خوشنویسی هنری است که ریشه در اصالت دارد. “خوشنویسی همواره برای مسلمانان اهمیتی خاص داشته است. زیرا در اصل آن را هنر تجسم کلام وحی میدانستهاند. آنان خط زیبا را نه فقط در رونویسی قرآن، بلکه در اغلب هنرها بهکار میبردند.”(۱) در ایران هم خوشنویسی قدمتی دیرینه دارد و هستند هنرمندانی که در این هنر سرآمد شدهاند و چهرهای ماندگار در این مرز و بوم دارند. میرزا محمدرضا کلهر از جمله هنرمندان به نام و مطرح خوشنویسی است که در گیلانغرب متولد شد. او فرزند محمدرحیم بیگخمان از روسای ایل کلهر بود. “بعدها با تصمیم پدرش به دلیل اتفاقاتی که در ایل میافتاد، فرزندان خانواده طایفه را ترک کردند و به نفت شهر و سپس طهران قدیم مهاجرت کردند. بدین ترتیب محمدرضا در ابتدای ساکن شدن در طهران، نام عامهٔ «کلهر» را به جای نام پدری میآورد که بعدها هم به خاطر استعمال فراوان به نام اصلی و هنری وی در تاریخ هنر ایران، ثبت و ضبط شد”.(۲)
“محمدرضا به تهران آمد و نزد میرزا محمد خوانساری شاگرد محمد مهدی تهرانی تعلیم خط گرفت. به تدریج از استادان خود پیشی گرفت و از روی خطوط باقی مانده از میرعماد مشق میکرد. حتی یکبار به اصفهان رفت تا از روی کتیبه معروف میرعماد در تکیه میرفندرسکی مشق کند. او افزون بر نستعلیق، در شکستهنویسی نیز استاد بود. میرزا رضا چون در نستعلیق سرآمد شد و شهرت یافت ناصرالدینشاه قاجار او را احضار کرد و بسیار مورد توجه شاه قرار گرفت. تا جایی که شاه شخصاً نزد وی مشق خط کرد. ناصرالدینشاه خواست که وی در وزارت انطباعات (وزارت چاپ) به کار گمارده شود؛ اما از آنجایی که میرزا مردی بلندهمت و آزادمنش بود، نپذیرفت و به کتابتی مختصر و دستمزدی اندک مدارا می کرد. فقط یکبار که ناصرالدینشاه به مشهد میرفت به شوق زیارت آستانه حضرت رضا(ع) در اردوی شاه ملازم شد. او در این سفر ضمن سفر، کار خوشنویسی روزنامه وقایع اتفاقیه را انجام میداد که به تدریج چاپ شد. در سده هشتم «میرعلی تبریزی» از ترکیب و ادغام ۲ خط «نسخ» و «تعلیق» خطی بنام «نسختعلیق» را پایهریزی کرد که بسیار مورد اقبال قرار گرفت و موجب تحول عظیمی در هنر خوشنویسی شد. نام این خط در گذر زمان به نستعلیق تغییر پیدا کرد. به باور منتقدان هنری، نستعلیق از زیباترین، ظریفترین و مشکلترین خطوط ایرانی است که عروس خطوط نامیده میشود. همچنین این خط دومین خط خاص ایرانیان در دوره اسلامی است.”(۳)
“خط نستعلیق پس از شکلگیری و پیدایش به همت خوشنویسان از دورهای به دوره دیگر شاهد ویژگیها و اختلافاتی هر چند جزئی در ساختار حروف، کلمهها، اتصالها و نیز ترکیببندیها شد و در نتیجه اختلافهای جزئی، خوشنویسی نستعلیق هر یک از دورهها از هم متمایز شد. خوشنویسان شاخص هر دوره ابتکار و خلاقیتهای نوینی را در ارتقای زیبایی و تکامل خط نستعلیق به کار بردند.” (۴)
مکتب خوشنویسی کلهر
برخی بر این باورند که امروز در خوشنویسی نستعلیق ما با ۲ قالب و ساختار متمایز با نامهای «مکتب قدیم» یا مکتب میرعماد و «مکتب جدید» یا «مکتب کلهر» روبرو هستیم. در سبک میرعماد دوایر، اتصالات و کشیدهها قدری درشتتر از حد معمول و در عین حال از تناسب کاملی برخوردارند. اندام حروف نیز بسیار مستحکم، واضح و مشخص است و با ظرافتی استادانه نگاشته میشود. در مقابل کلهر در ساختار حروف و کلمات، با پرهیز از نازک و تیزنویسی نوعی ضخیمنویسی را مرسوم کرد که در آن دوایر کوچکتر شده و کشیدهها و فاصلهِ پیوند حروف و کلمهها کوتاهتر میشوند.(۵)
شاخصههای خط کلهر
“کلهر یکی از ستونهای اصلی خط نستعلیق است که کلمه را بدون برداشتن قلم از روی کاغذ مینوشت که این کار در چاپنویسی لازم بود. البته او شکسته نستعلیق و تعلیق را نیز خوب مینوشت؛ اما گویا ابهت کلمات و قواعد نستعلیق باعث شد که زیاد به شکستهنویسی نپردازد. او از خوشنویسانی است که با تکیه بر نبوغ سرشارش، بر اساس اصول و خواست زمانه، برپایه روش میرعماد سبکی جدید را پی ریخت و خط نستعلیق را با صنعت تازه وارد چاپ سنگی، آشتی داد. در واقع ظریف بودن حروف مانعی برای چاپ سنگی نستعلیق بود و همین امر سبب شد که او با تغییراتی در سبک و روش میرعماد، شیوه تازهای را برای نستعلیق به وجود آورد که مناسب برای صنعت چاپ باشد.”(۶)
سبک و شیوه خطاطی کلهر در طول دورههای پس از او مورد استقبال فراوانی قرار گرفت و بسیاری سعی کردند از شیوه و روش او استفاده کنند. “عبدالله فرادی” از استادان نستعلیق معاصر درباره نوآوری و تلاشهای کلهر و مکتبش معتقد است: مکتب کلهر بر اساس اصول و خواست زمان پیدا میشود و پیش از او همه از سبک میرعماد تقلید میکردند اما پس از کلهر، همه مقلد او شدند. (۷)
آثار
از میرزا محمد رضا کلهر، ۲ دسته آثار باقی مانده است: یک دسته آثار چاپ سنگی او هستند که عبارتند از: مخزنالانشاء، قسمتی از دیوان فروغی بسطامی، قسمتی از ریحانهالادب ذکاءالملک فروغی، قسمتی از دیوان قاآنی، منتخب السلطان سعدی و حافظ، مناجات خواجه عبدالله انصاری، رساله غدیریه، فیضالدموع، نصایحالملوک، قسمتی از سفرنامه کربلای ناصرالدینشاه، روزنامه اردوی همایون و قسمتی از روزنامه شرف. دسته دوم آثار دستنویس وی هستند که عبارتند از: مخزنالانشاء، فیضالدموع، گاهنامهها و تقویمها، خواصالسور(در حاشیه و متن قرآن مجید)، سیاهمشقها، فرامین، مناشیر و عریضههای گوناگون.
نقطه پایان
سرانجام میرزا محمدرضا کلهر، خوشنویس صاحب سبک و شهیر دوره قاجاریه ۲۹ مرداد ۱۲۷۱ خورشیدی در اثر بیماری وبا درگذشت.
پینوشت:
۱- پاکباز، روئین، دائرهالمعارف هنر، صفحهٔ ۲۰۷
۲- کتاب عنایتالله شکیباپور، صفحه ۵۱
۳- انصاریان، صالح، «مطالعه تطبیقی دو سبک رایج خط نستعلیق (سبک میرعمادالحسنی و محمدرضا کلهر)، نشریه چیدمان، سال چهارم، شماره۱۱، پاییز۱۳۹۴، ص۴۰
۴- شریفی زیندشتی، بهروز، «نظری اجمالی بر مکاتب رایج در خوشنویسی نستعلیق»، مجله کتاب ماه هنر، شماره ۱۵۲، اردیبهشت۱۳۹۰، ص۱۰۲
۵- همان، ص۱۰۲
۶- خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، کلهر اسطوره نوآورنده در نستعلیق، ۱۴ آبان ۱۳۹۵
۷- فرادی، عبدالله، «از کتابت تا کتیبه»، کیهان فرهنگی، سال نهم، شماره ۷، سال ۱۳۷۱، صفحه ۳