به گزارش ایسنا، امروز ۱۴ آذر ماه، نود و دومین سالگرد تصویب نظامنامه هیات تفتیشیه مملکتی و وظیفه مأموران دولتی در هیات دولت سال ۱۳۰۸ است.
نظامنامه مذکور در دوره مهدی قلیخان هدایت ملقب به مخبرالسلطنه سومین صدراعظم ایران در عصر رضا شاه و هفتمین دوره مجلس شورای ملی، مجلسی که به دلیل نفوذ و دخالت رضا شاه از حضور آیتالله سیدحسن طباطبایی مدرس محروم شد، در هیات دولت وقت آن روزگار به تصویب رسید.
در این نظامنامه ترکیب هیات تفتیشینه متشکل از اداره نظام وظیفه و اداره امنیه تحت مدیریت وزیر جنگ، اداره سجل احوال و احصاییه و اداره نظمیه تحت مدیریت وزیر داخله، اداره ثبت اسناد و املاک تحت مدیریت وزیر عدلیه و وزرای مالیه، پست و تلگراف، فواید عامه، معارف و امور خارجه بود.
اعضای این هیات بدون دریافت حقوقی اضافهِ بر حقوق وزارت خانه متبوعشان عهدهدار این مسوولیت مهم میشدند به طور مرتب و دورهای مستقیما یا از طریق رییس هیات به دربار و شخص رضا شاه گزارش میدادند.
براساس ماده سوم این نظامنامه، اعضای هیات تفتیشیه با فرمان همایونی برای یک سال منصوب میشدند و دولت فقط در صورت به مأموریت رفتن هر یک از اعضای هیات که آن هم بنا به تشخیص هیات دولت یا به دستور شخص رضا شاه مشخص میشد، خرج سفر و فوق العاده سفر پرداخت میکرد.
در این نظامنامه تاکید شده بود که اگر هر یک از اعضای هیات تفتیشیه بدون عذر موجه دو مرتبه متوالی یا چهار مرتبه متناوب در طول سال از وظایف محوله غفلت میکردند، از شغل خود منفصل میشدند.
مهدی قلی کیست؟
مهدی قلی در سال ۱۲۴۳ در تهران به دنیا آمد. او پسر علی قلی خان هدایت ملقب به مخبرالدوله، وزیر پست و تلگراف ناصرالدین شاه و وزیر داخلی مظفرالدین شاه و نواده رضا قلیخان ادیب، محقق، شاعر، تذکره نویس، سفیر خوازم، رییس مدرسه دارالفنون در تهران بود.
مهدی قلی خود درباره تولدش در کتاب خاطرات و خطرات، نوشت: تولدم را هفتم شعبان ۱۲۸۰ قمری از تلگراف به تبریز گفتند. رضاقلی، مهدیام نام نهاد. عزیز جان دختر محمدمهدی، خان خالهِ پدرم مرا خانخانان خواند و به این اسم تا زمان مظفرالدین شاه معروف بودم تا آن که پس از فوت پدرم لقب مخبرالسلطنه بر من تحمیل شد.
تولدش در خانواده ای اعیان و متمول باعث شد دوره کودکی را در مکتبخانه خصوصی، خواندن و نوشتن بیاموزد. او در سال ۱۲۵۷ در ۱۴ سالگی به همراه مرتضی قلی خان ملقب به صنیع الدوله، برادر بزرگترش به آلمان رفت و در برلین درس خواند و علاوه بر زبان آلمانی، فارسی و عربی با زبانهای فرانسه و انگلیسی آشنا شد.
او به زبانهای فارسی و عربی مسلط بود، رشته موسیقی را به صورت آکادمیک آموخته بود و کتاب معروفی در باب آموزش نت نوشت، در ریاضیات، هیات و فلسفه صاحبنظر بود، در علم حقوق، فیزیک، شیمی و علوم طبیعی هم به دلیل علاقمندی مطالعه داشت و تا حدودی در این علوم هم صاحب نظر بود.
او در ثبت حوادث و اتفاقات تاریخی، به حدی استاد بود که می توانست با ترکیب و درهم آمیختن آرایه ها و تمثیلات ادبی فارسی، تاریخ نویسی کند به نحوی که مسائل تاریخی عصر خود را به صورت داستان و روایتهای جذاب می نوشت و خواننده از خواندن مطالب تاریخی او خسته و دلزده نمی شد.
مهدی و مرتضی قلی خان بعد از دو سال فراغ، جلای وطن کردند و در سال ۱۲۵۹ به تهران برگشتند و مهدی قلی، برادر کوچکتر در مدرسه دارالفنون به تدریس زبان آلمانی مشغول شد.
او در سال ۱۲۶۹ با نیرالملک دخترعمویش ازدواج کرد و صاحب یک دختر به نام زیبنده و پنج پسر به نامهای فیضالله، فضلالله، فتحالله، لطفالله و نصرالله شد.
مهدی قلی خان سه سال بعد در سال ۱۲۷۲ به همراه برادرش به سمت پیش خدمتی خاص ناصرالدین شاه منصوب شد. این سمت سرآغاز ورود او به مسوولیتهای دولتی بود.
او که تا قبل از درگذشت پدرش علی قلی خان با لقب خانِ خانان شهره بود با درگذشت پدر در عصر مظفرالدین شاه از سوی سلطان، ملقب به مخبرالسلطنه شد و مدتی بعد به ریاست اداره پست تهران منصوب شد. یک سال بعد از ترور ناصرالدین شاه به دست میرزا رضا کرمانی در مرداد ۱۲۷۵ به ریاست گمرکات و پستخانه تبریز منصوب شد. در اواخر همان سال از سمت خود استعفا داد و به تهران آمد و مدیریت مدرسه دولتی علمیه و سرپرستی دیگر مدارس را به عهده گرفت.
در سفر دوم مظفرالدین شاه در سال ۱۲۷۷ به درخواست میرزا علی اصغرخان اتابک ملقب به امین السلطان صدراعظم مظفرالدین شاه به اروپا رفت و در پوتسدام مرکز یکی از ایالتهای آلمان به قافله شاه پیوست و مترجم مخصوص مظفری شد. در این سفر با گرفتن اجازه از شاه یک سال در آلمان ماند و علم و فن کلیشه سازی و عکاسی آموخت و بعد از یک سال به کشور برگشت و در دربار مظفرالدین شاه مترجم زبان آلمانی شد.
مهدی قلی خان در سال در سال ۱۲۸۲ همراه میرزا علی اصغرخان اتابک سفری کم نظیر به مکه معظمه داشت. آنان از مسیر مسکو، سیبری، چین، ژاپن، هاوایی، آمریکا، اروپا و مصر به مکه رفتند و وقایع سفر را در کتابی به اسم «سفرنامه مکه» نوشت و پس از بازگشت از عربستان به عنوان رییس مدرسه نظامی تهران منصوب شد.
افکار ملی گرایانه مهدی قلی خان انگیزه خوبی برای صحبتهای مکرر او با مظفرالدین شاه و تشویق پادشاه به اطلاع از احوالات کشورهای اروپایی و ژاپن شد. هر چند که مظفرالدین شاه تمایلی به توسعه ایران نداشت، اما علاقه زیادی به اطلاع از احوالات کشورهای پیشرفته از خود نشان می داد و همین مسئله انگیزه خوبی به مهدی قلی خان داد تا در کنار سیاستمداران عصر مظفری تلاش کند پادشاه فرمان مشروطیت را امضا کند.
اوج شهرت و تضاد خاطرات
مهدی قلی خان هدایت در دوره پادشاهی محمدعلی شاه و شروع استبداد کبیر به آلمان رفت و بعد از فتح تهران به دست مشروطه خواهان به تهران برگشت و با عضویت در هیات تنظیم و تدوین قانون انتخابات مجلس شورای ملی کمک شایانی به نوشته شدن نظامنامهٔ انتخابات کرد.
پس از صدور فرمان مشروطیت، مخبرالسلطنه از شخصیتی فرهنگی تبدیل به یکی از رجال سیاسی ایران شد. ابتدا رابط بین مجلس شورای ملی و دولت بود. مهدی قلی خان در اولین کابینه مشروطه خواهان با رییس الوزرایی سلطانعلی وزیر افخم به عنوان وزیر علوم منصوب شد.
وزارت علومی مهدی قلی خان در دولت بعدی با صدارتی میرزا علی اصغرخان اتابک تثبیت شد. او در کابینه ناصرالملک همدانی و کابینه نظام السلطنه، وزیر عدلیه شد و اسفند ۱۲۸۶ به وزارت علوم رسید سپس به عنوان والی آذربایجان منصوب شد.
با به توپ بسته شدن ساختمان مجلس شورای ملی و قتل، تبعید، دستگیری و زندانی شدن مشروطه خواهان، مهدی قلی خان از راه روسیه به آلمان رفته و با پایان استبداد صغیر و فتح تهران به دست مشروطه خواهان و آغاز مشروطیت دوم به کشور برگشت و بار دیگر والی آذربایجان شد و به دلیل منصب دولتیش با ستارخان و باقرخان چالش پیدا کرد.
مهدی قلی خان بعد از قتل برادرش مرتضی قلی خان صنیع الدوله به دلیل اختلاف مالی با یک گرجی تبار در ۱۵ بهمن ۱۲۸۹ به آلمان سفر کرد و بعد از حدود یک سال به ایران برگشت و سه سال به عنوان والی فارس منصوب شد. با پایان ماموریتش در فارس به تهران رفت و در کابینه مستوفی الممالک که در اسفند ۱۲۹۳ به مجلس معرفی شد به عنوان وزیر عدلیه منصوب شد. عمر کابینه اول مستوفی الممالک به ۲۰ روز هم قد نداد. او در کابینه دوم مستوفی الممالک وزیر داخله و در کابینه صدراعظم بعدی یعنی عین الدوله به عنوان وزیر عدلیه منصوب شد.
مهدی قلی خان هدایت در سال ۱۲۹۹ برای بار سوم والی آذربایجان شد. در این دوره آذربایجان شاهد حوادث خونینی از جمله قیام شیخ محمد خیابانی و شهادت وی که منتقدان، مهدی قلی خان را در وقوع این حادثه تلخ مقصر دانستند علاوه بر آن، قیام ابوالقاسم لاهوتی، ژاندارمهای بندر شرفخانه و شورش سمیتقو از مسائلی بود که مهدی قلی خان با آن روبرو شد.
او در دوره تسلط مشروطه خواهان بر امور کشور شش سال صدراعظم رضاشاه، پنج بار وزیر فوائد عامه و تجارت، چهار بار وزیر علوم و دادگستری، دو بار استاندار آذربایجان، وزیر دارایی و کشور، استاندار فارس، نمایندگی چهارمین دوره مجلس شورای ملی و ریاست دیوان تمیز شد.
صدارت رضا شاه
مهدی قلی خان در سال ۱۳۰۵ در کابینه ششم مستوفی الممالک به وزارت فوائد عامه و تجارت منصوب شد و در طول دوره زمامداری مستوفی الممالک که کابینه اش را سه بار ترمیم کرد، وزیر فوائد عامه باقی ماند.
در این دوره پایههای ساخت راهآهن و راه اندازی نخستین خطوط اتوبوسرانی در تهران گذاشته شد.
مهدی قلی خان در اواخر کابینه مستوفی الممالک به ریاست دیوان تمیز منصوب شد. علی اکبر داور، وزیر عدلیه با اختیاراتی که از مجلس گرفت، اجازه یافت به دو نفر رتبه ۱۱ قضایی اعطا کند. او با اعطای رتبه ۱۱ به مهدی قلی خان او را از ریاست دیوان تمیز به ریاست دیوانعالی کشور منصوب کرد.
با عزل مستوفی المماک در خرداد ۱۳۰۶ قرعه صدارت کابینه بعدی به نام مهدی قلی خان خورد. او با حمایت عبدالحسین تیمورتاش از سال ۱۳۰۶ تا ۱۳۱۲ صدراعظم حکومت رضا شاه شد. او در این شش سال کارگزاری مطیع و فرماندار بود. به همین دلیل توانست اعتماد رضا در دوران خفقان شدید سیاسی و دستگیری و قتل عبدالحسین تیمورتاش به دست عوامل رضا شاه را حفظ کند.
چهره ای چند وجهی
شخصیت تاریخی مهدی قلی خان هدایت در سپهر سیاسی ایران در دو نقطه متضاد از یکدیگر ثبت شده است. بسیاری از مورخان و شخصیت های سیاسی از او تمجید کرده و برخی نیز عملکرد او را مورد نکوهش قرار دادند.
عباس میرزا اسکندری، شاهزاده متمول و سیاستمدار دوره قاجار در ارزیابی از شخصیت مهدی قلی خان نوشت: «این شخص روزی دموکرات و روزی خود را دهقان و وقتی خود را عقل کل ملت نامید و معروف به سولو بود اما همین که از پله حکومت قدم بالا گذاشت چنان تسلیم و خدمتگزار شد که … نه تنها مسؤولیت وزرا از بین رفت، بلکه رییسالوزرای مشروطه، مستخدم شخصی وزیر دربار [عبدالحسین تیمورتاش] شد.»
برعکس عباس میرزا، ویپرت فون بلوشر، سیاستمدار آلمانی، اما نظری متفاوت داشت.
او گفت: «مخبرالسلطنه از شمار ایرانیان محترم روزگار قدیم بود که آلمانی را روان صحبت میکرد. … وی مردی اندیشمند و ظریف و زیرک بود. … و همیشه جانب اعتدال را در سخن نگه میداشت.»
منابع:
عاقلی، باقر. خاندانهای حکومتگر در ایران (جلد اول)، چاپ اول تهران ۱۳۸۱، انتشارات علمی
عاقلی، باقر شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد سوم)، چاپ اول، تهران ۱۳۸۰، نشر گفتار