نخستین روزهای سال قرن بود که خبر درگذشت یک روحانی موجی از تاثر و تاسف را در جامعه ای که با او همنشینی داشت و او را می شناخت بویژه گیلان را فرا گرفت و علاوه بر ارسال سیل پیام ها از سوی مقامات ارشد اجرایی و مراجع دینی، مردم نیز با تشییع کم نظیر سنگ تمام گذاشتند.
این نخستین باری نیست که کوچ یک شخص با ویژگی های شخصیتی و رفتاری موجب تاسف جامعه می شود و پیش از این نیز اندوهناکی این فقدان ها را در فضای اجتماعی لمس کرده ایم.
آیت الله سید مجتبی رودباری شاید در نگاه اول با آن ظاهر و پوشش شبیه بسیاری از هم کیشان خود باشد که هر روز در گوشه و کنار با انان در زندگی اجتماعی رودرو می شویم و چه بسیاری از انان که هیچ جذابیتی مانند بسیار آدم های دیگر برایمان ندارند اما وقتی از منظری دیگر به عمق مسلک زندگی او می اندیشیم تفاوت ها، جذابیت های دیگری دارند که ماندگاری او را در ذهن جامعه برپا می کند.
شخصیت های محبوب و مورد احترام جامعه هرگز با ضرب زور و قدرت و نگاه از بالا شکل نگرفته اند بلکه درست در جریان مقابل با هم آمیختگی در متن جامعه و همسویی و همنوایی با مردم در سایه اعتماد عمومی مانند اینگونه به روحانیت دست یافته اند که تقدیس می شوند.
انان دین و رفتار دینی را جدای از اصالت آن و رسالتی که بردوش دارند با رفتار اجتماعی و عمل به گفتارها و پرهیز از رفتارهای ناثواب به متن جامعه برده اند و باورها را عمیق کردند و با بازتولید سرمایه های اجتماعی خود مرجع معتمدی برای این سرمایه شدند.
اکنون بیش از هر زمانی خلا انسان های اینگونه که از لباس دین نام و نان برای خویش نمی خواهند بیش از گذشته احساس می شود که برای هدایت معنوی بخش بزرگی از معتقدان بازگشت به اعتماد در سایه روحانیت بسیار ضروریست!
- نویسنده : یونس رنجکش