شاید در هیچ مقطعی از روزگاران این چهل ساله که از قطع رابطه ایران و آمریکا می گذرد هیچگاه زمامداران امریکایی تا این حد در صدد انتقام جویی از ملت و کشوری انقلابی اینگونه بر نیامدند.
اگر روزگاری دیوار بی اعتمادی ایران و آمریکا اجر به اجر قد می کشید، در روزگاران زمامداری ترامپ این دیوار با جهشی فوق العاده سر به افلاک کشید و به دلیل نوع رفتار خصمانه او با ایران از خروج یکطرفه از برجام گرفته تا فشارهای تحریمی اقتصادی و سیاسی که تا این روزهای اخرین ضربان قدرتش هم ادامه دارد و اما با ترور شهید سردار قاسم سلیمانی به اوج خود رسید، نشاندهنده عمق کینه جویی های کهنه ای است که او و همفکرانش نسبت به ایران و ملت ان دارند.
این رویکرد و روند جریان ترامپیست موجب شده است تا ایران راهی جز مقابله با این کینه توزی با افزایش قدرت دفاعی و تاکتیک ها و استراتژی های مبتنی بر انچه منافع ملی و نظام عنوان می شود و تاکید بر داشته ها و خودباوری نداشته باشد و همچنان
بر ارتفاع این دیوار سخت بی اعتمادی نیز بیافزاید و انگونه پیش رود تا جایی که رهبریت نظام حتی استفاده و خرید واکسن درمان کرونا را نیز به دلیل سو ظن به رفتار امریکاییان از این کشور ممنوع کنند که سخن و رفتار چندان دور از تدبیر نیز نیست!
اینک در دوران جدید آمریکا و روی کار آمدن رییس جمهور بایدن، هرچند که با شعار و وعده تغییر رفتار گذشته همراه شده است و ایران نیز محور بسیاری از مبارزات تبلیغات انتخاباتی اش در مقابل ترامپ بود اما چگونگی کنار آمدن با دوگانه کینه جویی های گذشته امریکایی و جبران انچه بر ملت ایران گذشت و یا آن انتقام سخت چالشی جدی است که به تدبیری دیگر نیازمند و اعتمادی نه چندان متصور که زخمی به وسعت
تاریخ است!