تو یادگاران فرهنگ و ادب سرزمینم را با قرن ها فاصله، ماندگارتر کردی در صدای راز الودی که از حنجره رویایی ات سخن برسر زیستن جاری بود.
هنوز ربنایت خوش آهنگ ترین نوای آسمانی برای خلوت رمضانی مان و طعم برکت سفره های افطاری است.
شوریده حالیت از شورش درونی هنرمندانه تعهدی است که به وطن داشتی با صادقانه ترین نواها در ایستادگی و صبوری که از خون جوانان وطن سرودی و در دریغایی آنچه می بایست ، شایسته ترین ها آرزو داشتی ، بی پرده در طغیانی لفظ و سخن !
در اصالت آنچه مانایی ات شد تنها در
شاعرانه های فروغ جستجو باید، آنگاه “تنها صداست که می ماند”.
مصداقی گویا تر از اسطوره اواز ایران نتوان یافت ، صدایی در امیخته با جان و روح که با درک زمان و جایگاه هویت ایرانی از حنجره ای سبز سر براورد تا ماندگاری ماناتر شود.
در تشریح تشییع آن خسرو آواز همان که همه کلاه از سر برداشته و ایستاده در چنبره زانوی غم گرفته از ارامیدن آرام جانشان ،گریستند.
جاودانگی ات را ماندگار تر همان بس که در همسایگی پهنای سرزمینی پاسبان سخن پارسی ارمیدی تا میراث دار جاودانه های این مرز پر گهر باشی !
اینک با تمام دلتنگی های بر جای مانده از خاطرات با تو بودن روزهای فراموش نشده ای را تجربه خواهیم کرد اما بلندای صدای تو جان دوباره بودنی است در امتداد فرهنگ و ادبی ایران مانا .
یاد و نام استاد شجریان گرامی باد.
- نویسنده : یونس رنجکش