حادثه ای رخ می دهد و به موازات حضور نیروهای دستگاه های مختلف در محل، خبرنگار نیز به واسطه دعوت یا اطلاع از طریق فضای مجازی به محل وقوع حادثه می رود تا جریانی واقعی و شفاف از رویداد را به سمع و نظر مردم و مخاطبان برساند.
فردی که در قبال حادثه و خسارات احتمالی آن مسئولیت دارد، در ازدحام عوامل ادارات مختلف و مردم محل، بلافاصله با دیدن دوربین و قلم خبرنگار، عنان از کف می دهد و حضور او را بر نمی تابد و در برخی مواقع رفتارهای نامتعارف و خارج از شان از خود بروز می دهد.
واکنش ها نسبت به حضور خبرنگاران در صحنه های مختلف، به طور مستقیم به نوع نگاه مسئولان به رسانه و اهالی آنها برمی گردد و به اصطلاح رسانه ای بودن یا رسانه گریز بودن مدیران را به وضوح نشان می دهد.
در چنین حوادثی یک مدیر مستاصل و نگران از حاشیه سازی های فضای مجازی و کم توجه به فایده روشنگری رسانه، تلاش می کند با بی اعتنایی به خبرنگار و یا با موکول کردن بیان حقایق و وقایع به زمان دیگر، از مشکلات و گرفتاری هایی که به زعم خود از حضور خبرنگار حادث خواهد شد در امان بماند تا افکار عمومی را در فرصتی مقتضی از زوایای واقعه مطلع سازد.
این درحالی است که لحظه به لحظه در شبکه های اجتماعی هجمه ای سهمگین علیه آن مسئول در حال شکل گرفتن است و بد و بیراه نوشتن ها و حاشیه پردازی ها همچون عفونتی در حال احاطه کردن زخمی کوچک و التیام یافتنی است اما متاسفانه مسئول مربوطه، زمان طلایی تنویر افکار عمومی را از دست می دهد.
در این حالت ها هر آن بر انبوه سیاه نمایی ها علیه مسئولی که شاید به عمد و سهو، نقشی در وقوع حادثه و اتفاق داشته یا نداشته باشد، افزوده می شود و خبرهای غیرموثق و مبتنی بر شنیده ها و گفته ها، صفحه های سایت های داخلی و خارجی را می پوشاند و تارنماهای معاند و بدخواه نیز دامنه آن را گسترش می دهند.
مخاطبان که اغلب از طریق گوشی های تلفن همراه و فضای مجازی در جریان امور قرار می گیرند و بعضا به حد کافی از سواد رسانه ای و توان تحلیل درست خبرها برخوردار نیستند، اخبار غیرمستند را دریافت و باور می کنند و خبرهای تکمیلی و بعدی نیز، نمی تواند خدشه وارده به واقعیت قضایا و وجهه آن مسئول را اصلاح کند.
اگر به آن سوی این سکه بنگریم؛ یک مدیر یا مسئول آگاه به ظرفیت و کارکرد خبر و رسانه، هنگامی که در چنین موقعیت هایی قرار می گیرد، با مشاهده و حضور خبرنگار و بهره مندی از او همان لحظه از بابت نگرانی های اجتناب ناپذیر فضای مجازی تا حدودی آسوده خاطر می شود.
اینگونه مسئولان رسانه مدار یا رسانه پذیر، قبل از آنکه به گفت و گو با دیگران پرداخته و وقت را از دست بدهند، به پرسش های خبرنگار پاسخ روشن و عینی می دهند و در نهایت با انعکاس خبرهای درست و دست اول از واقعه، افکار عمومی قانع می شود و التهاب در شبکه های اجتماعی شکل نمی گیرد یا به سرعت فروکش می کند.
از این روست که به طور معمول هر جا خبرنگاری بر مسند مسئولیت نشسته یا مسئولی سابقه فعالیت رسانه ای داشته است، به خوبی از ظرفیت اهالی قلم و رسانه بهره برداری می کند اما مدیری که نگاهی درست نسبت به خبر در ذهن او نقش نبسته است، در همراه ساختن اصحاب خبر و افکار عمومی با خود دچار تردید شده و ضربه پذیر می گردد.
نگاه به اهمیت خبر و نقش سازنده خبرنگاران در جامعه، به طور معمول به مناسبت هفدهم مرداد که از سوی شورای فرهنگ عمومی به عنوان “روز خبرنگار” نامگذاری شده است، بیشتر می شود.
این زمان فرصت مناسبی برای گوشزد کردن اهمیت سواد رسانه ای بویژه برای مدیران است، به نظر می رسد اگر با استفاده از ظرفیت آموزش مجازی دوره های آموزش کوتاه مدت سواد رسانه ای برای مسئولان و مدیران برگزار شود، می تواند آنها را همچون واکسنی آزموده، از ویروس های ناشناخته فضای مجازی مصون بدارد و از سوی دیگر، در تلطیف و ساماندهی آن فضا نیز موثر واقع شود.