«سیدعلی قائممقامی» پژوهشگر مسایل ترکیه و قفقاز در نشست مجازی که به همت مرکز مطالعات راهبردی خلیج فارس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز، انجمن ایرانی مطالعات غرب آسیا و گروه علوم سیاسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد، به تشریح امکان تغییر ژئوپلیتیک منطقه قفقاز پرداخته که گزارش پیشرو مشروح نظرات وی در این حوزه است؛
رقابت برای رشد و توسعه، نه تخریب
با در نظر گرفتن وضعیت منطقه قفقاز، میطلبد تا تمام کشورهای منطقه به همکاریهای بسیار گسترده و به رفاه و رشد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دسترسی داشته باشند. ایران هم باید در این منطقه، رقابت مفیدی برای رشد و توسعه و سازندگی داشته باشد؛ مثلا جمهوری آذربایجان و ترکیه و حتی ایران با این کشورها باید رقابت و همکاری سازنده داشته باشد. اما هماکنون این رقابتها سازنده نیست؛ مثلا هنگامیکه خطوط لوله نفت و گاز جمهوری آذربایجان که میتوانست از طریق ایران به ترکیه و اروپا منتقل شود، با مداخله آمریکا لغو شد و چون ارمنستان حایل بین جمهوری آذربایجان و ترکیه بود، لذا گرجستان به عنوان مسیر جایگزین و برای ارسال نفت و گاز به دریای مدیترانه و اروپا انتخاب و یا به نوعی تحمیل شد به همکاریها صدمه وارد شد. این خط لوله باکو-تفلیس-جیحان و گاز باکو به سواحل خزر، گرجستان و ترکیه موجب شده تا ایران دور زده شده و ارمنستان در فقر و فلاکت باقی بماند درحالیکه اگر یک رقابت سازنده وجود داشت به نفع همه این کشورها بود.
در فضای کارشکنیهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی، روسیه گوی سبقت در صادرات انرژی را از ایران ربوده است
مساله دیگر رقابت روسیه با ایران در مساله انرژی است. مثلا اگر به لیست شرکتهای فعال در جمهوری آذربایجان نگاهی بیاندازیم در خواهیم یافت که بخش اعظم این شرکتها سوئدی، انگلیسی، فرانسوی و … هستند و تنها ۱۰ درصد نفت جمهوری آذربایجان متعلق به این کشور بوده و مابقی توسط کشورهای غربی غارت شده و با استفاده از فناوری پیشرفته به مواد اولیه و کالاهای مهم تبدیل شده و مجدد به کشورهای منطقه سرازیر میشود. در واقع به دلیل این که آمریکا قصد داشت تا قدرت انرژی روسیه را محدود کند، منابع نفتی آذربایجان را راه اندازی کرد. قبل از راه افتادن این مسیر انرژی هم ایران مدام از گران قیمت بودن مسیر انرژی و عدم تحقق آن صحبت میکرد در صورتیکه این اتفاق با صرف هزینههای زیاد، به ثمر نشست.
از طرف دیگر در رقابت ایران و روسیه ایران هیچگونه صادراتی به اروپا نداشته و انحصار صادرات نفت و گاز در دست آذربایجان و ترکیه است و لذا ایران از صادرات نفت و گاز به غرب محروم شد. این مسایل نشان داد که ما در رقابت انتقال نفت و گاز با همسایگان خود در یک رقابت غیرسازنده هستیم. چنانچه ترکیه هماکنون انتقال نفت ایران را متوقف کرده و حدود ۳۵ درصد گاز را ایران و حدود ۵۰ درصد را هم روسیه تامین میکند. درصورتیکه پیششرط انتقال گاز و نفت ایران به ترکیه، برداشته شدن تحریمهای آمریکا و کشورهای غربی علیه ایران است و اگر گاز و نفت ایران بخواهد به اروپا صادر شود، یا سهم روسیه و آذربایجان از صادرات کم شده و یا اینکه این سه کشور میتوانند در بخش انرژی همکاری همپوشانی داشته باشند. اما این رقابت غیر سازنده موجب شده تا ایران از این حق مسلم محروم شود.
رژیم صهیونیستی و تلاش برای نفوذ در منطقه
مساله دیگر، نفوذ رژیم صهیونیستی به قفقاز و آسیای میانه است. ایران بر خلاف ترکیه یعنی بازیگری که باعث نفوذ صهیونیستها در قفقاز و چه در آسیای میانه شده، طی سالهای گذشته توجه چندانی به تحولات این مناطق نداشته است. این در حالیاست که ترکیه با سرمایهگذاری نزدیک به ۶۰ میلیارد دلاری در پروژههای این کشورها شرکت کرده و همچنین در پروژههای جمهوری آذربایجان مشارکت داشته و آذربایجان هم بیش از ۲۰ میلیارد دلار در ترکیه سرمایهگذاری کرده که احداث پالایشگاه ستاره در ترکیه نمونهای از این دست موارد است. مضاف بر این ترکیه در حال آموزش نیروهای نظامی و اطلاعاتی جمهوری آذربایجان بوده و رژیم صهیونیستی هم چنین کاری کرده و روسیه هم تا ۶۰ درصد و ترکیه هم ۶ درصد و اسراییل هم حدود ۳۰ درصد تسلیحات جمهوری آذربایجان را تامین میکند در حالیکه ایران با دارا بودن صنایع تسلیحاتی فراوان سهمی در این تجارت نظامی منطقهای ندارد. ایران بزرگترین همسایه جمهوری آذربایجان است و میتوانست نفوذ بسیار بیشتری در قفقاز داشته باشد. در حالی که بخش مهمی از توجه ایران به مسائل خاورمیانه بود، تهران باید نگاهی به همسایگان شمالی و شرقی خود میداشت تا با تهدیدات ژئواستراتژیک و امنیتی و قلمرویی مواجه نباشد.
تحلیلهای مربوط به ژئوپلیتیک قفقاز و آسیای میانه
مساله دیگر عمق استراتژیک ایران در آسیای میانه و قفقاز است که به کار گرفته نشده درحالی که ترکیه این عمق را در قفقاز و آسیای میانه را با ایجاد «شورای همکاری ترک»(ترانس توران) گسترش داده و حتی ارتش متحد توران را هم متشکل از کشورهای ترکیه آذربایجان، ترکمنستان، قرقیزستان، قزاقستان و ازبکستان را تشکیل دادند. علاوه بر آن روسیه هم در این مناطق قدرت دفاع جمعی خود را در آسیای میانه سازماندهی کرده و اقتصاد اوراسیا را دنبال میکند که به نوعی هم همکار و هم رقیب «یک کمربند یک راه» چین است. در رابطه با همین چالش اخیر بین ایران و آذربایجان برخی کارشناسان معتقدند اگر منطقه «سویک» تحت تسلط آذربایجان و ترکیه قرار بگیرد- که البته امکانپذیر نیست- یا اگر گذرگاه ترانزیتی «زنگ زور» افتتاح شود، یعنی ترکیه از ۱۲ کیلومتر مرز مشترک خود با نخجوان از مسیر ترانزیتی زنگ زور که شامل راه خشکی است و تا دریای خزر هم ادامه مییابد موجب میشود تا طرح یک کمربند، یک راه از بین برود. یعنی چنین ادعایی را برخی از کارشناسان استراتژیک ایرانی دارند در صورتی که به شدت اشتباه بوده و به هیچ وجه مانع اجرای یک کمربند-یک راه یا مانع گشایش گذرگاه شمال به جنوب خلیج فارس و عمان، دریای سیاه روسیه و دریای مدیترانه نمیشود و چنین تصوری به شدت اشتباه است. هم کشورهای آسیای میانه و هم ترکیه و قفقاز تلاش میکنند تا وارد اوراسیا شده و هم یک کمربند یک راه را مورد بهره برداری قرار دهند.
هماکنون چین در ترکیه میلیاردها دلار سرمایهگذاری کرده و تعداد زیادی از ساخت پلها و راهها را در ترکیه، چین انجام داده و حتی اخیراً چین با راه اندازی یک کارخانه تولید شرکت «شیائومی» موجب به کارگیری بیش از ۲ هزار پرسنل چینی و ترک شده و مضاف بر آن خط انتقال تکنولوژی را به این کشور منتقل کرده است. بنابراین نظر این کارشناسان چندان معتبر نیست و باید همه این مسایل به صورت همهجانبه مورد بررسی قرار بگیرد.
هماکنون یکی از مسایل بسیار مهم منطقه ارسباران و دشت میل آذربایجان و دشت مغان ایران مساله کمبود آب است. ترکیه با وجود این که مرزهای زمینی خود را با ارمنستان بسته اما تجارت گستردهای با این کشور دارد و بیش از ۱۰۰ هزار نفر از ارامنه ارمنستان را میزبانی میکند. آب ارس یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون مترمکعب از آبخیزداری ترکیه سرچشمه میگیرد و ترکیه با احداث یک سد موجب کاهش آب منطقه شده و دشت مغان و میل با ظرفیت ۹۰ هزار کیلومتر مربع را به تخریب و نابودی محیط زیست تهدید میکند.
همچنان که اشاره شد در موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیکی منطقه روسیه، ترکیه و اسرائیل نفوذ گستردهای دارند. این در حالی است که کارشناسان ایرانی به بسیاری از مسایل رخ داده پیرامون کشور بیتوجه بوده و از مسایل استراتژیک منطقه بیاطلاعند.
تمام مسائلی که یاد شد در حالی پیرامون ایران رخ میدهد که کشور ما به هیچ وجه وابسته به شرایط جغرافیایی و قلمرویی نیست و باید همه این موارد مورد توجه قرار بگیرد تا سیاست همهجانبهای طراحی و اجرا شود. به گفته یکی از کارشناسان اگر ترکیه و آذربایجان، ارمنستان را اشغال کنند، در این صورت، ارتباط ایران با اروپا در انحصار کامل آذربایجان و ترکیه قرار میگیرد. اینها تحلیلهای بسیار سادهانگارانه است. البته باید ایران ملاحظات جمهوری آذربایجان و ارمنستان را همزمان در نظر داشته باشد. ایران باید در هر دو مسیر به راههای ارتباطی خود با همسایگان ادامه دهد.