حدود دو هفته تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا زمان باقی است و رییس جمهوری این کشور که به باور ناظران امکان خودداری وی از پذیرش نتیجه انتخابات در صورت پیروزی «جو بایدن» رقیب دموکرات کم نیست، اظهارنظری تازه و عجیب کردهاست.
ترامپ به تازگی در یک تجمع انتخاباتی در جورجیا ضمن تمسخر رقیب دموکرات و خجالتآور خواندن باخت در مقابل او، گفت که در صورت شکست شاید مجبور شود آمریکا را ترک کند؛ اظهاراتی که ناظران آن را تداوم رفتارهای پوپولیستی و عوامفریبانه ارزیابی میکنند.
اظهارات ترامپ مبنی بر ترک کشور چه با هدف تحقیر رقیب چه با هدف تهدید مردم آمریکا برای کسب رای، در حالی ایراد شده که طبق نظرسنجیها، وی از بایدن عقب است. به عنوان نمونه نتایج نظرسنجی سراسری شبکه «سی.ان.ان» که به تازگی از سوی موسسه SSRS انجام و منتشر شده، حاکی از آن است که ۵۷ درصد رایدهندگان احتمالا از بایدن و ۴۱ درصد نیز از ترامپ حمایت میکنند.
حال با فرض شکست ترامپ این سوال به ذهن میرسد که آیا با شکست وی، ترامپیسم از آمریکا و سطح بینالملل رخت برخواهد بست یا همچنان این روند تداوم خواهد یافت؟
در ابتدا لازم به ذکر است که واژگان «ترامپیسم» و «پوپولیسم» طی چهارسال گذشته در ادبیات سیاسی به یکدیگر گره خوردهاند. اصطلاح پوپولیسم معانی مختلفی دارد اما «عوامگرایی» (توده گرایی) و «مردمفریبی» مشخصه بارز آن به شمار میرود. در واقع پوپولیسم زمانی شکل میگیرد که امکان خردورزی در جامعه مسدود یا اندک شدهباشد و امکان بروز احساسات، عواطف و منافع آنی شدتیافته و جامعه دچار نوعی نابسامانی باشد.
افزون بر آن، ترامپ که نام او با سیاستهای پوپولیستی همپیوند شده، داری ویژگیهای منحصر به فرد است که برونگرایی بالا، خودشیفتگی، توافقپذیری پایین، رفتار پرهیجان، اقتدارگرایی همراه با تمایلات نظامیگری و خلق وخوی پرخاشگرانه از آن جمله است.
همان طور که اشاره شد تعهدگریزی و اقتدارگرایی از جمله ویژگیهای شخصی ترامپ است که در عرصه بینالمللی بارها در خروج از توافقات و سازمانهای معتبر شاهد آن بودیم. برخورد پرتنش با کشورهای دیگر از چین گرفته تا متحدان دیرینه در اروپا از عمق رفتار پرخاشگرانه و ستیزهجویانه وی حکایت دارد.
کارشناسان بر این باورند که رفتار تنشزا و تعهدگریز ترامپ در عرصه بینالمللی به هراس و بیاعتمادی بیشتر و تهدید صلح دامن زدهاست به طوری که ناظران همواره نسبت به وقوع جنگ سرد از سوی کاخ سفید هشدار دادهاند و در جنگ سرد احتمالی با چین و روسیه، آمریکا یک طرف قضیه خواهد بود.
در داخل آمریکا نیز با روی کار آمدن ترامپ رفتارهای پوپولیستی و ملیگرایی افراطی شدت یافتهاست. دستورات اجرایی وی در زمینه مهاجران و پناهندگان بسترساز رشد جریان افراطی راستگرا در این کشور شد؛ دیدگاهی که به شدت با مهاجران مشکل دارد و ناکارامدی دولت را در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و امنیتی ناچیز جلوه داده و آن را متاثر از حضور خارجیها میداند؛ موضوعی که در منع صدور روادید برای مهاجران از جمله کشورهای عمدتا مسلمان صدق میکند و سیاهپوستان آمریکایی نیز از تبعیض نژادی فزاینده رنج میبرند.
نکته مهمتر اما قدرتیابی طیف راست افراطی در جهان پس از انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا و ورود ترامپ به کاخ سفید بود. با روی کار آمدن ترامپ، پوپولیسم در کشورهای مختلف پهنه خاکی به ویژه قاره سبز با اقبال چشمگیری مواجه شد. نمونه رشد ناسیونالیسم و ملی گرایی افراطی را میتوان در کشورهای ایتالیا، سوئد، دانمارک، فرانسه، آلمان، اتریش، هلند، مجارستان و لهستان مشاهده کرد.
ملیگرایی افراطی و تاکید ترامپ بر شعار «نخست آمریکا» با هدف افزایش قدرت این کشور در نظام بین الملل، امکان مصالحه و سازش را در سطوح منطقهای و بینالمللی کاهش دادهاست. در برهه کنونی نیز کرونا به کمک رییس جمهوری آمریکا آمده تا کشورهای جهان را به جزایر دور افتاده تبدیل کند.
با شیوع ویروس کرونا، دستکم در یک سال گذشته بجای همکاری بینالمللی، عکس آن اتفاق افتاده و شاهد کاهش چشمگیر مراودات و تشدید ملیگرایی بودهایم. در حالی که در دهکده جهانی حرکت به سمت ملیگرایی و قطع ارتباط با جهان بیرون نه به صلح میانجامد و نه در بلندمدت امکانپذیرخواهد بود.
در مجموع دو دیدگاه را میتوان در فضای پساانتخابات آمریکا متصور شد؛ نخست، دیدگاهی که معتقد است فرایند جهانیشدن بعد وقفهای کوتاه و واکسینه شدن کرونایی دوباره برمیگردد و حتی شتاب بیشتری مییابد. دیدگاه دوم نیز تاکید دارد که روند ملیگرایی تداوم و تشدید خواهدیافت.
بنابراین انتخابات آمریکا میتواند جنبه نمادین داشته باشد که آیا در جهان شاهد پایانی بر ترامپیسم و راستگرایی افراطی خواهیم بود یا عکس آن اتفاق خواهد افتاد و بیش از پیش بستر برای رشد و قدرتنمایی پوپولیسم هموار خواهد شد.