انتشار ویدئویی از یک چهره سوپر منتقد با روحیه افشاگری و ضد مافیایی و فسادستیزی از آن سوی ابها که خود منتقد زیست در این فضاها بود بدجوری تو ذوق زد و آدم های خوش باور را مایوس کرد!
مجید حسینی چهره نام آشنای اصولگرایی از طایفه و هم ولایتی جریان منتسب به رییس خانه ملت هرچند که این سال ها خود را مستقل و تافته جدا بافته از جریانات وابستگی معرفی می کرد اما پیشینه اش جز آنچه هست که می گوید، چهره معروف این سناریو است.
او این روزها گویا سرکی به آنسوی آب زده است و دررونمایی غافلگیرانه در کانادایی که چه بسیار آدم ها را در باور آینده جویی در این بلاد به نقد می کشاند خود در این چرایی مهر سکوت بر لب زد!
او حالا که از بام کانادا به فسادستیزی دل مشغول کرده است چه خواهد اندیشید با آنچه می گفت.
آنچه سوژه انتقاد از او است نه اینکه دلداده ای عافیت جوی و خوی گرفته در دامان بلاد دیگر به هر انگیزه ای شده است، بلکه مهم تناقض گفتار و رفتاری است که از این دست آدمها چه بسیار سر می زند.
اینان که گویا با ماموریتی در مسیر تخطئه دیگران و انحراف افکار عمومی به میدان آمده اند و حالا که از عهده تکلیف در مسیر خالص سازی بر آمدند راه کج کرده و به مقصد رسیده و حالا هم که می روند حالش را ببرند می پندارند که ملت خفته اند و در این مسیر هرچه بر سر جامعه بیاورند کسی را یارای فهم اندیشیدن مسلک اینان نیست که چگونه در پی منفعت جویی خود ملتی را به کام نیستی می کشانند.
این دست آدم ها و با پشت پرده هایشان حامیان و طراحان در هر اندیشه ای برای کسب قدرت باشند باید بدانند که آنچه موجب پایداری و دوام قدرت ها می شود باور و اعتماد عمومی است که متاسفانه این سرمایه سال هاست به دلیل سودجویی سیاه بازان سیاست پیشه از دور اعتقاد افتاده است و این خطری نه برای این سرزمین که بلایی برای خدعه کنندگان نیز هست !
آیا وقت آن نرسیده که برای چند صبا قدرت بی اختیار به هر دستمایه ای متوسل نشد.
- نویسنده : یونس رنجکش