به گزارش ایرناپلاس، صداوسیما در سالیان اخیر همواره تلاش کرده ولو به قیمت فقر تولید در روزهای عادی، نوروز پررونقی برای مخاطبانش تدارک ببیند اما امسال همین دستاورد هم محقق نشد و به نظر نوروز ۱۴۰۰ از منظر کم و کیف تولید، یکی از ضعیفترین کارنامه ها را در سالهای اخیر داشت.
راز عجله در پخش گاندو
با وجود آنکه معمولا در ایام نوروز با پخش سریال طنز تلاش میشود فضایی شاد ایجاد شود، امسال فقط چند روز مانده به عید اعلام شد سریال امنیتی و سیاسی «گاندو ۲» به جای سریال طنز «بوتیمار» از شبکه سوم پخش میشود.
این در حالی بود که مجتبی امینی تهیهکننده سریال گاندو بعدا اذعان کرد برای رسیدن به پخش نوروز، با تلاش یک گروه ۲۰۰ نفره تلاش کردهاند سریال را برای پخش در نوروز آماده کنند.
تاخیرهای مکرر در پخش سریال که در مواردی مانع پخش اخبار شبانگاهی ساعت ۲۲ شبکه سه در زمان مقرر شود نیز، مؤید شتابزدگی و تکمیل دقیقه ۹۰ کار این سریال بود.
اما چه اصراری بود که طبق روال هر ساله، به جای پخش یک سریال طنز، سریالی پخش شود که موضع صریح وزیر امور خارجه که آن را از اول تا آخر دروغ میخواند، به دنبال داشته باشد؟ آن هم در شرایطی که کشور از یک سو همچنان با مشکل تحریم دستوپنجه نرم کرده و از سوی دیگر انتخابات ریاست جمهوری را در پیش دارد.
به نظر میرسد اگر این سریال در روزهایی نزدیکتر به انتخابات پخش میشد، به دلیل مواضع تند و صریح و برخی شعارها و ارجاعات، واکنشهای بیشتری به دنبال میداشت؛ همچنین در صورتی که پخش سریال به بعد از انتخابات موکول میشد، قاعدتا استفاده از فضاسازی آن در انتخابات امکانپذیر نبود و چه بسا هدف گاندوسازان را تامین نمیکرد.
شاید به این جهت بود که صداوسیما حتی عامل تامین رضایت مخاطب را قربانی کرد تا اهداف گاندوسازان را جامه عمل بپوشاند. با این حال اکنون دلیل احتمالی تازهای نیز برای پخش این سریال در شرایط کنونی به ذهن میرسد.
مذاکرات احیای برجام، هدف گاندو ۲؟
جمعه ۱۳ فروردین، نمایندگان ایران، ۱+۴ و اتحادیه اروپا که در کمیسیون مشترک برجام حضور دارند، در نشستی به مذاکره درباره تداوم برجام پرداختند و مقرر شد روز سهشنبه (۱۷ فروردین) نشستی حضوری در وین با حضور نمایندگان این کشورها برگزار شود.
در حالی که عباس عراقچی معاون وزارت امور خارجه و رئیس هیات کشورمان، نشست فردا را صریح و جدی توصیف کرد، علیاکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی نیز جمعهشب، فنی شدن مذاکرات را نشانه خوبی از پیشرفت آن دانسته و درباره شکستن بنبست برجام ابراز آمادگی کرده بود.
حالا در آستانه این مذاکرات، رسانه همسو با جریان امنیتی گاندوساز، برگزاری مذاکرات در وین را نشانه شکلگیری گاندو ۳ در وین خوانده است! استدلال این رسانه برای اتهام به مذاکرهکنندگان کشورمان بسیار جالب است.
وطن امروز نوشته: «انتخاب وین به عنوان شهری که مرکز عملیاتهای سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی به حساب میآید برای نشست کمیسیون مشترک برجام تردیدهای زیادی را ایجاد کرده است. شاید در روزهایی که وزیر امور خارجه حتی نه در پشت پردهها که به صورت علنی علیه یک سریال تلویزیونی به دلیل نشان دادن چهره یک جاسوس دوتابعیتی حمله و تلاش خود را معطوف به توقف پخش این سریال میکند، پیگیری مذاکرات در چنین بستری بتواند ظن افکار عمومی را بیشتر برانگیزد؛ ظنی که البته پشتوانه زیادی دارد و برای آن میتوان به لیست بلندی از نفوذ جاسوسهای دوتابعیتی در بدنه تیم مذاکرهکننده در سالهای اخیر اشاره کرد. آیا موقعیت وین برای مذاکرات حضوری در شرایط کرونایی جهان نشان از کلید خوردن پروژهای دیگر دارد؟»
مشخص نیست چه شهری باید برای مذاکرات انتخاب میشد تا از نظر این گاندوشناسان! مرکز عملیاتهای سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی به حساب نیاید.
این استدلال طنز البته با واکنش صریح مذاکرهکننده ارشد روبروشد و عراقچی در واکنش به آن نوشت: در اجرای ماموریتی که برای تامین منافع ملی جمهوری اسلامی ایران، و رفع تحریمها از گرده مردم، برعهده داریم ذرهای تردید نخواهیم کرد و لحظهای سنگر را خالی نخواهیم گذاشت.
وی افزود: منطبق بر مواضع قطعی نظام و رهبری، مصاف سنگین ما در دفاع از منافع ملت، خون شهدا و آرمانهای انقلاب تا آخرین نفس ادامه خواهد داشت و هیچ تهدید و شانتاژی ما را از این مسیر منصرف نخواهد کرد.
مخاطب گاندو کیست؟
در شرایط کنونی که بخش زیادی از جامعه، به ویژه طبقه متوسط عملا از مخاطبان صداوسیما خارج شدهاند، پرسش اینجاست که این سریال کدام قشر را به عنوان مخاطب هدفگیری کرده است؟
به نظر میرسد مخاطب نخست اینگونه سریالها، همان طیف همراه با سازندگان است که با اینگونه سریالها تغذیه شده و برای مخالفت با طیف اعتدالگرا که دولت را در دست دارد، تحریک میشود؛ به ویژه که در این طیف افراد مسئول و تریبوندار و… نیز وجود دارد و با این روش میتوان فشار را بر دولتمردانی که برای مذاکره و رفع تحریم تلاش میکنند، افزایش داد.
مخاطب دوم نیز خود مسئولان دیپلماسی و سیاست خارجی هستند که با عملیات روانی گسترده، هدف قرار گرفته و به همکاری با سرویسهای جاسوسی متهم میشوند. روشن است چنین اتهامهای سنگینی برای افراد وطنپرستی چون محمدجواد ظریف و تیمش که تجربه، سابقه حرفهای و همه توانشان را برای خروج کمهزینه از مشکلات بهکار گرفتهاند، چقدر آزاردهنده است.
شاید بغض ظریف در جلسه کلابهاوسی ۱۱ فروردین که گاندو را از اول تا آخر دروغ خواند و نامه گلایه او به رهبر معظم انقلاب بعد از قسمت اول گاندو که با پاسخ دلجویانه ایشان مواجه شد، در همین راستا قابل تفسیر باشد.
چندپاره کردن و دوقطبیسازی در میان جامعه و تخریب و دلسرد کردن نیروهای ملی و خدوم، آن هم در میانه رویارویی آنان با حریف، از شیوههای همیشگی سرویسهای امنیتی دشمنان است و معمولا این اهداف از طریق نفوذ غیرمستقیم و تاثیرگذاری بر جماعتی انجام می شود که ظاهرا پایبندترین اقشار هستند.
بررسی دقیقتر رخدادهای همین چند سال، از ترور شهید فخریزاده گرفته، تا موضوع رخ داده در تورقوزآباد و همزمان ساخت نمایشهایی چون گاندو، میتواند به تحلیل دقیقتر جریان نفوذ کمک کند و اگر مسئولان صداوسیما در مقابل برخی جریانها دست بسته و منفعلند، دیگر دلسوزانی که منافع ملی کشور بیشترین اهمیت را برای آنها دارد، میتوانند مانع این جریان نفوذ شود.