دولت سیزده به یکسالگی رسید و از پس شلوغی بازار پر سودای مدعیان ریزو درشت بویژه در دایره استان ها که بسیاری با بی وزنی برخی سکاندار هدایت برنامه ها و وعده ها شدند اکنون به زمان پاسخگویی بانیان وضع موجود رسیده ایم.
داستان بسیاری از این سوداگران بهانه خدمت آنقدر شور شده است که هنوز تا دو سه سالی به عمر دولت مانده به جای پرداختن به مشکلات مردم با توجه به سهم پاسخگویی خود نسبت به وعده ها گاهی آنچنان به هم می پیچند و دندان نقد و انتقاد بر هم تیز می کنند که تو گویی اینها برای اصلاح امور گذشته نیامده اند و پیشینیان را منکر نمی شدند!
جالب آنکه از میان این مدعیان انانکه بر کرسی ها تاخته اند چون جز چانه پر حرف چیز دیگری در انبان تاکنون نداشته اند اینک چون به روز واقعه پاسخگویی عملکرد ها رسیده اند توپ در توپ و لایه در لایه می کشند و به زیر پای همدیگر چنان دریب می زنند که انگار نه انگار تا همین یکسال پیش این همه بانی وضع موجود یافته بودند!
جدال بر سر کسب کرسی های قدرت با تمام شدن یکسال از انتخابات آنقدر هنوز در برخی استان ها چون گیلان گرم است که در این گوی و میدان به جان هم تاختن از والی و بانی و صاحب منصبان تا شورا نشینان و منتقدان همیشه مدعی سخت مشغول هم شده اند.
تاسف انگیز در این مجادله اینکه از این کشمکش چیزی عاید مردم نخواهد شد جز آنکه همان یک عده خواص از حوصله مردمان خارج که از دایره ستادی بودند و برای سایرین نمدی از آن جنب و جوش دیروز در این دولت کلاهی نشد، جز سر شکستگی در افکار عمومی کا می بایست تاوان دهند نابخردی دیگران را اکنون در پی انتقام سخت افتاده اند و تا ساقط نکنند یکدیگر را به روایت خشنود نخواهند شد.
اینک این مردم و گرفتاری ها از سیل و طوفان و خشکسالی و گرانی و تورم و هزار درد بی درمان در زمانه غفلت مدیریت و این هم دعواهای محفلی بر سر تصاحب قدرت که باید دید عاقبت چه خواهد شد چون انچه تاکنون رخ داد جز چانه پرحرف نبود!