دکتر یلدا شب یلدا از دنیا رفت
دکتر یلدا شب یلدا از دنیا رفت
معین نیوز_۳۰ آذر ۹۶ دکتر «علیرضا یلدا» درگذشت؛ درست در شب یلدا. حالا دکتر «یلدا» که بیش‌تر ما نمی‌شناسیمش که بود؟ از آن آدم‌های حسابی بود؛ پدر دانش بیماری‌های عفونی ایران و اسطوره اخلاق پزشکی.

به گزارش جهان نیوز به نقل از فارس، متولد سال ۱۳۰۹ شمسی بود و مثل خیلی از آنان که به مردم ایران و جامعه ایرانی خدمت کردند، بچه پایین‌شهر بود. صفای بچه‌های پایین‌شهر تهران را پیش از آن‌که دکتر شود، زیاد داشت و پس از آن‌که دکتر شد، هم خیلی بیشتر داشت. از صفای وجودش اینکه می‌گفت «آن‌چه که باید بر علم و دانش حاکم باشد، اخلاق است» و کتاب هم نوشت برای دکترها و توصیه‌های اخلاقی کرد به جامعه پزشکان. دیگر این‌که چون از نگاه تجاری به علم پزشکی بیزار بود، خودش در ۶۰ سال طبابتش هیچ‌وقت مطب نداشت و محل کارش بیمارستان و دانشگاه بود؛ در بخش «عمومی» درمان و سلامت فعال بود، نه «خصوصی».

از صفایش اگر باز هم بخواهید پس این نکته را بدانید که این‌ها که درباره‌اش گفتیم، کم بود و هیچ بود. دیگران هم درباره‌اش زیاد گفته‌اند و گفته‌اند که چقدر سمت و جایزه و تقدیرنامه و افتخارات علمی و تالیفات پزشکی داشت و آن‌ها هم کم است و هیچ است. اگر از صفای دکتر یلدا بخواهید، بهتر است از زبان خودش بشنوید. در ادامه بخش‌هایی از مصاحبه‌های دکتر «علیرضا یلدا» را با هم بخوانیم و لذت ببریم و بیاموزیم. پیش از آن ۳ عکس ببینید.

دکتر «علی اکبر ولایتی» و دکتر «یلدا»

دکتر «قاضی زاده هاشمی» و دکتر «یلدا»

دکتر «علیرضا زالی» و دکتر «یلدا»

* به یاد می‌آورم صبح‌های خیلی زود بیدار می‌شدم، برای سماور، آتش روشن می‌کردم و چای را برای مادرم دم می‌کردم و بعد به مدرسه می‌رفتم و بچه‌هایی که در درس مشکل داشتند، زودتر می‌آمدند و باهم تمرین‌ها را حل می‌کردیم تا بقیه هم بیایند و زنگ بخورد.

* من در خانواده‌ای بزرگ شدم که مذهبی و به‌شدت پایبند به اخلاق بودند. یادم هست روزی که تصمیم گرفتم رشته پزشکی را انتخاب کنم، پدرم از من پرسید: «واقعاً می‌توانی در این جامعه طبابت کنی و اصول اخلاقی را فراموش نکنی؟» این تاکید و نصیحت پدرم را هیچ‌وقت فراموش نکرده‌ام. پدرم شرایط جامعه را می‌دانست‌، مردم را می‌شناخت ومی‌دانست طبابت صحیح در این جامعه چقدر سخت است.

* فشارهای والدین به بچه‌ها ضربه می‌زند و آن‌ها را دچار عذاب وجدان می‌کند. رشته و حرفه شما باید شما را خوشحال کند و باانرژی نگه دارد. چطور ممکن است کاری را دوست نداشته باشید و از آن لذت نبرید و بعد انتظار داشته باشید در آن پیشرفت کنید و موفق شوید. به نظر من غیرممکن است. بدون عشق راهی برای پیشرفت وجود ندارد.

* چند وقت پیش خانم دکتری به من مراجعه کردند، که به‌شدت از کمردرد و آرتروز رنج می‌برد، می‌گفتند اگر من به انتخاب خودم بود، هیچ‌وقت حاضر نبودم دهان بیماری را معاینه کنم. فقط و فقط به دلیل اصرار مادرم دندان‌پزشک شدم.

ببینید چه فشار روانی روی این آدم وجود دارد و ایشان تحت چه شرایط سخت روانی باید کار کند. کار بدون عشق به هیچ‌جا نمی‌رسد. نتیجه‌اش می‌شود همین کارهای روزمره و غیرمفید. همین اتفاقی که الآن در جامعه می‌بینید. واقعا ساعت کار مفید در مملکت ما چقدر است؟

* همیشه فکر می‌کردم اگر کسی بخواهد درس بخواند و باسواد شود، همین‌جا هم می‌تواند به درجات علمی برسد. مخصوصاً امروز که به‌واسطه اینترنت می‌توان به‌راحتی به جدیدترین منابع علمی دنیا دسترسی داشت. امروز دیگر مشکل زمان و مکان حل‌شده و می‌توان همین‌جا هم با عشق و پشتکار به همه‌جا رسید. من همیشه به این اعتقاد داشتم.

* به نظر من انسان در درجه اول اولاد جامعه است و بعد اولاد والدینش. جامعه با تمام فاکتورها و عوامل اجتماعی اقتصادی و سیاسی‌اش تاثیر مستقیمی روی افراد دارد.

* متاسفانه ما در زمینه اخلاق پزشکی قانون داریم، ولی الزامی به رعایت قانون نداریم. برای همین افرادی هستند که به خودشان اجازه تخطی و خطا می‌دهند.

* من همیشه به دانشجوهایم تاکید می‌کنم که شیطان همیشه در کمین است و تلاش می‌کند آدم‌ها را اغوا کند. باید همیشه مراقب باشید که تحت تاثیر قرار نگیرید.

وقتی می‌خواهید یک بیماری را تشخیص دهید، سعی کنید شیطان را از خودتان دور کنید. با تعصب به بیمار نگاه نکنید، به کتاب مراجعه کنید، مشورت کنید، جلوی وسوسه شیطان را بگیرید. منظور من از شیطان کلیتی از افکار غلط باورها و تعصبات است…

وقتی بیمار را به شکل کیف پول ببینید، یعنی اسیر همین افکار شیطانی شدن. ما نمی‌خواهیم که معامله کنیم. باید روی این نوع نگاه کارکنیم، متاسفانه این نوع نگاه معامله‌ای در بسیاری از ابعاد زندگی ما رسوخ کرده است و متاسفانه به‌شدت بین همکاران ما هم دیده می‌شود.

* در تمام ۶۰ سال زندگی حرفه‌ای‌ام هیچ‌وقت مطب شخصی نداشتم، به همین دلیل که دوست نداشتم رابطه مالی بین من و بیمارهایم به وجود بیاید.

* اگر بخواهم تجربه ۸۵ سال زندگی‌ام را خلاصه کنم، یک جمله است، اینکه باید شاد بود و لازمه شاد بودن محبت کردن است. محبت کردن هزینه‌ای ندارد، ولی تاثیر عمیقی دارد. معنویت انسان‌ها را به هم نزدیک می‌کند و مادیات بین آن‌ها فاصله ایجاد می‌کند… هیچ‌وقت فراموش نکنید، دشمن اصلی محبت کردن توقع داشتن است، پس بی‌توقع و چشم‌داشت محبت کنید.

* معنویت و احترام را به خاطر نفس خودشان رعایت کنید و محترم بدانید، نه این‌که به دنبال تایید مردم باشید. این‌که من محبت کنم تا مردم بگویند یلدا آدم خوبی است خیلی بی‌ارزش است.

* استادی که خوب باشد، نه‌تنها درس را خوب یاد می‌دهد بلکه زندگی کردن، آداب زندگی و معنای آن را به دانشجویان می‌آموزد. به شاگردانش یاد می‌دهد که موفقیت اصلی موفقیت معنوی و روانی است، نه موفقیت اجتماعی که مترادف پولدار شدن است.

* هر فردی باید تلاش کند، خودش را اصلاح کند. اگر هرکسی برنامه‌اش این باشد که باید خدمتی کند و دل کسی را شاد کند در درجه اول خودش شاد می‌شود.

* من به این جوان‌ها امیدوار هستم. باید خودمان را با خودمان مقایسه کنیم و بین‌المللی فکر کنیم، ملی عمل کنیم و امکانات و شرایط‌مان را بسنجیم. مدیر خوب کسی است که از امکانات موجود بهترین استفاده را کند. یکی از دستورات دینی ما این است که همیشه به چیزهایی که داریم، فکر کنیم و اگر به چیزهایی که نداریم، فکر کنیم، دچار یاس و ناامیدی می‌شویم. البته این به آن معنا نیست که آرزو و هدف و ایده‌ای نداشته باشیم. باید واقعاً کشورمان را دوست داشته باشیم و فقط حرفش را نزنیم.

* اگر این فرهنگ جا بیفتد و از آنجایی‌که هستیم هرروز گامی فراتر بگذاریم اوضاع ما خوب می‌شود. هرکسی به سهم خودش باید برای این مساله تلاش کند.

* متأسفانه در کشور ما فاصله بسیار زیادی بین توده مردم و جامعه پزشکی وجود دارد، روپوش سفید و رفتار پزشکان این فاصله را ایجاد می‌کند. ما گاهی بداخلاق می‌شویم، خودمان را می‌گیریم، مردم را با پول ارزیابی می‌کنیم و حاصل آن این است که توده مردم از جامعه پزشکی دور می‌شوند. باید تشکیلاتی وجود داشته باشد که خطاها را بفهمد، ازلحاظ مالی مریض را تأمین کند؛ اما ما در این زمینه بسیار عقب هستیم برای همین جامعه پزشکی هیچ‌وقت مورد تایید توده مردم نیست و همواره فکر می‌کنند که پزشکان خطاکار و پول‌پرست هستند یا حتی روزنامه‌ها می‌نویسند که چند درصد پزشک‌ها زیرمیزی می‌گیرند، مردم به درصد نوشته‌شده کار ندارند، همین تیتر باعث بدبین شدن آن‌ها می‌شود و این مسئله را به تمام پزشکان تعمیم می‌دهند.

بعضی از خطاها جانی است اما بعضی از آن‌ها را می‌توان با مسائل مالی جبران کرد، برای مثال جوان افغانی برادر خود را در بیمارستان بستری کرده است و بعد از مدتی فوت‌شده است، هزینهٔ بیمارستان دو میلیون تومان شده است و جنازه او نگه‌داشته می‌شود تا فرد هزینه را پرداخت کند، همین اعمال باعث بدبینی مردم به جامعه پزشکی خواهد شد.

* ما همیشه در کلاس‌های درس خود گفته‌ایم که این هفته اشتباهاتتان را برایمان بگویید تا بقیه هم از آن درس بگیرند، نترسید از این‌که اشتباه و خطای خود را بگویید چون انسان خطاکار است و فقط مرده‌ها هستند که اشتباه نمی‌کنند، ما باید اشتباه کنیم تا پخته و آبدیده شویم. این موضوع آموزش داده نمی‌شود چون نفس انسان خودخواه است و هیچ موقع نمی‌خواهد خطاکار جلوه داده شود و می‌ترسد خطای خود را بازگو کند

* هیچ‌کسی نمی‌خواهد بگوید که دانشش از دیگران کمتر است. این هم از خصوصیات طبقه جاهل است. شما باید مدارج بسیاری را طی کرده باشید تا بدانید کسی که عیب شمارا می‌گوید، دوست شما است. ارزش یک انتقاد صحیح از هزار تعریف و تمجید بیشتر است. حضرت علی (ع) می‌فرمایند: خدایا مرا حفظ کن تا تحت‌تأثیر تعاریف مردم قرار نگیرم.

* این هم صفتی است که انسان‌های والا از آن برخوردار هستند. همه ما نقاط ضعف و اشکالاتی داریم. بهتر این است که ما خوبی‌های یکدیگر را ببینیم. معلوم نیست چرا مردم چشم به بدی‌های دیگران دوخته‌اند و فقط سعی در کشف این بدی‌ها دارند. درصورتی‌که خوبی‌هایی نیز وجود دارد.

امروز در تاریخ مناسبت‌های دیگری هم هست

امروز ۳۰ آذر مصادف با ۲۰ دسامبر میلادی و ۵ جمادی‌الاول هجری قمری در تقویم تاریخ، مناسبت‌های دیگری هم دارد.
ـ ولادت با سعادت حضرت زینب (س) در سال ۵ قمری
ـ زادروز عالم بزرگوار آیت‌الله «سید محمد تقی موسوی اصفهانی» در سال ۱۳۰۱ قمری
ـ درگذشت «فرانسوا رابلِه» ادیب و نوسینده برجسته فرانسوی در سال ۱۵۵۳ میلادی
ـ درگذشت «پیر آگوست رِنوار» نقاش معروف فرانسوی در سال ۱۹۱۹ میلادی
ـ درگذشت «جان اشتاین بِک» نویسنده آمریکایی در سال ۱۹۶۸ میلادی
ـ درگذشت «مرتضی احمدی» بازیگر، هنرمند و نویسنده ایرانی در سال ۱۳۹۳ شمسی