انتقاد از ناکارآمدی مهمترین سوژه تاخت و تاز مدعیان نقد دولتها در دوران آسودگی و بیمسوولیتی است و وقتی سکاندار میشوند خود آن راه می روند که پیش از این برآن میتاختند و رقیب سیاسی را به هرچه که فهمشان میرسید متهم می کردند!
حالا این دولت سیزده را هم وقتی مرور میکنی به همان دور تسلسل باطل با همه مدعیانی که نقدها داشتند از گذشتگان گرفتار است و برای جبران نا کارآمدیها با همه تند و تیزی و داستان پردازیهایی که برای نقل شبهای انتخابات در خورجین شرکا بود ، اکنون که به قدرت و مسند رسیدند،جز همان مسیر جابجایی دوستان و خودیهای خودیتر از این واگن به آن واگن قطار ایستاده مدیریتی کشور و تقسیم غنیمت پستهای کلیدی راهی ندارد!
کافی است نگاهی بیاندازید به آنچه فقط در همبن چند ماهه دولت انقلابی و جهادی سیزده اتفاق افتاده است و آن از برکناری همین آادمهای دورو برشان که سکاندار وزارتخانهها و سازمانها بودند و دلیل برکناری البته هم ناکار آمدی و ضعف مدیریت گفته میشد، اما حالا نقل مکان به واگن و کشتی متلاطم مدیریتی دیگر کردند و سکانداری جدیدی را به دست گرفتهاند و معلوم هم نیست این فرمانی که آقایان دستشان میگیرند چقدر کار بلد آن باشند که اگر ماهر بودند اینقدر به جدول و جاده خاکی نمیزدند تا تشت رسوایی فقر و فلاکت اقتصادی و به هم ریختگی کشور در همه جا بر ملایشان کند. به هر تقدیر تا پستها و مسوولیتهای اداری سهم واسطهها ، وابستگان و نیابتیهای سیاسی و باندی باشد، چندان نباید دل به آبادانی این آب و خاک و امیدواری به سامان بخشی داشت چون آنچه مهم است چسبیدن به پستان این گاو شیرده نفت و منابع خدادادی است وگرنه جماعتی که یک نانوایی را اداره نکرده اند با چه پشتوانه و مدل مدیریتی وزارتخانه و سازمان های حیاتی کشور را به دست می گیرند و ابن فقط در ایران مدل شده که پیشتر هم یادمان نرفته از ابن جماعت همسو با این دست فرمان، یکی بود که میخواست مدیریت جهانی کند!
حالا که با همه نذر و نیاز و دست و دعا بالا بردن این ملک نصیب یک عدهای شده است لا اقل برای ماندگاری در دستشان از جماعت همسوی خویش شایستهترین برگزینند و این قطار سرنوشت ملت را به لوکوموتیر ران، راه بلد بسپارند که خیلی زود دیر میشود!
- نویسنده : یونس رنجکش