خبر پشت خبر حادثه پشت حادثه از دیروز تا امروز از گذشته تا حال و تا امداد فردا که همه و همه از انچه می گویند که نباید باشد و سخن از رفتاری است که نمی باید و یا به سوگ و تاسفی که هیچ تاثری نیست در احوال عده ای که نمی دانند چه می کنند و با که می کنند!
قصه برخورد های قهر آمیز به انگیزه اصلاح رفتار و پرهیز دادن از هنجار شکنی های اجتماعی و اخلاقی با نگاه و آموزه ای که برخی به تعبیر و تفسیر خویش می پندارند و یا ماموری که معذورست ، نگرانی های جامعه را هر روز بیشتر می کند، بی آنکه کسی به اصلاح نشسته باشد و یا آموزانده شوند !
از مرگ دختر آبی دراین سال های نه چندان دور تا جیغ مادران مقابل خودروها و اینک ایست قلبی مهسای این روزها که سوژه افکار عمومی شده است در هیاهوی پچ پچ ها همه و همه از رنج رفتاری است که در شأنیت این جامعه نیست با آن همه ایثار و از خود گذشتگی و حوصله و صبری که در این سال های پرفشار رنج تورم و روزگاران دفاع از حیثیت خویش داشته است.
این دخترکان که اینگونه در مصاف با انان گشت می زنند فرزند همان مردان و زنان ایستاده تا پای اعتقادشا نند همانانکه برای عفت و عزتشان جان دادند و دنیا را در اسارت اخلاق و مهر خویش دارند و پاسخ هایشان به درنده خویان متجاوز هنوز مقابل چشمان نابخردان عالم به رژه ایستاده است.
اینک میان این همه آشوب و فتنه و سخت گذرانی ها در مسیر این ملت سووال اینجاست که به این بهانه ها سزاوار است مردمی آزرده حال تر و اینگونه با دخترانش نامهربانی شود!
دخترانی به بلندای عزت ایران که مادران فردای این مرز پر گهرند که نمی باید این عزت را فرو ریخت و با رفتارهای نابخردانه از روی سهو یا نگاه تک بعدی و جنسی گرایانه چهره و دلشان را خراشید و به آنان سنگ زد.
اینان که مادران این سرزمینند و باغبانان مهربانی نمی بایست به شیشه روح انان سنگ پراکند.
به این مادران مادرانه بنگرید!.