با فروریزی ساختمان معروف متروپل آبادان و بیدار شدن ناخوداگاه خفته بسیاری و خواب از سر پریدن مسوولان انچه این روزها بیش از همه شدت گرفته و بعد هم فروکش می کند راه افتادن و سرک کشیدن بناها و ساختمان های داخل شهر ها است که امیدواریم در ابن مسابقه یافتن بانیان و خراب کردن بناها بر سرشان همه چیز ختم به خیر شود.
جالب بودن داستان از آنجا است که با اشاره های مختلفی که در برخی شهرهای بزرگ از جمله پایتخت به وجود چنین مترو پل هایی می شود دیوار حاشا نیز بالاتر رفته و کسی امار و ارقام اعلام شده توسط دستگاههای ناظر را تایید نمی کند.
در برخی استان ها و شهرهای کوچک هم هر چند شاهد فرو ریختن ساختمان چهار طبقه ای در یکی از شهرهای کشور بودیم اما در گفتار و صورتجلسات و تهدیدات مقام های ارشد محلی گویا عده ای راه افتاده اند متروپل گیری راه انداخته تا شاید مانع از سقوط ساختمان های صدارت خود شوند، چون پس از فروریزی دیوارهای این صدارت لرزان دیگر نشانی از حکمرانی انان نخواهد ماند !
با این فرمانی که این روزها همه به دنبال مچ گیری و رصد ساختمان های مترو پلی در شهرها هستند و سرگرم گزا رش گیری از لابه لای پرونده های ساخت و سازهای با قواره و بی قواره اند انچه بیش از همه به چشم نمی آید تکذیب ها و انداختن توپ های سرگردانی مردم به زیر پای دیگران و انچه هم جدی نیست اصلاح اصول ناهنجار ساخت و سازهای بی قواره و در نظر گرفتن حقوق مردم که توسط خلاف سازان پله پله بالا تر می رود.
مشکل اساسی در مترو پل گیری این روزها در کشاکش رقابت های سازمان های درگیر برای احقاق حقوق برباد رفته مردم مشخص نبودن خاطی اصلی است که در پیچ و خم بروکراسی های اداری جا پایش گم شده است و جامعه مانده است با این ساختمان های در ترس ریزش که امنیت روانی مردم را در سایه خود قرار داده است.
اکنون در این نابسامانی اوضاع لا اقل برای آینده راهکار نظارتی بهتر از امروز فراهم تا زندگی فرداییان در ارامش کار کردهای امروز قابل لمس تر باشد.