به گزارش خبرنگار ایرنا، حافظه گیلانیان مملو از مفاخریست که در آسمان پرستاره نام های ماندگار کشور درخشانند؛ پائیز ۹۴ بود که در جریان اجرای عمرانی طرح پیادهراه فرهنگی میدان تاریخی شهرداری رشت گالری میدانی از بنرهای مفاخر علم ، فرهنگ و ایثار سرزمین شالی و باران شکل گرفت و نسل نو را نسبت به هویت پُرداشته خویش به اندیشه وا داشت.
دکتر محمد معین، اکبر رادی ، کیومرث صابری فومنی، شیون فومنی سیروس شمیسا، ابراهیم پورداود، پروفسور مجید سمیعی، احمد سمیعی گیلانی، امیر هوشنگ ابتهاج، شمس لنگرودی، جعفر خمامی زاده، کامبوزیا پرتو، مجید مجیدی، فریدون نوزاد، کیومرث ملک مطیعی، فریدون پوررضا، ناصر مسعودی، احمد عاشور پور و دیگر اهالی هنر گیلان قلل شامخ فرهنگ و دانش این سرزمین هستند که تصاویرشان عابران را ناخواسته به فخر و غروری نیک مبتلا میکرد و آفرین می آورد.
خوشبختانه، قدرشناسی از مفاخر گیلان در اولویت برنامه های فرهنگی و هنری این استان قرار دارد بطوریکه مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان با اشاره به اینکه معرفی شخصیتهای بزرگ به جامعه بیش از هر زمان دیگری لازم است، گفت: مفاخر هویت و اعتبار جامعه فرهنگی را تشکیل می دهند.
رضا ثقتی با بیان اینکه این اداره کل برای برگزاری بزرگداشت استاد «احمد سمیعی» پدر ویراستاری نوین ایران در روز ۲۸ اردیبهشت ماه آماده می شود با تاکید بر ضرورت معرفی الگوها و مفاخر به جوانان، اظهار کرد: رویکرد ما قدردانی و معرفی الگوهای استان بوده و این کار هویت و اعتبار این اداره کل و جامعه فرهنگی است.
احمد سمیعی گیلانی اگر چه، بهپاس خدماتش در حوزههای ویراستاری و ترجمه و پژوهشهای ادبی، بهعنوان مترجم برتر در دومین دوره جشنواره فارابی و کسب لوح تقدیر و جایزه از رییسجمهور وقت، عنوان ویراستار برتر و کسب لوح تقدیر و جایزه از معاون اول رییس جمهوری وقت نایل شد؛ و در دورهی نخست (سال ۱۳۸۰) بهعنوان چهره ماندگار در رشته ادبیات و ویرایش برگزیده شد. اما خودش در یکصدمین سال تولدش خودش را چنین معرفی کرد: «من همیشه اخذکننده خوبی بودم، انتقالدهنده خوبی بودم ولی راهگشا نبودهام. خلاقیت نداشتهام. بارقههای خلاقیت جستهوگریخته آن هم در سطح نازل در خودم دیدم. ولی خدمتگزار فرودست علم و دانش بودم. در کاروان دانش سهم زیادی نداشتم. اصولا میشود گفت سهمی نداشتم. غرور، صفت مردمان حقیر است. آنهایی که به فرودست نگاه میکنند، نه بالادست.
اصولا نه تنها من ناچیز، بلکه بزرگان علم و دانش هم محل غرور نیستند. غرور محلی در کار آنها ندارد و نباید داشته باشد. چرا؟ برای اینکه اسرار الهی نهایت ندارد. به قول منوچهری انتهای اوست، ابتدای او. افقی را که میپیماییم افقهای تازهای در برابر ما گشوده میشود. دانستههای ما در برابر ندانستههای ما ناچیز است.
دانستههای ما نسبت به نادانستههای ما ناچیز است. ما هر قدر هم سعی کنیم نمیتوانیم به اسرار الهی پی ببریم. بنابراین احساس غرور در اینجا اصلا محلی ندارد. البته خادمان ناچیزی مثل من در علم و دانش سهم ناچیزی دارند. اگر فرودستها نباشند، بالادستها پدید نمیآیند. ولی به هر حال هر کسی باید قدر خودش را بداند. نه در مقیاس جهانی، بلکه در مقیاس ملی، همسال من نوعا سهم زیادی ندارند. قدر زیادی ندارند. فقط پست آنها بر این است که میخواهند خودشان را در راه رسیدن به قله چند قدمی پیش ببرند. من قدر خودم را در این حد میشناسم.
احمد سمیعی گیلانی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در رشت گذراند و در رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران لیسانس و از دانشکده ادبیات آن دانشگاه، در رشته زبانشناسی همگانی، فوقلیسانس گرفت.او در سال ۱۳۲۱ به خدمت راهآهن درآمد و در سمتهای گوناگون تا معاونت دفتر مرکزی خدمت کرد و در سال ۱۳۵۶ بازنشسته شد. وی در این بین، دو سال با سازمان لغتنامه دهخدا همکاری میکرد و در مؤسسه انتشارات فرانکلین و سپس در سازمان ویرایش و تولید فنی دانشگاه آزاد به ویراستاری اشتغال داشت. در همین دوران به دعوت استاد زرّینکوب، مدتی در دانشگاه تهران و دانشگاه تربیت معلم و همچنین کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، به تدریس پرداخت.
در سالهای پس از انقلاب نیز در بنگاه ترجمه و نشر کتاب، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، مؤسسۀ مطالعات و تحقیقات فرهنگی، انتشارات سروش، مرکز نشر دانشگاهی و بنیاد دائرهالمعارف به ویراستاری مشغول بود. همچنین، در دانشگاه گیلان، دانشگاه آزاد (واحد رشت) دوره کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس تهران و قم، آیین نگارش و ادبیّات فارسی تدریس کرد. وی در همین دوره به عضویت شورای عالی ویرایش صداوسیما برگزیده شد.
آثار ترجمه:
دلدار و دلباخته، اثر ژرژ سانْد – خیال پروری ها، اثر ژان ژاک روسو — سالامبو، اثر گوستاو فلوبِر — برادرزاده رامو، اثر دیدرو — هنرپیشه کیست؟ — چیزها، اثر ژرژ پِرِک — چومسکی اثر جان لایِنْز — ساختهای نحوی، اثر چومسکی — کنفوسیوس، اثر یاسپِرس — مسیح، اثر یاسپِرس — دیدرو، اثر پیتِر فرانس — داتا گنجبخش، اثر پروفسور شیخ عبدالرّشید — تتبّعات (گزیده) همراه با شرح احوال و آثار نویسنده، اثر مونْتِنْی — زیباشناسی، اثر ژان بِرتلمی، ترجمه و تحشیه — هزیمت “شکست رسوای امریکا در ایران” اثر ویلیام لوئیس و مایْکِل لِهدین — جهانبینی در ایران پیش از انقلاب “تحلیل ادبی آثار چند نویسنده در بافتِ تاریخ افکار” اثر کلاوس پدرسن.
آثار تالیفی:
آشنایی با ادبیات عصر اشکانی و ساسانی “نگاشتهها و نوشتههای زبانهای ایرانی دوره میانه” آیین نگارش – شیوهنامه دانشنامه جهان اسلام – نگارش و ویرایش – آشنایی با زبانشناسی (کلیات و واجشناسی) – گُلگشتهای ادبی و زبانی (مجموعه مقالات، دفتر اول) – گلگشتهای ادبی و زبانی (مجموعه مقالات، دفتر دوم) ترجمه بیش از صد مدخل در فرهنگ آثار ششجلدی – تألیف مقالاتی، ذیل چند مدخل، در فرهنگ آثار ایرانی ـ اسلامی – همچنین مقالات گوناگون از او در نقد و تحقیق ادبی و آداب و فنون ویراستاری و تعلیم و تربیت و افکار فلسفی در مجلات و نشریات سپیده فردا، پیک جوانان، کتاب امروز، ماهنامه آموزش و پرورش، فرهنگ و زندگی، پیام (یونسکو)، قُقنوس، پویه، رودکی، الفبا، سروش، نشر دانش، معارف، زبانشناسی، کیهان فرهنگی، نگاه نو، گیلان ما، جهان کتاب، مترجم، و شماری از دانشنامهها از جمله دانشنامه ادبی، فرهنگ آثار ایرانی ـ اسلامی همچنین در جشننامههای بیشماری به چاپ رسیده است.
احمد سمیعی گیلانی، بر زبانهای فرانسه و انگلیسی احاطه دارد و از آشنایی وسیع با جریانات ادبی ایران و جهان برخوردار است. به او پدر ویرایش در ایران لقب دادهاند که کتاب ویرایش و نگارش او بیش از ۲۰ سال است که هر سال بازنشر می شود و منبع اصلی تدریس ویرایش در دانشگاههای ایران است. این کتاب با تیراژ چندهزار تایی به چاپ بیستم رسیده است.
سمیعی مترجمی و نویسندهای صاحبنام است و در سال ۱۳۷۰ به عضویت پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی درآمد. وی مشاور علمی پژوهشگاه علوم انسانی، سردبیر نامهٔ فرهنگستان، فصلنامهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی و مدیر گروه ادبیات معاصر فرهنگستان زبان و ادب فارسی است.
بزرگداشت استاد احمد سمیعی گیلانی – پدر ویراستاری نوین ایران شامگاه چهارشنبه بیست و هشتم اردیبهشت ماه با حضور مدیران استانی و کشوری ،مفاخر و فرهنگ دوستان در تالار مرکزی رشت برگزار می شود.