دولت دموکرات جو بایدن باوری به حل جزیره ای و جدا از هم مسائل سیاست خارجی خود ندارد. بنابراین از این خوانش و زاویه، جایی برای باز ماندن پرونده های موازی منطقه ای باقی نمی ماند. موازی با برجام باید مساله افغانستان، موضوع یمن در قالب گفت و گوهای عربستان با ایران و مسائل باقیمانده مانند زخم کهنه خاورمیانه و مساله فلسطین – البته در نسخه آمریکایی به سود رژیم صهیونیستی – حل و فصل شود تا تشکیلات فربه و سنگین نظامی آمریکا بتواند برای گام نهادن و تمرکز جدی در مناطق مهم دیگری مثل شرق دور نزدیک چین و دو کره و نیز مناطق نزاع حساس با روسیه در شرق اروپا و همسایگی اوکراین قدمی بردارد.
پایگاه هیل ارگان کنگره آمریکا در گزارشی نوشت: متحدان آمریکا، نقش تاثیرگذاری در موفقیت سیاست آمریکا برای خروج از افغانستان و تعامل با ایران دارند.
هیل تاکید می کند: در قلب سیاست تازه آمریکا در آسیای میانه، خروج سنجیده از افغانستان و رابطه با ایران قرار دارد.
این گزارش تحلیلی تاکید می کند: در هفته های اخیر سیاست های آسیای میانه دولت بایدن و در راس آنها خروج از افغانستان و ارتباط تازه با ایران در مرکز توجه قرار گرفته است. از آنجا که مشکلات خاورمیانه به ندرت راه حلی خطی و ساده دارند، دولت بایدن می تواند با هماهنگی ائتلافی از متحدان در مسیر اجرای موفقیت آمیز وعده های انتخاباتی خود قرار گیرد.
این گزارش اذعان می کند که “عقب نشینی از افغانستان دلایل کافی دارد. اجماعی در جامعه اطلاعاتی ایالات متحده به وجود آمده که نه القاعده و نه سایر گروه های تروریستی تهدیدی فوری برای حمله به ایالات متحده از خاک افغانستان نیستند.”
هیل سپس ادعا می کند:ایالاتمتحده، عربستان، پاکستان، امارات و حتی ایران همگی منافع مشترکی در جلوگیری از یک پیروزی قاطع طالبان در افغانستان دارند. هر یک از آنها می توانند نقشی در کمک به دولت کنونی افغانستان برای ایجاد تعادل در دوران پس از خروج نیروهای ایالات متحده ایفا کنند.
اگرچه دولت قبلی ایالات متحده نتوانست ایران را به میز گفت و گو بیاورد اما موفق شد اهرمی ایجاد کند که تیم بایدن به خوبی می تواند از آن بهره ببرد. برداشتن معنادار تحریم ها می تواند خونی در رگ های اقتصاد ایران باشد.
به عبارت دیگر آمریکا امیدوار است فرمولی از مصالحه با رفع تحریم های ضد ایرانی بتواند به خروج بی دردسر نیروهای آمریکایی کمک کند و دستکم عملیات خروج را با خسارات و تلفات کمتری روبه رو کند.
با وجود این نیاز مبرم آمریکا به کمک برای خروج کم هزینه از خاورمیانه ایالات متحده تلاش می کند متکبرانه خود را از موضع طرف محتاج به خروج از بحران خارج کند و وانمود کند که ضرورتی به امتیازدهی نمی بیند.
از این رویکرد است که هیل می نویسد :
در این مرحله، واشنگتن باید روشن کند که برداشته شدن هیچ تحریم مهمی را بدون ضمانت ایران به آغاز فوری گفت و گوها برای توافقات آتی ارائه نمی کند، اقدامی که دست کم جدول زمانی برای بندهای انقضا (sunset provisions) را گسترش می دهد و مسائل تکراری بازرسی های آژانس انرژی اتمی را در دستور کار قرار می دهد.
رسانه های آمریکایی مدعی هستند که ” بازه زمانی نسبتا کوتاهِ بندهای انقضاء، نگرانی و بی اعتمادی متحدان ایالات متحده در منطقه را موجب شده است. جای شگفتی نیست که با تصمیم دولت اوباما برای برقراری روابط حسنه با تهران در سال ۲۰۱۳، اورشلیم (رژیم صهیونیستی) و ریاض(عربستان سعودی) شروع به رویارویی با رویکرد تهاجمی ایران در یمن، سوریه و دیگر جاها کردند. به نفع همه طرفین است که دولت بایدن از تکرار رویدادهای تلخ گذشته جلوگیری کند.”
از جهت دیگر، به گزارش هیل “کشورهای عربی از درگیری های طولانی مدت نظامی در یمن خسته اند.
هیل ادعا می کند: به همین دلیل کشورهای عربی از ابتکار عمل دیپلماتیک آمریکا برای ارائه چارچوبی که در آن تهران رفته رفته نیروهای نیابتی اش را از میدان خارج کند، استقبال می کنند. ایالات متحده نباید هیچ توهمی پیرامون درک تهدید متحدان عرب و اسرائیل از ایران داشته باشد. تجربه چندین سال گذشته نشان داده که اطمینان دادن به دوستان آمریکا پیرامون اینکه روابط حسنه با دشمن سرسخت آنها به هزینه آنها تمام نخواهد شد، کار بی فایده ای است. اکنون اثبات این موضوع که برجام دوم بیشتر از اولی دوام خواهد آورد، دشوار است.
ارگان کنگره آمریکا به صراحت می نویسد: دور ابتدایی گفت و گوها با ایران تنها یک آغاز امیدوار کننده است. هر دو طرف باید تلاش کنند تا تنش ها را کاهش دهند. شماری از آمریکایی ها هنوز در زندان ایران هستند و آزادی آنها اقدامی اخلاقی و زیرکانه برای ایجاد اعتماد و پس زدن مخالفت های داخل آمریکا برای از سر گیری گفت و گوهاست.
در این گزارش سپس آمده است: ‘همچنان که بایدن تلاش می کند دیپلماسی ایالات متحده در منطقه را به شکلی تقویت کند که نیازهای فلسطینیان را نیز در بر گیرد، او می خواهد دیپلماسی با ایران را نیز به گونه ای به پیش ببرد که نگرانی های کشورهای عربی و اسرائیل را در دستور کار داشته باشد. چه در ایران، افغانستان یا هر سرزمین دیگری، رویکرد دولت بایدن در مشارکت با متحدان با سرعت بیشتری محقق می شود.
همان طور که ملاحظه می شود در قرائت دموکراتی آمریکایی قرار نیست هیچ بخشی از پرونده های مرتبط با ایران به ضرر ملاحظه دیگر بسته یا حتی تعلیق شود. دولت بایدن به ادعای دخالت ایران در یمن با همان حساسیتی می نگرد که به ارتقای سطح غنی سازی می نگرد.
**بند اسماعیل و ضرورت مصالحه عربی با ایران
با وجود تظاهر آمریکا به نیاز ایران و نه ضرورت حیاتی آمریکا در گفت و گوها با تهران ، شواهد و قراین چیز دیگری می گوید. گزارش ها از عطش شدید واشنگتن به رویکرد نرم تر از سوی ایران حتی در تعامل با همپیمان ایالات متحده در منطقه، خبر می دهند تا جایی که تریتا پارسی در فارین پالیسی با تیتر “چرا محمدبن سلمان، ناگهان خواهان گفت و گو با ایران است”، نوشت:
دست کم از ژانویه به این سوی، گفت و گوهای محرمانه ای با چشم انداز خروج آمریکا از منطقه جریان داشته است.
معنای این عبارت تریتا پارسی، نیاز شدید آمریکا به خروج از خاورمیانه و همراهی ایران در این باره است.
شاید باورش کمی دشوار باشد اما حتی شورای آتلانتیک با وجود ایران ستیزی های معروف آن درباره ضرورت ورود به مصالحه به قلم کرستن فونتنروزه چنین نوشت:
‘ افزودن یک شاخه اسماعیل به توافق های ابراهیم: چگونه در پی همگرایی میان ایران، امارات، عربستان و دیگر کشورهای منطقه باشیم؟
توافق های ابراهیم این درس مهم را به ما داد که می توان دشمنی های سنتی را کنار گذاشت وقتی بتوان منافع ملی بزرگتری را با صلح بدست آورد.”