در خبرها به نقل از مدیری در وزارت ارشاد در خصوص صدور مجوز کتاب شعر دکتر شفیعی کدکنی آمده بود که بر اساس رویه ها داده ایم به چند شاعر تا پس از مطالعه و بررسی جواب بدهند!
از اینکه همه مسیرها به قانون ختم شود جای بسی شادمانی و هورا کشیدن است اما انچه جای تردید است فهم متولیان و درک و شناخت مفهومی بنام سرمایه های اجتماعی و شخصیت های نادری چون استاد شفیعی کدکنی است که هنوز گام های استوارش بر خاک این سرزمین برکتی است در مسیر سیرابی نسل هایی که در پیج این تاربخ سخت از ریشه های خویش در حال گسستند.
از اینکه شعری و اثاری دیگر از دکتر کدکتی مجوزی بگیرد و چاپ شود شاید جز حس ارامش برای انتقال دانش و تجربه هایش به جامعه جویای فهم جدابیت چندانی نداشته باشد و چه بسا این جویندگان مسیر شعر و ادببات و دانش پزوهان این مرزو بوم باشند که تشنه وار در پی رسیدن به سیرابی از چشمه جوشان این اثار هستند و افتخاری برای دانش اموزی خود بر ابن مسلک می جویند.
اما اینکه متولیان فرهنگ این سامان اینگونه بی شناخت از شخصیت و اثار بزرگانی چون دکتر کدکنی با آن همه اعتقاد و وطن دوستی و ارزشگذاری در مسیر فرهنگ و تاربخ و ادبیات ایران زمین بانگ سر دهند در معطل ماندن اثار ایشان بسیار جای درنگ است و چه سخت می نمایاند به صف و در انتظار ماندن ابنگونه شخصیت ها پای امضای کسی و مسوولی شاید نه در قد و قواره حتی فهم یک ببت شعر ایشان که چندان برازنده و سزاوار نیست.
اینک اما تا دیر نشده به حرمت قدرشناسی در اندک زمانی به تقدیم آنچه باید شود تا به قدر خوبش ببافزاید!