ترانه‌های ماندگار بهمنی
ترانه‌های ماندگار بهمنی
معین نیوز_در این گزارش ضمن نام‌بردن از برخی ترانه‌های موفق محمدعلی بهمنی، از برخی موسیقی‌ها که اجراهای موفق غزلیات این شاعر هستند؛ یادی می‌کنیم.

‌به گزارش معین نیوز به نقل از خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): در شعر روزگار ما نام «محمدعلی بهمنی» همواره یادآور غزل و غزل‌سرایی است. با این‌وجود وجه ترانه‌سرایی وی نیز همواره در کنار وجه اول، پررنگ بوده و گاه این ۲ وجه به یکدیگر پیوند خورده است و حتی شاعر به سرودن غزل‌ترانه پرداخته است. برخی از این غزل‌ها آن‌چنان با آهنگ و صدا عجین شده‌اند که نمی‌توان قضاوت کرد این دقیقاً خود شعر است که سبب ماندگاری اثر در ذهن مخاطب شده یا اجرای موسیقیایی آن؛ چون کمال وجه شعری و هماهنگی بالای موسیقی اجازه نمی‌دهد هیچ‌یک از این دو را شرط کافی موفقیت اثر بدانیم. بی‌گمان ظرفیت موسیقیایی بالای شعر، همان‌قدر شرط لازم یک‌اجرای موسیقیایی خوب است که نبود یک‌اجرای موسیقیایی خوب می‌تواند شانس شنیده‌شدن اثر را از بین ببرد.

به همین سبب از برخی ترانه‌های موفق محمدعلی بهمنی، از برخی اجراهای موفق غزل‌های این شاعر نیز یادی می‌کنیم. وجه غالب این ترانه‌ها و غزل‌ها، داشتن درون‌مایۀ عاشقانه و درعین‌حال نگاهی انسان‌دوستانه و اجتماعی است. از دیگر قالب‌های مورد توجه وی در این ترانه‌ها می‌توان به مثنوی و نیمایی اشاره کرد.

گفتنی‌است بیشتر همکاری‌های موفق محمدعلی بهمنی با خوانندۀ فقید معاصر، ناصر عبداللهی، شکل گرفته است و محمدعلی بهمنی خود بارها عنوان کرده که حضور در عرصۀ ترانه را در درجۀ اول مرهون فریدون مشیری و سپس همکاری در آلبوم «عشق است» ناصر عبداللهی است.

در ادامه به بررسی مشهورترین موسیقی‌های ساخته شده با اشعار محمدعلی بهمنی می‌پردازیم.

مثل روزای بارونی

خواننده: ناصر عبداللهی

آلبوم: دوستت دارم

آهنگ‌ساز: بهنام ابطحی و ناصر عبداللهی

تنظیم: بهنام ابطحی

سال ساخت: ۱۳۷۹

متن ترانه:

یه روز دلم گرفته بود، مثل روزای بارونی
از اون هواها که خودت حال‌وهواشو می‌دونی

اگه بشه با واژه‌ها حالمو تعریف بکنم
تو هم من و شعر منو با همه‌حست می‌خونی

یه حالی داشتم که نگو، یه حالی داشتم که نپرس
یه تیکه از روحمو من، جایی گذاشتم که نپرس

یه جایی که می‌گردم و دوباره پیداش می‌کنم
حتی اگه کویر باشه بهشت دنیاش می‌کنم

اسم قشنگ شهرمو تو می‌دونی چی می‌ذارم
دونه‌دونه کوچه‌هاشو به اسمای کی می‌ذارم

آخه تو هم مثل منی، مثل دلای ایرونی
وقتی هوا ابری می‌شه، حال‌وهوامو می‌دونی

دل‌سپرده

خواننده: هومن بختیاری

آهنگ‌ساز: تورج شعبان‌خوانی، حمیدرضا صدری

سال ساخت:؟

متن ترانه:

من زنده بودم اما، انگار مرده بودم:
از بس که روزها را با شب شمرده بودم

یک‌عمر دور و تنها، تنها به جرم این‌که
او سرسپرده می‌خواست، من دل سپرده بودم

یک‌عمر می‌شد آری، در ذره‌ای بگنجم
از بس که خویشتن را در خود فشرده بودم

در آن هوای دل‌گیر، وقتی غروب می‌شد
گویی به‌جای خورشید من زخم خورده بودم

وقتی غروب می‌شد، وقتی غروب می‌شد
کاش آن غروب‌ها را، از یاد برده بودم

خرچنگ‌های مردابی

خواننده: حبیب

آهنگ‌ساز: واروژان

آلبوم: کویر باور

سال ساخت: ۱۳۷۸

گفتنی است خوانندۀ این قطعه، یکی از ابیات این غزل را به‌سبب بی‌دقتی اشتباه خوانده است. به‌این‌ترتیب که در بیت ششم به‌جای عبارت «کمالِ دار برای منِ کمال‌پرست» خوانده است: «کمال‌دار را برای منِ کمال‌پرست» که این مسأله سبب رنجش محمدعلی بهمنی شده است.

متن ترانه:

در این زمانۀ بی‌هیاهوی لال‌پرست
خوشابه‌حال کلاغان قیل‌وقال‌پرست

چگونه شرح دهم، لحظه‌لحظۀ خود را
برای این همه ناباور خیال‌پرست

به شب‌نشینی خرچنگ‌های مردابی
چگونه رقص کند ماهی زلال‌پرست

رسیده‌ها چه غریب و نچیده می‌افتند
به‌پای هرزه‌علف‌های باغ کال‌پرست

رسیده‌ام به کمالی که جز اناالحق نیست
کمالِ دار برای من کمال‌پرست

هنوزم زنده‌ام و زنده‌بودنم خاری است
به تنگ‌چشمی نامردم زوال‌پرست

نامهربونی (ای دوست)

خوانندگان: ناصر عبداللهی و امیر کریمی

آهنگ‌ساز: محمدرضا چراغعلی

آلبوم: عشق است

سال ساخت: ۱۳۷۸

متن ترانه:

در دیگران می‌جویی‌ام، اما بدان ای دوست
این‌سان نمی‌یابی ز من، حتی نشان ای دوست

من در تو گم گشتم مرا در خود صدا می‌زن
تا پاسخم را بشنوی، پژواک‌سان ای دوست

ای دوست، ای دوست، ای دوست، ای دوست

در آتش تو زاده شد ققنوس شعر من
سردی مکن با این چنین آتش به جان ای دوست

گفتی بخوان، خواندم، اگرچه گوش نسپردی
حالا که لالم خواستی، پس خود بخوان ای دوست

ای دوست، ای دوست، ای دوست، ای دوست

من قانعم، آن بخت جاویدان نمی‌خواهم
گر می‌توانی یک‌نفس با من بمان ای دوس

یا نه تو هم با هر بهانه، شانه خالی کن
از من، منی بر شانه‌ها بار گران ای دوست

نامهربانی را هم از تو دوست خواهم داشت
بیهوده می‌کوشی بمانی مهربان ای دوست

آن‌سان که می‌خواهد دلت، با من بگو، آری
من دوست دارم حرف دل را بر زبان ای دوست

ای دوست، ای دوست، ای دوست، ای دوست

ای دوست، ای دوست، ای دوست، ای دوست

ماه من

خواننده: ناصر عبداللهی

آهنگ‌ساز: محمدرضا چراغعلی

آلبوم: عشق است

سال ساخت: ۱۳۸۷

متن ترانه:

از خانه بیرون می‌روم اما کجا امشب؟
شاید تو می‌خواهی مرا در کوچه‌ها امشب

پشت ستون سایه‌ها، روی درخت شب
می‌جویم، اما نیستی در هیچ‌جا امشب

ای ماجرای شعر و شب‌های جنون من
آخر چگونه سر کنم بی‌ماجرا امشب؟

می‌دانم، آری نیستی، اما نمی‌دانم
بیهوده می‌گردم به دنبالت چرا امشب؟

هرشب تو را بی‌جستجو می‌یافتم، اما
نگذاشت بی‌خوابی به دستانم تو را امشب

هرشب صدای پای تو می‌آمد از هرچیز
حتی ز برگی هم نمی‌آید صدا امشب

تا سایه‌ای دیدم شبیهت نیست اما، حیف
ای کاش می‌دیدم به چشمانم خطا امشب

امشب ز پشت ابرها بیرون نیامد ماه
بشکن قرق را ماه من، بیرون بیا امشب

گشتم تمام کوچه‌ها را یک‌نفس هم نیست
شاید که بخشیدند دنیا را به ما امشب

طاقت نمی‌آرم تو که می‌دانی از دیشب
باید چه رنجی برده باشم بی‌تو تا امشب

طعنۀ ناشنیده

خواننده: ناصر عبداللهی

آلبوم: عشق است

سال ساخت: ۱۳۸۷

متن ترانه:

این شفق است یا فلق، مغرب و مشرقم بگو
من به کجا رسیده‌ام جان دقایقم بگو

آینه در جواب من باز سکوت می‌کند
باز مرا چه می‌شود ای تو حقایقم بگو

جان همه شوق گشته‌ام، طعنۀ ناشنیده را
در همه‌حال، خوب من، با تو موافقم بگو

پاک کن از حافظه‌ات شور غزل‌های مرا
شاعر مرده‌ام بخوان، گور علایقم بگو

جان همه شوق گشته‌ام طعنۀ ناشنیده را
در همه‌حال، خوب من، با تو موافقم بگو

با من کور و کر ولی واژه به تصویر مکش
منظره‌های عقل را با منِ سابقم بگو

من که هرآن‌چه داشتم اول ره گذاشتم
حال برای چون تویی اگر که لایقم بگو

یا به زوال می‌روم، یا به کمال می‌رسم
یک‌سره کن کار مرا بگو که عاشقم بگو

من به کجا رسیده‌ام جان دقایقم بگو
من به کجا رسیده‌ام جان دقایقم بگو

هوای حوا

خواننده: ناصر عبداللهی

آهنگ‌ساز و تنظیم‌کننده: فرزاد فرومند

آلبوم: هوای حوا

سال ساخت: ۱۳۸۲

لازم به ذکر است که عماد رام پیش از انقلاب، برای اولین‌بار این ترانه را اجرا کرده است.

متن ترانه:

دل من یه روز به دریا زد و رفت
پشت پا به رسم دنیا زد و رفت

پاشنۀ کفش فرارو ور کشید
آستین همتو بالا زد و رفت

یه‌دفعه بچه شد و تنگ غروب
سنگ توی شیشۀ فردا زد و رفت

حیوونی تازگی آدم شده بود
به سرش هوای حوا زد و رفت

دفتر گذشته‌ها رو پاره کرد
نامۀ فرداها رو تا زد و رفت

حیوونی تازگی آدم شده بود
به سرش هوای حوا زد و رفت

زنده‌ها خیلی براش کهنه بودن
خودشو تو مرده‌ها جا زد و رفت

هوای تازه دلش می‌خواست ولی
آخرش توی غبارا زد و رفت

دنبال کلید خوشبختی می‌گشت
خودشم قفلی رو قفلا زد و رفت

یه‌دفعه بچه شد و تنگ غروب
سنگ توی شیشۀ فردا زد و رفت

حیوونی تازگی آدم شده بود
به سرش هوای حوا زد و رفت

بهار بهار

خواننده: تورج شعبان‌خانی و سپس ناصر عبداللهی

آهنگ‌ساز: تورج شعبان‌خانی

آلبوم‌: پرستوهای عاشق

سال ساخت: قبل از انقلاب

ناصر عبداللهی پس از انقلاب اسلامی، مجدداً این قطعه را بازخوانی کرده است. متن پیش رو براساس اجرای تورج شعبان‌خوانی تدوین شده است.

متن ترانه:

صدا همون صدا بود
صدای شاخه‌ها و ریشه‌ها بود

بهار بهار چه اسم آشنایی!
صدات میاد اما خودت کجایی؟

وا بکنیم پنجره‌ها رو یا نه؟
تازه کنیم خاطره‌ها رو یا نه؟

بهار اومد لباس نو تنم کرد
تازه‌تر از فصل شکفتنم کرد

بهار اومد با یه‌بغل جوونه
عیدو آورد از تو کوچه تو خونه

حیاط ما یه‌غربیل
باغچۀ ما یه‌گلدون

خونۀ ما همیشه
منتظر یه‌مهمون

بهار بهار، یه‌مهمون قدیمی
یه‌آشنای ساده و صمیمی

یه‌آشنا که مثل قصه‌ها بود
خواب و خیالِ همه بچه‌ها بود

یادش بخیر بچگیا چه خوب بود
حیف که هنوز صبح نشده غروب بود

آخ که چه زود قُلّکِ عیدیامون
وقتی شکست، باهاش شکست دلامون

بهار اومد برفارو نقطه‌چین کرد
خنده به دل‌مردگی زمین کرد

چقدر دلم فصل بهارو دوس داشت
وا شدن پنجره‌هارو دوس داشت

بهار اومد پنجره‌ها رو وا کرد
منو با حسی دیگه آشنا کرد

یه‌حرف یه‌حرف، حرفای من کتاب شد
حیف که همه‌ش سؤال بی‌جواب شد

دروغ نگم هنوز دلم جوون بود
که صب تا شب دنبال آب و نون بود

چه آتش‌ها

خواننده: همایون شجریان

آهنگ‌ساز: علی قمصری

آلبوم: چه آتش‌ها

سال ساخت: ۱۳۹۲

متن ترانه:

تو را گم می‌کنم هرروز و پیدا می‌کنم هرشب
بدین‌سان خواب‌ها را با تو زیبا می‌کنم هرشب

تبی این کاه را چون کوه سنگین می‌کند آن‌گاه،
چه آتش‌ها که در این کوه، برپا می‌کنم هرشب

مرا یک‌شب تحمل کن که تا باور کنی ای دوست
چگونه با جنون خود مدارا می‌کنم هرشب

دلم فریاد می‌خواهد، ولی در انزوای خویش
چه بی‌آزار با دیوار نجوا می‌کنم هرشب

کجا دنبال مفهومی برای عشق می‌گردی؟
که من این واژه را تا صبح معنا می‌کنم هرشب

پرده‌نشین (تیتراژ فیلم سینمایی پرده‌نشین)

خواننده: علیرضا قربانی

آهنگ‌ساز: مهیار علیزاده

سال ساخت: ۱۳۹۳

متن ترانه:

این‌جا برای از تو نوشتن هوا کم است
دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است!

اکسیر من! نه اینکه مرا شعرِ تازه نیست
من از تو می‌نویسم و این کیمیا کم است

سرشارم از خیال، ولی این کفاف نیست
در شعر من حقیقت یک‌ماجرا کم است

تا این غزل شبیه غزل‌های من شود
چیزی شبیه عطر حضور شما کم است

گاهی تو را کنار خود احساس می‌کنم
اما چقدر دل‌خوشی خواب‌ها کم است

خونِ هرآن غزل که نگفتم به‌پای توست
آیا هنوز آمدنت را بها کم است؟!

بارانی

خواننده: ناصر عبداللهی

آهنگ‌ساز: بهنام ابطحی

متن ترانه:

یه روز دلم گرفته بود مثل روزای بارونی
از اون هوا ها که خودت حالو هواشو میدونی
اگه بشه با واژه ها حالمو تعریف بکنم
تو هم منو شعر منو با همه حست میخونی

یه حالی داشتم که نگو یه حالی داشتم که نپرس
یه تیکه از روحمو من جایی گذاشتم که نپرس
یه جایی که میگردمو دوباره پیداش میکنم
حتی اگه کویر باشه بهشت دنیاش میکنم
اسم قشنگ شهرمو تو میدونی چی میزارم
دونه دونه کوچه هاشو به اسمای کی میزارم
آخه تو هم مثل منی مثل دلای ایرونی
وقتی هوا ابری میشه حالو هوامو میدونی
وقتی هوا ابری میشه حال و هوامو میدونی
یه روز دلم گرفته بود مثل روزای بارونی
از اون هواها که خودت حال و هواشو میدونی
اگه بشه با واژه ها حالمو تعریف بکنم
تو هم منو شعر منو با همه حست میخونی
یه حالی داشتم که نگو یه حالی داشتم که نپرس
یه تیکه از روحمو من جایی گذاشتم که نپرس
یه جایی که میگردم و دوباره پیداش میکنم

تو ای عشق

خواننده: ناصر عبداللهی

آهنگ‌ساز: ناصر عبداللهی

متن ترانه:

جواب سوالم تو باشی اگر
ز دنیا ندارم سوالی دگر
جواب سوالم تو باشی اگر
ز دنیا ندارم سوالی دگر
که من پاسخی چون تو میخواستم
مباد آرزویم از این بیشتر
که من پاسخی چون تو میخواستم
مباد آرزویم از این بیشتر
نشستم به بامی که بامیش نیست

شگفتا دلم میزند باز پر
نفسگیر گردیده آرامشم
خوشا بار دیگر هوی خطر
نشستم به بامی که بامیش نیست
شگفتا دلم میزند باز پر
نفسگیر گردیده آرامشم
خوشا بار دیگر هوای خطر
برا آن است شب تا بخوابم که شر
بزن باز بر زخم من نیشتر
دلم جراتش قطره ای بیش نیست

تو ای عشق او را به دریا ببر

شیوه ما

خواننده: ناصر عبداللهی

آهنگ‌ساز: ناصر عبداللهی

متن ترانه:

نتوان گفت که این قافله وار میماند
خسته و خفته. از این خیر جدا میماند
این ره این نیست که از خاطره اش یاد کنیم

این سفر. همره تاریخ به جا می‌ماند

این ره این نیست که از خاطره اش یاد کنیم

این سفر. همره تاریخ به جا می‌ماند

دانه و دام در این راه فراوان اما
مرغ دلسیر ز هر دام رها می‌ماند
میرسی آخر و افسانه وا ماندن ما
همچو داغی به دل حادثه ها می‌ماند

بی صداتر ز سکوتیم
بی صداتر ز سکوتیم
ولی گام خروش نغمه ماست که در گوش شما میمانید
بروید ای دلتان نیمه. که در شیوه ما
مرد با هر چه ستم هر چه بلا می‌ماند
بروید ای دلتان نیمه. که در شیوه ما
مرد با هر چه ستم هر چه بلا می‌ماند

تلخ و شیرین

خواننده: ناصر عبداللهی

آهنگ‌ساز: ناصر عبداللهی

متن ترانه:

لبت نگوید و پیداست. می‌گوید دلت آری
که این سان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری
دلت می‌آید آیا از زبانی این همه شیرین
تو تنها حرف تلخی را همیشه بر زبان آری
نمی‌رنجم اگر باور نداری عشق نابم را
که عاشق از عیار افتاده در این عصر عیاری
چه می‌پرسی ضمیر شعرهایم کیست. آن من
مبادا لحظه ای حتی مرا اینگونه پنداری
تو رو چون آرزوهایم همیشه دوست خواهم داشت
به شرطی که مرا در آرزوی خویش نگذاری
چه زیبا می‌شود دنیا برای من اگر روزی
تو از آنی که هستی ای معما پرده برداری
چه فرقی می‌کند فریاد یا پژواک. جان من
چه من خود را بیازارم چه تو خود را بیازاری
صدایی از صدای عشق خوشتر نیست. حافظ گفت
اگر چه بر صدایش زخم‌ها زد تیغ تاتاری
تیغ تاتاری…
چه فرقی می‌کند فریاد یا پژواک. جان من
چه من خود را بیازارم چه تو خود را بیازاری
صدایی از صدای عشق خوشتر نیست. حافظ گفت
اگر چه بر صدایش زخم‌ها زد تیغ تاتاری
تیغ تاتاری…

ابر و آفتاب

خواننده: ناصر عبداللهی و امیر کریمی

آهنگ‌ساز: ناصر عبداللهی

متن ترانه:

قطره قطره اگر چه آب شدیم
ابر بودیم و آفتاب شدیم
ساخت ما را همو که می‌پنداشت
به یکی جرعه اش خراب شدیم
ای مترسک کلاه را بردار
ما کلاغان دگر عقاب شدیم
ما از آسودن و نیاسودن
سنگ زیرین آسیاب شدیم
قطره قطره اگر چه آب شدیم
ابر بودیم و آفتاب شدیم
ساخت ما را همو که می‌پنداشت
به یکی جرعه اش خراب شدیم
گوش کن ما خروش و خشم تو را
همچنان کوه بازتاب شدیم
اینکگ این تو که چهره می‌پوشی
اینک این ما که بی‌نقاب شدیم
ما که ای زندگی به خاموشیم
هر سوال تو را جواب شدیم
دیگر از جان ما چه می‌خواهی
ما که با مرگ بی حساب شدیم
قطره قطره اگر چه آب شدیم
ابر بودیم و آفتاب شدیم
ساخت ما را همو که می‌پنداشت
به یکی جرعه اش خراب شدیم

خسته

خواننده: امیر کریمی

آهنگ‌ساز: محمدرضا چراغعلی

متن ترانه:

از زندگی از این همه تکرار خسته‌ام

از های و هوی کوچه و بازار خسته‌ام

دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه

امشب دگر، ز، هر که و هر کار خسته‌ام

دل خسته سوی خانه، تن خسته می‌کشم

دیگر از این حصار دل آزار خسته‌ام

از او که گفت یار تو هستم ولی نبود

از خود که بی شکیبم و بی یار خسته‌ام

از زندگی از این همه تکرار خسته‌ام

از های و هوی کوچه و بازار خسته‌ام

دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه

امشب دگر، ز، هر که و هر کار خسته‌ام

دل خسته سوی خانه، تن خسته می‌کشم

دیگر از این حصار دل آزار خسته‌ام

از او که گفت یار تو هستم ولی نبود

از خود که بی شکیبم و بی یار خسته‌ام

تنها و دل گرفته بی زار و بی امید

از حال من مپرس که بسیار خسته‌ام

نقش فرش دل

خواننده: علیرضا قربانی

متن ترانه:

گفتم بدوم تا تو همه فاصله ها را تا زودتر از واقعه گویم گله ها را چون آینه پیش تو نشستم که ببینی بر من اثر سخت ترین زلزله ها را پر نقش تر از فرش دلم بافته ای نیست بس که گره زد به گره حوصله ها را یک بار تو هم عشق من از عقل میاندیش یک بار تو هم عشق من از عقل میاندیش بگذار که دل حل کند این مسئله ها را گفتم بدوم تا تو همه فاصله ها را