ایرناپلاس در ادامه سلسله گزارشهای «واکاوی مهمترین چالش ها و معضلات اجتماعی کشور» در چند بخش به این آسیب آجتماعی پردامنه پرداخته است.
نخستینبار در دهه ۸۰ (شهریورماه ۱۳۸۶) دکتر محمود جهانی جانشین وقت دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر در یک نشست پژوهشی اعلام کرد، رشد اعتیاد زنان به مواد مخدر بیش از مردان شده است؛ وی سپس با یادآوری حضور پنج تا هفت درصدی زنان معتاد در جهان، درصد زنان معتاد در ایران را حدود پنج درصد اعلام کرد.
کمتر از ۱۰ سال بعد در خرداد ۱۳۹۵، ستاد مبارزه با مواد مخدر کشور اعلام کرد شمار زنان معتاد در ایران در ۱۰ سال حدود دو برابر شده و مقایسه آماری بین سالهای ۸۰ و ۹۰ نشان میداد این میزان از ۵ درصد در سال ۸۰ به بیش از ۹ درصد در سال ۹۰ افزایش یافته است.
روند رو به رشد اعتیاد زنان ادامه یافت تا یک سال بعد که در اواسط سال ۱۳۹۶ چند منبع اعلام کردند آمار اعتیاد زنان در کشور از ۵ به ۱۰ درصد افزایش یافته است؛ آن زمان براساس آخرین شیوعشناسی اعتیاد، بیش از ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر معتاد در کشور وجود داشت که با احتساب تقریبی میتوان شمار معتادان زن را حدود ۲۸۰ هزار نفر برآورد کرد.
آمارهای اعتیاد در کشور البته هیچگاه دقیق و قطعی نبوده است و در دورهای گوناگون همواره کمتر یا بیشتر اعلام شدهاند. به عنوان نمونه اواسط دهه ۹۰ خورشیدی علی هاشمی رئیس کمیته مستقل مبارزه با موادمخدر مجمع تشخیص مصلحت نظام، آمار مصرفکنندگان در سال ۱۳۸۴ را سه میلیون و ۷۲۰ هزار نفر تخمین زده بود که از این تعداد ۲.۵ میلیون نفر مصرف دائمی (اعتیاد) داشتند و بقیه تفریحی مصرف میکردند. او همچنین به نتایج غیررسمی یک شیوعشناسی در سال ۹۰ هم اشاره کرده بود که از وجود ۴ میلیون مصرفکننده با احتساب افرادی که تفریحی مواد میکشند، حکایت داشت.
در حالیکه برخی خوشبینانه تصور میکنند آمار اعتیاد همچنان حول رقمهای قبلی میگردد، ناصر اصلانی معاون ستاد مبارزه با مواد مخدر در سال ۹۹، شمار معتادان رسمی در کشور را ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر اعلام کرد. با این حال وی گفت پیشبینی میشود نزدیک به یک میلیون و ۴۰۰ هزار نفر نیز معتاد شناسایی نشده وجود داشته باشد. به این ترتیب مجموع این ارقام با احتساب همان ۱۰ درصد معتادان زن، نشان میدهد اکنون نزدیک به ۴۰۰ تا ۴۲۰ هزار معتاد و مصرفکننده زن در کشور داریم که رقمی بسیار نگرانکننده است.
به هر حال، همه منابع رسمی و غیررسمی درگیر در مباحث اعتیاد، رشد اعتیاد زنان را یکی از روندهای خطرناک آسیبهای اجتماعی میدانند و عوامل مختلفی را درباره اینباره برمیشمارند؛ از مشکلات اقتصادی و فقر و نابرابری تا خانوادههای آشفته، زنان بدسرپرست یا بیسرپرست و یا باورهای نادرست و عوامل فردی و میانفردی.
پیامدهای بیعوارض دانستن برخی موادمخدرها
بیخطر و بیعوارض دانستن برخی مواد مخدر، یکی از علل روند رو به رشد اعتیاد در کل و در میان زنان است؛ کارشناسان معتقدند فشار اجتماعی به زنان و دختران برای لاغرشدن با هدف زیبایی، سبب روی آوردن بسیاری از آنان به مخدر «شیشه» شده، بهگونهای که «مرکز تحقیقات سوءمصرف و وابستگی به مواد» دانشگاه علوم توانبخشی اعلام کرده، «۹۰ درصد علت شیوع اعتیاد به شیشه در بانوان به بهانههای لاغر شدن است».
کارشناسان معتقدند فشار اجتماعی به زنان و دختران برای لاغرشدن با هدف زیبایی، سبب روی آوردن بسیاری از آنان به مخدر «شیشه» شده، بهگونهای که «مرکز تحقیقات سوءمصرف و وابستگی به مواد» دانشگاه علوم توانبخشی اعلام کرده، «۹۰ درصد علت شیوع اعتیاد به شیشه در بانوان به بهانههای لاغر شدن است».در بررسی اعتیاد زنان، در کنار مواد مخدر سنتی، انواع دیگری از مخدرهای جدید و صنعتی نیز مورد توجه است؛ از اوایل دهه ۹۰ که ستاد مبارزه با موادمخدر به طور رسمی از شناسایی ماده مخدر جدیدی با نام «گل» خبر داد، چند سال بیشتر طول نکشید که این مخدر، به مساله اول خانوادههای ایرانی بهویژه برای زنان و دختران تبدیل شد؛ مخدری که در رتبه پایینتری از تریاک، هروئین و شیشه قرار دارد اما به مرور توانسته صعود کرده و جایگاه برتر را بهویژه در میان نوجوانان و جوانان پیدا کند.
در همین رابطه دسترسی آسان به مواد مخدر، از دیگر دلایل رشد اعتیاد زنان اعلام شده است؛ تیرماه امسال سعید صفاتیان رئیس کارگروه کاهش تقاضای اعتیاد مجمع تشخیص مصلحت نظام اعلام کرد: «بررسیها نشان میدهد قیمت موادمخدر روزبهروز نسبت به نرخ تورم پایینتر میآید و در فضای مجازی با یک تلفن در کمتر از ۷ دقیقه میتوان به موادمخدر دسترسی پیدا کرد».
حضور افراد معتاد در خانواده و باورهای سوقدهنده به اعتیاد، از دیگر عوامل افزایش اعتیاد در قشر بانوان جامعه به شمار میآیند؛ بسیاری از کارشناسان معتقدند، وجود پدر، شوهر یا برادر معتاد در یک خانواده میتواند بهطور بالقوه عاملی برای افزایش احتمال گرایش زنان و دختران آن خانواده به حوزه پرآسیب اعتیاد باشد.
رشد فقر و نابرابریهای اقتصادی به عنوان عامل مهم دیگر در گرایش افراد به اعتیاد و از جمله اعتیاد زنان مطرح است؛ همچنین میتوان به پدیده رو به رشد طلاق و تنهایی افراد نیز اشاره کرد که گاه تاثیر «کاهنده روانی» آن ممکن است منجر به ورود فرد به حوزه اعتیاد و دیگر آسیبهای اجتماعی از جمله تنفروشی، کارتنخوابی و تکدیگری شود.
در کنار عوامل اقتصادی و اجتماعی، معضلات فردی و روانشناختی، نگرشی، باوری و میانفردی افراد نیز نقش مهمی در گرایش به انواع مخدرها دارد؛ یافتههای یک پژوهش علمی که در نشریه «پژوهشهای انتظامی – اجتماعی زنان و خانواده» منتشر شده، نشان میدهد از همگسستگی خانواده زن و شوهر، نابسامانی خانواده زن و شوهر، پایگاه اقتصادی-اجتماعی و پایگاه اقتصادی-اجتماعی آرمانی (شرایطی که فرد آرزو دارد)، همگی موثر بر اعتیاد زنان هستند.
همچنین، افزایش احساس پیوستگی یا تعلق به جامعه، میزان پایبندی فرد به هنجارهایی که از سوی اجتماع پذیرفته شدهاند، موجب کاهش آلودگی زنان به اعتیاد میشود و افزایش میزان بیگانگی اجتماعی زنان مجرم با شدت آلودگی آنها به مواد مخدر ارتباط مستقیم دارد.
یه هر حال آنچه واضح و نگرانکننده است، روند رو به رشد اعتیاد زنان و دختران در سالهای اخیر است که همسو با دیگر آسیبهای اجتماعی کشور پدیدار شده و نگاه تکعاملی به آنها، خطایی راهبردی در برنامهریزیها به شمار میرود.
در گزارش بعدی، به بررسی پیامدهای ناگوار فردی، خانوادگی و اجتماعی اعتیاد بانوان میپردازیم و برخی راهکارهای اجرایی را برای مقابله با آن معرفی خواهیم کرد.