✓ساده
(فرهنگ معین)
۱. تعریف و معانی:
ساده به معنای غیر پیچیده، بدون افزودگی، و طبیعی است.
همچنین در بعضی زمینهها ممکن است به معنای بیپیرایه یا بیتنوع باشد.
۲. نوع و ساختمان:
کلمه “ساده” یک صفت است و معمولاً قبل از اسم به کار میرود.
مثال: “یک راه حل ساده”
۳. موارد استعمال:
الف-در بیان احساسات یا توصیف بکار میرود
مثال: “زندگی باید ساده باشد.”
ب-در مقایسه استفاده میشود
مثال: “این روش سادهتر از آن یکی است.”
۵. نگارش:
الف-حروف بزرگ و کوچک : در ابتدای جمله و نامگذاریها از حروف بزرگ استفاده میشود ، اما در سایر موارد با حروف کوچک نوشته میشود.
ب-نقطهگذاری: در صورتی که “ساده” در یک جمله باشد، باید به قواعد نقطهگذاری توجه کرد. جمله باید از نظر نگارشی صحیح و کامل باشد.
مثال: “سادهتر از این نمیشود!”
۵. ترکیبها و اصطلاحات مرتبط:
“عشق ساده” ، “روشهای ساده” ، “زندگی ساده” و دیگر ترکیبها که با “ساده” ساخته میشوند.
✓ساده به انگلیسی «simpel»
✓مترادف : آسان ، سهل ، میسر ، بی آلایش ، بی نقش ، نوخط ، خوش باور ، خوش خیال ، زودباور ، ساده لوح ، بی آلایش ، بی تکلف ، وضیع ، بسیط
✓متضاد: مشکل ، مغلق ، پیچیده ، شاق ، رند ، تودار سخت ، نقشدار ، مرکب.
✓ساده
(لغتنامه دهخدا)
ساده . بی نقش و نگار. (انجمن آرا) (آنندراج ). بی نقش . (شرفنامه ٔ منیری ). مقابل منقش . (برهان ). قماش خالی از نقوش . (شعوری ). بی نگار. اطلس (در فلک اطلس ) بی نقش . که نقش ندارد.مقابل نگارین و منقش و منقوش و گلدار: پرند ساده بود و پرنیان منقش بود. (فرهنگ اسدی نسخه ٔ نخجوانی )
بسیط، مفرد. مقابل مرکب . آسان ، مقابل مشکل و دشوار. معمولی . عادی .غیرمهم . غیر متشخص . چون دیگران : کارمند ساده ٔ اداره . عضو ساده ٔ حزب . خالص . (برهان). اشیاءخالی از اختلاط. (شعوری). محض . قح . ناب . بی آمیغ. بی آمیختگی . صرف . قراح ، ضد مضاف . دوستی خالص ، دوستی بی آلایش :
چنین داد پاسخ که در گنج شاه
یکی ساده صندوق دیدم سیاه .
«فردوسی»
وان نار بکردار یکی حقه ٔی ساده
بیجاده همه رنگ بدان حقه بداده .
«منوچهری»
جامه ٔی صد رنگ از آن خم صفا
ساده و یکرنگ گشتی چون ضیا.
«مولوی»
خاطرت کی رقم فیض پذیرد هیهات
مگر از نقش پراکنده ورق ساده کنی .
«حافظ»
دیده ٔی عبرتت گشاده شود
دلت از نقش غیر ساده شود.
«اوحدی »
۶.
✓ اوج تمایل کمینهگرایی هنر مدرن است که نخستین بار در سال ۱۹۱۳ میلادی توسط هنرمند نقاش روس کاسیمیر مالوویچ با خلق یک مربع سیاه بر روی زمینه سفید یا قرمز پدیدار شد.
بهرهمندان این مدل ذهنی و هنری ، ابتدا اشخاصی بودند که در بحرانهای اقتصادی و تنگناهای مالی بدان گرایش و میل پیدا کردند که با اندک گذشت زمان این سبک باب طبع همه اقشار قرار گرفت به ویژه در نزد هنرمندان ،گردشگران و ورزشکاران سراسر دنیا در ساخت عکاسی بیشترین تمایل را ایجاد کرد، زیرا از همان آغاز ظهور این سبک که در تقابل با فرهنگ عادت به مصرف گرایی قرار گرفت، در مقابل فرهنگی که به شکلی افراطی و وسوسه گونه مصرف هر چیزی را تبدیل به اعتیاد میکرد در حالی که زندگی حداقلی مینیمال درگیری ذهنی کم و کمتر را با خود ارمغان داشت.
عکاسی مینیمال نیز از جنبشهای مینیمالیستی دهه ۱۹۶۰ میلادی آمریکا سر برآورد و جلوه اش در دیگر هنرها نیز پدیدار شد، نمایشگاها و فستیوالهای متعددی در سراسر دنیا در میان کشورهای اروپایی و آسیایی با همین رویکرد ظهور کردند تا آثار مرتبط را جمع آوری بهترینها را معرفی کنند.
کوتاهوار سیری داشته باشیم به تاریخچه مینیمالیسم و واکاوی مختصری از این شیوه که خود باز تولید نگرشی از قرن بیستم است و حدوداً در سالهای دهه ۲۰ میلادی با معماری شروع شد .
یکی از نخستین چهرههایی که از قوانین آن برای طراحیهای معماری اش بهره برد لدویک مایس ون درروهه(ludwig mies van der rohe) بود و آنگاه به سادگی مورد اقبال نقاشی، گرافیک، طراحی داخلی، مجسمه سازی ،موسیقی و عکاسی و دیگر هنرها قرار گرفت همچنین کاربردی وسیع یافت تا به امروزه که استیلای آن در دیجیتال نیز تاثیر نهاده و به صورت ویژوال «visual» طراحی وب را در بر گرفت،اکنون سادهگرایی یک مکتب هنری کامل و قابل تامل محسوب گشته و حتی به عنوان یک نظریه فلسفی مطرح است که در همه حوزهها رد و نشان آن قابل مشاهده ، مطالعه و لمس است کافیست به سایتها سری بزنیم و ببینیم تا چه اندازه فراگیرانه اثر خود را گذارده و به کارگیری آن از طراحیهای مدرن نیز پا فراتر نهاده. طراحان صاحب سبک مینیمال محدود نیستند و در میانشان دایتر رمز (dieter rams) و باک مینستر فولر (buchminster fuller) درخشاننده همچنین در حوزه معماری این سبک به صورتی گسترش یافتهتر در اواخر دهه ۸۰ قرن بیستم در نیویورک و لندن جریان یافت.
تاثیر و نشانه های مینمال در طراحی دکوراتیو که هدف اولیه آن نزد طراحان معمار بهرهگیری حداقلی عناصر و اشیا در فضاهای بزرگ است دستیابی به کیفیتهای بنیادین در آشکارسازی عناصر و اشیاء همراه با سادگی مطلق بوده که با استفاده خلاقانه از نورهای پرکننده و درخشان تمایل به آبی و سفید و حتی بهرهمندی از نور طبیعی که یک مزیت کاربردی ارزشمند به حساب میآید بود چنین مزیتی این شیوه و متد را برای این گروه از هنرمندان با ارزش جلوه داده است تا رویکرد باورمندی بدان داشته باشند .این سبک امروزه برای بسیاری مقبول گشته و با آن انس گرفتهاند .
شعار معروف مینیمال ـ کم بیش است «less is more»ـ به بیانی عامیانه هرچه کمتر بهتر، بدرستی در همه حوزههای این سبک مورد تایید همگان است و دقیقاً بلعکس سبکهای کلاسیک قرار میگیرد که میگوید هرچه بیشتر بهتر «more is more».
تاثیر مینیمال در دکوراسیون هم شگرف است زیرا دکوراسیون داخلی متنوعی وجود دارند که هر کدام با ویژگیهای خاص خود، پاسخگوی سلیقهها یا نیازهای مختلف اند و مینیمال در این هنگامه بسیار مورد توجه میباشد از اینرو بهتر است به بررسی سبکهای پرطرفدار مینیمال ، کلاسیک و مدرن نیز بپردازیم و ویژگیها و عناصر کلیدی هر یک را مورد بررسی قرار دهیم.
✓سبک مینیمال:
سبک مینیمال، که از هنر و معماری ژاپنی الهام گرفته شده است، بر سادگی و حذف جزئیات غیرضروری تأکید دارد. در این سبک، فضاها با استفاده از خطوط ساده و رنگهای خنثی طراحی میشوند تا حس آرامش و نظم را القا کنند.
تاثیر مینیمال در دکوراسیون قابل درنگ است، ویژگیها و عناصر کلیدی بارز این خصیصه را میتوان برشمرد
ـ پالت رنگی: استفاده از رنگهای خنثی مانند سفید، خاکستری و بژ با تأکید بر تکرنگ بودن.
ـ مبلمان: طراحیهای ساده و کاربردی با خطوط تمیز و بدون تزئینات اضافی.
ـ فضا: استفاده بهینه از فضا با حداقل لوازم و ایجاد حس گستردگی و باز بودن.
ـ نورپردازی: استفاده از نور طبیعی و نورپردازی مخفی برای ایجاد روشنایی ملایم.
این سبک برای افرادی مناسب است که به دنبال فضایی آرام، منظم و بدون شلوغی هستند.
✓معانی و ریشه شناسی
مینیمال که آن را یک مکتب هنری میشناسند به هنر تحت الفظی نیز نام گرفته . میتوان خاستگاه آن را زاییده و تراوش ذهنی هنرمندان روس دوره پس از انقلاب اکتبر روسیه دانست …
۷.
تجربه های آفرینندگان سبکی روسیه در دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی بر هنرمندان اروپا و آمریکا نیز تاثیر گذاشت و پیش از آن نیز نشانههای تاثیرات سبکی و فرمی به
ویژه در سینمای صامت روسیه و الهاماتی که آیزنشتاین و ژیگا ورتوف و هم عصرانشان بر صنعت سینمای آمریکا نهادند به وضوح قابل مشاهده است.
جریان جنبش مینیمال و کمین گرایی آمریکا را بیشتر میتوان در آثار دانلد جاد، کارل آندره، رابرت موریس، تونی اسمیت و جان مک کارکن دانست که در شکلهای متنوع طراحی و هنرهای تجسمی همچنین موسیقی تجلی یافت این جریان در واقع پس از جنگ جهانی دوم بیشتر از سوی هنرمندان تجسمی آمریکا گسترش پیدا کرد
مینیمال در موسیقی نیز دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادی بیشتر معمول و محبوب شد تصنیف و ایدههای تکرار شونده و تمهای کوتاه که توسط آهنگسازانی مثل فیلیپ گلس، استیو رایش، یان تیرسن و جان آدامز به کار گرفته میشد نمونه هایی از این قبیل اند.
در حوزه ادبیات نیز خالقان آثار مینیمال همچون ریموند کارور در ایجاز و فشردگی روایتی تا بدانجا پیش میرود که صرفاً عناصر حیاتی و ضروری در موجزترین شکل باقی بماند و کم گویی از بارزترین مولفه و شاخصه آثارشان باشد از این رو این مکتب بیانی توجه بسیاری را به خود معطوف داشته اگرچه منتقدان ادبی بر این باورند مینیمالیستها بیش از اندازه حواشی داستانها را میزدایند که نتیجه آن بی روح و کم جان شدن داستان خواهد بود معروف است پارهای منتقدان ادبی مینیمال را «سادهگرایی پپسی کولایی»و «واقع گرایی مارکتی»لقب داده اند.
این جنبش ساده گرایانه در دنیای هنر در دهه ۶۰ میلادی با همآوردی و رویارویی و به عبارتی مخالفت با اکسپرسیونیسم انتزاعی بسیار پرشور شکوفا شد که با افکار مدرن همراه و همسو گشت زیرا ضمن سادگی و کوتاهوارگی وقتگیر نبود و بدون پرگویی شالوده پیام را به مخاطب منتقل میکرد.
اکنون اثرگذاری و رد پای مینیمال در همه حوزههای هنر نمایان است حتی در مد و دنیای فشن به عنوان یک سبک پوشش ویژه بیشترین کاربرد را یافته و در دهههای گذشته روحیه تجمل زدایی را به جهت سادگی و دوام کیفی کالا به مصرف کننده هدیه کرد تا او بی تلاش در خوش پوشی به چنین استایلی برسد و بیشترین توجه و گرایش را از خود نشان دهد.
اگرچه مینیمال در رشتههای دیگر تاثیر داشته و از آن به هنر تودهها یا پاپ آرت نیز یاد میکنند ممکن است بسیاری معنی آن را ندانسته باشند . میبینیم که اکنون با وسعت یافتن استفاده فراگیر وب سایتها طراحان از این شیوه به درستی الهام گرفته و کیفیت این سبک را دریافتند لذا بیشترین کاربرد را با بهرهگیری از اصول تایپوگرافی، چیدمان نیرومند گریدها و کنتراستها به منظور ایجاد راحتی و حس آرامش در نگاه بیننده و نهایتا جلب او به پیام اصلی، آثار خویش را خلق میکنند. در واقع ارزش غایی ،شفافیت معنا و مفاهیم است که در کمینهگرایی اولویت مییابد.
مینیمال در مجسمه سازی نیز که هرگونه توهم بصری و بیانگری را نفی میکرد با هدفی چون توضیح فضا، فرم و به کارگیری روش خردگرایانه در ترکیببندی را ترویج میکرد از ایالات متحده آمریکا نشر یافت.
معروفترین اولین مجسمه سازان مینیمال کریگ کافمن(craig kaufman)، کارل آندره (carl andre) ، رابرت دوران(robert duran) ، دن فلاوین (dan flavin)بودند که گرایش و ساختار اجرایشان ناخرسندی از نقاشی اکشن بوده…
نادر معصومی
سینماگر،مستندپژوه،عکاس
عضو نظام سینمایی کشور
ادامه دارد…