ابراهیم رییسی زمانیکه در اوج تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ بر طبل انتقاد از حسن روحانی و دولت او میکوبید و بعد هم خدا را شکر کرد که رئیس جمهور نشد تا دلار پنج هزار تومان شود ، هرگز تصور نمی کرد روزی که خود فرمان مدیریت اجرایی کشور را در دست بگیرد ، دلار او به ده برابر نرخ زمان روحانی برسد.
آنچه در دوران تبلیغات انتخاباتی چهار سال بعد و ۱۴۰۰ نیز از او در رقابت با دوستان پوششی اش مطرح شد نیز سهم برنامه های هفت هزار صفحه ای را به رخ می کشید که همه مجذوب وعده های این سید محرومان شدند و حتی انتقادهای دو کاندیدای مخالف که یکی بر سطح و تحصیلات غیر مرتبط او کنایه راند و دیگری که بر کرسی بانک مرکزی دولت تدبیر تکیه داشت هم در شور وعده های شیرین یکدستی همفکران شنیده نشد.
حالا دوسالی از آخرین انتخابات ریاست جمهوری و نزدیک به همین ماهها از روی کار آمدن دولت سیزده و ریاست دکتر رییسی و همفکرانش بر مسند قدرت اجرایی می گذرد و اگرچه همه دلایل بلایا و آوارهای اقتصادی را نباید در کارنامه این دولت نوشت اما سرنوشت تداوم مسیرهای اشتباهی و چالش های گذشته چیزی نیست که با توجه به قول و وعده و برنامه های اعلامی دولت اصولگرایان از دوش آن و همفکران و همراهان خالی شود زیرا وعده جبران وضع دیروز و کوتاه کردن دست بانیان آن وضع انتظاری بود که در مردم ایجاد و حالا باید پاسخگوی همه آن انتقادها باشند وگرنه فردا برای این دولت و همراهان به عنوان بانیان وضع فعلی و سقوط پرشتاب اعتبار و دارایی و جیب و ناتوانی قدرت خرید و رفاه مردم چشم انداز خوبی نمی توان ترسیم کرد.
مهمترین گامی که دولت در چنین شرایطی باید اتخاذ کند گشودن پنجره های واقعیت بر روی جامعه و سپردن امور به افراد کارکشته و با تجربه و متخصصین و خروج از نگاه های محفلی و گزینش های خاص برای مدیریت سرنوشت مردم است زیرا ایران کشور غنی از استعدادهاست اما متاسفانه در کوران نگاه های محفلی و باندی و سیاسی انچه اتفاق می افتد نابودی و هدر رفت این سرمایه ها و گرفتن کاسه چه کنم چه کنم در دست متولیان است.دولت و رییس آن در این رابطه بهترین گزینه به جای تردیدهایی که در امر مولد سازی و فروش اموال در اختیار در افکار عمومی رشد یافته است توجه به مولد اساسی یعنی منابع انسانی است.
امروز راز عبور از بحران های دلار و ارز و گوشت نیم میلیاردی ریالی نه تعطیلی و بستن زبان رسانه ها و انتقاد ها است که دلسوزانه بیان می شود، بلکه ریل گذاری درست در مسیر سرمایه گذاری ها و گرفتن فرمان از دست فرصت طلبان و فرصت سوزانی است که به بهانه های مختلف به دولت ها می چسبند و ارتزاق آنان در گرو مکیدن تن رنجور ملت و منافع ملی است.