امیر قلعهنویی مرد بازگشتهاست؛ این را از رفت و آمدهای او به استقلال، سپاهان و تراکتور به خوبی میتوان فهمید. مرد پرافتخار لیگ برتر حالا شاید بزرگترین بازگشت دوران حرفهای خود را تجربه میکند و پس از ۱۵ سال و ۸ ماه، بار دیگر به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شده است.
تیم ملی بزرگترین حسرت دوران حرفهای قلعهنویی است. او در دوران بازی تنها ۲۰ بار لباس تیم ملی را به تن کرد و دوران سرمربیگری هم تنها یک سال فرصت نشستن روی نیمکت را به دست آورد. موضوعی که خودش هم همیشه بابت آن گلایه داشته و اعتقاد دارد تنها مربی تیم ملی است که بدون شکست در بازی رسمی از کارش اخراج شده. آمار قلعهنویی طی ۱۷ حضور در تیم ملی ۱۰ برد، ۶ تساوی و یک شکست ۴ بر صفر در بازی دوستانه با مکزیک بود.
تیم ملی ایران با هدایت امیر قلعهنویی راهی جام ملتهای آسیا ۲۰۰۷ شد و پس از صعود از دور گروهی به عنوان صدرنشین به مرحله یک چهارم نهایی راه یافت و در ضربات پنالتی مقابل کره جنوبی شکست خورد و دستش از جام کوتاه ماند. دیداری که تلخی آن هنوز زیر زبان قلعهنویی مانده و او همیشه گفته از بدشانسیاش بوده که ستارگانی چون مهدویکیا و خطیبی پنالتی خودشان را از دست دادند.
قلعهنویی حالا در شرایطی بار دیگر فرصت حضور در تیم ملی و اتمام ماموریت ناتمام قبلی را دارد که در سالهای اخیر هرگز نتوانسته موفق به کسب جام شود و نزدیک به ۱۰ سال از آخرین قهرمانی او میگذرد. قلعهنویی پس از کسب عنوان قهرمانی با استقلال در لیگ دوازدهم که پنجمین قهرمانی او در لیگ برتر بود، دیگر جامی کسب نکرده و همین موضوع باعث شده انتخابش به عنوان جانشین کارلوس کیروش انتقاداتی را به دنبال داشته باشد. قلعهنویی در دو فصل آخر حضورش در استقلال نتایج ضعیفی گرفت و به ترتیب پنجم و ششم شد. او سپس در تراکتور هم ناکامی را تجربه کرد و با وجود داشتن تیمی پرستاره نتوانست به مقام قهرمانی دست پیدا کند. او سپس به ذوبآهن رفت و با کسب عنوان نایب قهرمانی و صعود به یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان آسیا تا حد زیادی توانست برندش را احیا کند ولی پس از یک فصل تصمیم به جدایی از این تیم گرفت. سرمربی جدید تیم ملی با حضور دوباره در سپاهان در بازگشت به تیمهای سابق خود هتتریک کرد ولی نتوانست به حسرت زردپوشان در قهرمانی پایان دهد. او در فصل اول امیدوارکننده ظاهر شد ولی در سال دوم و پس از حواشی آن بازی معروف با پرسپولیس و ماندن در رختکن به حاشیه رفت و پیش از پایان فصل جدا شد.
حضور در گلگهر یکی از عجیبترین تصمیمات قلعهنویی بود. او در سیرجان از گلگهر که تازه به سطح اول فوتبال ایران رسیده بود یک تیم قابل احترام ساخت که فوتبال خوبی بازی میکرد و یک رقیب جدی برای تیمهای لیگ برتری بود. پروژه قلعهنویی در گلگهر اما با حضورش در تیم ملی ناتمام باقی ماند.
قلعهنویی ۳ سال قبل و پس از جدایی ویلموتس و پیش از حضور اسکوچیچ هم گزینه جدی تیم ملی بود ولی مخالفت مدیران سپاهان شانس بازگشت به تیم ملی را از او گرفت. قلعهنویی این بار هم در اعتراض به رفتار فدراسیون فوتبال از حضور در تیم ملی انصراف داد ولی در نهایت پیشنهاد فدراسیون را پذیرفت.
سرمربی جدید تیم ملی حالا تیمی را تحویل میگیرد که میانگین سنی بالایی دارد و نیاز به تغییر نسل در آن احساس میشود. قلعهنویی در لیگ سوم و زمانی که هدایت استقلال را بر عهده گرفت توانست نسل جدیدی از بازیکنان جوان را به ترکیب این تیم اضافه کند و حالا مشابه این کار را باید در تیم ملی انجام دهد. از طرفی رختکن تیم ملی در زمان مربیان قبلی درگیر اختلافاتی بوده و قلعهنویی باید دوباره اتحاد را به فوتبال ملی برگرداند. این درحالی است که انتخاب قلعهنویی مخالفان و موافقان بسیاری داشته و هر کدام از طرفین هم دلایل محکمی برای مواضع خود دارند.
او در رده باشگاه سابقه کار با بازیکنان بزرگ را دارد و با چنین فضایی بیگانه هم نیست. البته قلعهنویی در دوران مربیگری خود بارها با بازیکنان بزرگ به مشکل خورده و این شاید یکی از نکات نگرانکننده درباره حضور در تیم ملی باشد. او وقتی سرمربی استقلال بود در مقاطع مختلف با نفراتی چون مهدی رحمتی، جواد نکونام، مجتبی جباری، آندرانیک تیموریان و فرهاد مجیدی دچار اختلاف شد و برقراری ارتباط با بازیکنان بزرگی مثل طارمی و آزمون و جهانبخش یکی از چالشهای مهم سرمربی جدید تیم ملی خواهد بود.
حال باید دید امیر قلعهنویی در جایگاه جدید خود چه عملکردی خواهد داشت و آیا میتواند حسرت قدیمیاش را جبران کند یا اتفاقات دیگری رخ خواهد داد.