شعار گشودن قفلهای روابط و گرههای سیاست خارجی و تعامل با دنیا و رفع مشکلات اقتصادی و چالشهای سیاسی و اجتماعی داخلی با کلید تدبیر ، امیدهای دوباره ای در جامعه ایجاد و دولت تدبیر و امید شیخ حسن با انتظارات فراوان بر مسند قوه مجریه کشور تکیه زد.
حرکتهای اولیه رییس دولت در چینش کابینه و انتخاب برخی چهرههای کار آزموده در هیات همراه خویش و سپردن سکان هدایت مدیریت اجرایی به نام و نشانداران باتجربه، امیدها برای عبور از بحرانها را زنده کرده بود و راهها نیز در سیاست خارجه با فرمان نرمش قهرمانانه هموارتر شد.
با تمام تلاشها در کنار چالشهایی که همراه با روی کار آمدن دولت یازدهم از تحریم و تهدیدات مختلف خارجی گرفته تا افسار گسیختگی اقتصاد و تورم داخلی و نارضایتیهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی به چشم میخورد در پیوند استراتژی بازی برد برد دولت جدید در مذاکرات پنج به اضافه یک و نشستن در روبروی کد خدای معروف به برجامی ختم شد که همه خوشبین به سرانجامش بودند اما برغم خوشبینیهای دولتمردان و چشم انتظاریهای مردم بودند آنهایی که دلواپسانه به انچه اتفاق میافتاد بدبین بودند و سر ناسازگاری داشتند و راه و مسیر دیگری میخواستند تا جاییکه بعدها از آنچه بر زبان وزیر خارجه ظریفانه جاری شد تاکتیکهای دیگری نیز بود که مکمل میدان و مذاکره در مسیر استراتژی دیپلماسی رقم میخورد و گاهی هم در پاسخ به بدعهدیهای طرف مقابل همه رشتههای انگاشته پنبه میشد.
دولت تدبیر و امید هر چند که با مشکلات مختلف روبرو بود و تمام شرایط سخت روزگاران را از بلایای طبیعی سیل و زلزله تا بحرانهای اجتماعی و مشکلات امنیتی و نارضایتیهای عمومی و سختیهای روابط دیپلماتیک و برهم خوردن ارتباط با همسایگان و جنگ داعش و بلایای دیگر را تجربه میکرد اما هنوز مردم امیدوار به گشودن قفلها با کلید تدبیر روحانی و همراهانش بودند که سر انجام با اعتماد دوباره به او در سال ۹۶ دولت دوازدهم نیز بر سر کار آمد تا گرهگشای آینده باشد.
با آمدن دولت جدید و سپری شدن روزگاران محدود ماه عسل رفت و آمد هیاتهای خارجی و پشت نوبت ایستادن چه بسیار شرکتها از آن سوی آبها و گرفتن عکسهای یادگاری با سفیران و حتی سلفیهای چالش برانگیز در خانه ملت به یکباره در تحولات دنیای سیاست جغرافیای کدخدا معروف به هم خورد آنچه در خوش خیالیها سپری میشد و ناگاه با خروج رییس جمهور تاجرپیشه آمریکا از برجامی که بازیهای برد برد آن برای روزگاران آینده ایران نقش افرینی میکرد سختیها فوران کرد و مشکلات آنچنان در هم پیچید که بازگشایی قفلهای آن کلید پیشین را به چالش کشید و دولت و رییس آن به زحمات فراوان افتادند و مصیبتها پشت هم تکرار و خزانهها خالی و فشارها بر ملت و دولت فزونی یافت.
دولت اگر چه به مصایب جدید گرفتار و در دو سوی جبهه مخالفان از داخلیها با فشارهای خارجی قرار داشت اما خود نیز در سردرگمیها گرفتارتر شد و با از دست دادن بسیاری از همراهان و دل سپردن به تازه واردهای وابسته به خویشان و محفلیها و سپردن سکان به چه بسیار ناواردان بر نارضایتیها افزود که به این تمام مشکلات باید عدم بهره مندی صحیح از ظرفیتهای اطلاع رسانی و کاستیها در اقناع افکارعمومی برای آنچه حتی کار پسندیده و ابتکار عمل بود نیز افزود تا جاییکه همه آنچه در نقد دولت پیشین به کار میرفت و آن را از اعتبار انداخته بود به چند برابر نزد افکار عمومی بر سر این دولت آوار شد و به بدنامی و بیاعتباری گرفتار آمد، هر چند که تلاشها بسیار و زحمتها فراوانتر بود و آنچه هنر دولت روحانی در این سالهای بحرانی به شمار میرود جلوگیری از پاشیدن شیرازه امور مملکت با همه نقصها و ناکامیها بود که نباید جای تقدیرش فراموش شود.
با همه کاستیهای در خزانه و چالشها در مدیریت منابع و کورسویی که در امید روزهای بهتر میگذشت اما نباید بلای جدید آن بیماری و ویروس منحوس را نیز نادیده گرفت که در دو سال پایان عمر دولت دوازدهم تهدیدات جدیدی را بر کشور تحمیل و وضع دولت در بحران را بحرانیتر کرد که با همه این شرایط و سختیها برای سرپا نگهداشتن اقتصاد نیمه جان کشور و فضای رنجور جامعه اقدامات و تلاشها فزونیتر شد اما چون رونق نبود بیرونقی بیش تر به چشم آمد تا جاییکه تعطیلیها پشت تعطیلی و فضای ملتهب ناشی از کرونا اعتراضات و بدگمانیها را بیشتر نمایان کرد تا جاییکه نتیجه به پشت کردن بخش عمده افکار عمومی جامعه در صحنه سیاسی به رویکرد موجود و دل سپردن به وعدههای جدید در گام بعدی رقم خورد.
به هر حال دولت روحانی ۸سال را در حالی پشت سر گذاشت که در کنار اقدامات خوبی که در عرصههای مختلف داشت اما به دلیل قرار گرفتن در برهه زمانی خاص و شرایط متفاوت داخلی و جهانی آنگونه که شعارهایش جذاب بود نتوانست در عمل ناکامیهای گذشته را جبران کند و حتی به بدترین روزگار گرفتار آمد و هر آنچه را که بر اساس آنها و نقد عملکردهای گذشته توانسته بود اعتماد عمومی را برای جلب مشارکتها در انتخابات گذشته با پشتیبانیهای سیاسی و اجتماعی به سمت خود بکشاند در قمار حوادث از دست داد و شاید به بدترین وضع تودیع و بدرقه شد.
شاید در طول تاریخ سیاسی بویژه در روزگاران پس از انقلاب اسلامی هیچ دولتی در چنین شرایطی و بدشانسی گرفتار نیامده بود و برای هیچ دولتمردی اینگونه که بر روحانی رفت صحنه طنز و دشنام صحنه آرایی نشده بود حال بماند روزگاران پس از این رفتن !
دولت روحانی که شاید آخرین نسل از انقلابیون سالهای دور در قدرت بودند و با شعار تدبیر برای ایجاد امید و نشاط به میدان آمده بودند از سر تقدیر همانگونه که خود او گفت با بیل به جان مشکلات رفت و با دو بیلی که بر کمر کرونا و تحریم زد، تلاشش این بود تا روزگاران بهتری برای کشور فراهم آورد اما دولتش با کلید تدبیر آمد اما با بیل تقدیر رفت!
- نویسنده : یونس رنجکش