به گزارش ایرنا، سیاست خارجی آمریکا در دوران دونالد ترامپ(۲۰۱۶) درحالی به یکی از پرچالش ترین رویکردهای سیاست خارجی ایالات متحده تبدیل شده که فضای کلی آن برگرفته از مولفه های پیشین و بازگشت به دوران رونالد ریگان(۱۹۸۰) و جورج بوش پسر(۲۰۰۰) اکنون چالش های سیاسی-امنیتی بسیاری را تجربه می کند.
نتیجه انتخابات ریاست جمهوری امریکا تاثیرات جهانی قابل توجهی به همراه خواهد داشت. درحال حاضر، میزان محبوبیت بایدن بالاتر از ترامپ است که به علت سوءمدیریت شیوع کرونا و افول اقتصادی با کاهش میزان تائید روبرو شده است.
اما پرسش اساسی این خواهد بود چنین شرایطی به معنای تداوم سیاست خارجی پیشین یا ایجاد تغییراتی در سیاست خارجی کنونی امریکا خواهد بود؟
اگرچه بر خی ناظران سیاسی بر این باور هستند که سیاست خارجی آمریکا در دوران تامپ نسبت به سلف پیشین خود یعنی باراک اوباما با تغییرات زیادی روبه رو شده است اما برخی دیگر از تحلیلگران نیز معتقدند سیاست خارجی آمریکا تغییرات گسترده ای نداشته و ترامپ تنها برخی ابعاد شخصیتی خود را بر آن افزوده است.
هایکو ماس وزیر امور خارجه آلمان به تازگی گفته که سیاست خارجی آمریکا در صورت شکست ترامپ نیز تغییر نخواهد کرد. هایکو ماس در ادامه این پیشبینی به روزنامه «بونر گنرال انسایگر» گفت: هر کس در اروپا برگ برنده خود را بر روی تغییر در کاخ سفید گذاشته، باید بداند که حتی در این صورت، دیگر همه چیز مانند گذشته راحت و ساده نخواهد بود.
ماس پیش تر نیز گفته بود تنشهای فعلی میان برلین و واشنگتن با رفتن دونالد ترامپ از کاخ سفید حل نمیشود.
این اظهارات وزیر خارجه آلمان در حالی اعلام می شوذ که بحث های زیادی در داخل آمریکا و اروپا درباره تغییر سیاست خارجی واشنگتن در صورت شکست ترامپ در انتخابات مه نوامبر(۱۳ابان) مطرح می شوذ.
اما ناامیدی از تغییر سیاست خارجی آمریکا با وجود پیروزی دموکراتها به نظر می رسد رخدادی جدیدی است که جانشین امیدواریهای چند ماه گذشته شده و به نظر میرسد که اگر نه تنها دلیل بلکه یکی از دلایل آن چرخش مواضع مشاوران کلیدی و نفوذ جمهوریخواهان مخالف ترامپ در اردوی جو بایدن نامزد دموکراتها در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳ آبان باشد.
تارنمای خبری -تحلیلی اکسیوس نزدیک به دموکرات ها نوشت: اگر ترامپ آغازگر دورۀ «اول آمریکا» با کنارهگیری از اتحادهای جهانی بود، تیم بایدن میگوید که دوره ریاستجمهوری وی خلاف این خواهد بود: «تعامل مجدد با جهان و کوشش برای بازسازی سریع این اتحادها.» بایدن در ماههای آینده باید نشان بدهد چطور طرحهای پیشنهادیاش نسبت به زمانی که معاون «باراک اوباما» رئیسجمهور سابق آمریکا بود، تغییر کرده است، اما تاکنون انتخاب مشاورانش و اظهاراتش تا حدودی نشانگر طرز تفکر وی بوده است.
همچنین نویسنده تارنمای انگلیسی العربی چندی پیش نوشته بود که برخی از مخالفان سرسخت ترامپ که در سه سال اخیر از حزب جمهوریخواه کنار کشیده و حتی با برخی از سناتورهای هممسلک خود به مخالفت برخاستهاند، در قالب پروژه لینکلن به گروه بایدن پیوسته و وجهه فراجناحی او را تا حدی تقویت کرده و توجه خود را به برنامههای سیاست خارجی ستاره دموکراتها معطوف کردهاند.
بیل کریستال، دیوید فروم، مکس بوت و جنیفر رابین از جمله نومحافظه کاران حامی بایدن هستند که دیدگاههای تندروانه آنان تفاوت چندانی با دموکراتهای جنگطلب ندارد. شاید به این دلیل باشد که ایده جنگهای بی پایان برای حفظ «منافع آمریکا» این بار از اردوی دموکراتها شنیده میشود.
همچنین برخی گمانه زنی ها نشان می دهد که برخی از اعضای تیم سابق اوباما در سیاست خارجی آمریکا در دوران بایدن نقش مهمی ایفا خواهند کرد؛ افرادی مانند تونی بلینکن، جیک سالیوان،سوزان رایس،سامانتا پاور،کالین کال، برادران دونیلون،جولی اسمیت و کالین کال از جمله مهمترین و پرنفوذترین این افراد خواهند بود.
آنتونی بلینکن فردی که در روزهای ابتدایی حضور بایدن در سنا مدیر کارکنان کمیته روابط خارجی وی بود. او همچنین به عنوان مشاور امنیت ملی بایدن در کاخ سفید خدمت کرده و بعدها معاون «جان کری» وزیر خارجه دولت اوباما بود.
«جیک سالیوان» که به دولت اوباما در وزارت خارجه تحت مدیریت «هیلاری کلینتون» پیوست و بعدها به عنوان مشاور امنیت ملی بایدن کار کرد و بنابر این گزارش، در ارتباط با توافق هستهای ایران نقشی مفید ایفا کرد.گمانهزنی میشود که نخستین گزینه بایدن برای مشاور سیاست خارجی، جِیک سالیوان باشد و در صورت پیروزی وی در انتخابات آتی، سالیوان احتمالاً نقش مهمی در سیاست خارجی آمریکا ایفا خواهد کرد.
«سوزان رایس» که سومین مشاور امنیت ملی دولت اوباما و اولین نماینده آن در سازمان ملل بود. او اکنون به کارزار انتخاباتی بایدن مشاوره میدهد و جزو زنانی است که احتمال دارد به عنوان جفت انتخاباتی بایدن انتخاب شود.
«سامانتا پاور» دومین نماینده اوباما در سازمان ملل بود و در کارزار بایدن بسیار مشغول است و گفته میشود احتمال این که وزیر خارجه دولت وی شود، وجود دارد.
برادران «دونیلون» که مدتهاست در حلقه افراد نزدیک بایدن حضور دارند و در کاخ سفید تحت اداره اوباما خدمت کردهاند—مایک در دفتر معاون رئیسجمهور سابق و تام به عنوان دومین مشاور امنیت ملی دولت اوباما حضور داشت.
«جولی اسمیت» کارشناس اروپا که کارش را در پنتاگون آغاز کرد و بعد به عنوان معاون مشاور امنیت ملی بایدن خدمت کرد و احتمال دارد که در دوره بایدن به عنوان نماینده آمریکا در ناتو یا سازمان ملل حضور یابد.
«کالین کال» دستیار سابق بایدن که با دیدگاههای وی آشنایی دارد،درباره سیاست خارجی بایدن می گوید: اگر بایدن انتخاب شود، اقدام نخست این خواهد بود که مطمئن شویم رویکرد ما در مقابله با کووید-۱۹ و بحران اقتصادی مرتبط با آن در سطح بینالمللی هماهنگ است، همچنین بازگشت به توافق پاریس برای مقابله با گرمایش کره زمین در اولویت سیاست خارجی این کشور قرار دارد.
اگرچه سیاستهای بایدن کاملاً با سیاستهای ترامپ متفاوت خواهد بود، اما تیم وی ممکن است از روش های ترامپی بر ای رسیدن به اهداف استراتژیک مهم مانند غلبه بر جریانها و فشار از چند جبهه به شکل همزمان بهره بگیرد.این روش به ویژه درباره توافق برجام بسیار نزدیک خواهد بود.
گرچه در پلتفرم چهار سال پیش این حزب ایران به اقدام نظامی در صورت حرکت به سمت دستیابی به سلاح هستهای تهدید شده بود، اینک از این تهدید خبری نیست ولی به نحوی زیرکانه تلاش شده تا از یک سو دستاورد دولت اوباما حفظ شده و بر بازگشت به برجام تأکید شود و از سوی دیگر از فشارهای ضد ایرانی دولت ترامپ بهرهبرداری شده و افزایش محدودیتهای هستهای ایران، رسیدگی به فعالیتهای «تهدیدآمیزی» همچون برنامه موشکی، روابط منطقهای و «سرکوب داخلی» مطرح شود.
تارنمای آسیا تایمز چندی پیش با مقایسه اظهارات مشاوران سیاست خارجی دموکراتها نتیجهگیری کرده بود که دیدگاهها دستکم در مورد برجام ۱۸۰ درجه تغییر کرده و دموکراتها ساز دیگری میزنند.
به نظر میآید که دموکراتها برای جلب آرای برخی از جمهوریخواهان مخالف ترامپ دست به ائتلافی با نومحافظه کاران زدهاند. واضح است که همان کلیدواژههای دولت ترامپ اکنون در کلام نزدیکان بایدن تکرار میشود و ممکن است همین برونسپاری سیاست خارجی به تندروها توجه دیپلماتهایی مانند ماس را به خود جلب کرده و آنان را از تغییرات اساسی در کاخ سفید ناامید ساخته باشد.
جیک سالیوان که در گذشته از طرفداران سرسخت برجام و از جمله مخالفان تصمیم ترامپ برای خروج از آن بود و در مقالهای برای نشریه «آتلانتیک» نمی نویسد: تحریمهای ترامپ علیه ایران تنها در صورتی موفق خواهند بود که از حمایت جهانی و شرکای تجاری ایران برخوردار باشند. او یک سال بعد نوشت: «فشار اقتصادی ناشی از تحریمهای یکجانبه آمریکا قابلتوجهتر از پیشبینیها بود.»
سالیوان ماه می در اندیشکده راستگرای هادسون نیز یک بار دیگر این موضع را تکرار کرد و گفت: تحریمها علیه ایران «قدرت دلار و نظام مالی آمریکا را نشان داده است.»
اما سالیوان در چرخشی ۱۸۰ درجه ای گفت: «ایرانیها باید واقعبینتر باشند. تصور کاهش عمده تحریمها از سوی ایالاتمتحده بدون دریافت ضمانتهایی از ایران مبنی بر آغاز مذاکره فوری بر سر توافقی متعاقب که در آن دستکم چارچوبهای زمانی توافق بسط داده شده و مسائل مربوط به راستی آزمایی و موشکهای بالستیک قارهپیما حل شده باشند، غیرعملی است».
همچنین بلینکن یکی دیگر از مشاوران بایدن و از اعضای ارشد گروه مذاکرهکننده هستهای آمریکا بوده نیز در نشست مجازی «کمیته یهودیان آمریکا» بر حفظ تحریمها علیه ایران تا زمان رسیدن به توافق هستهای «قویتر» تأکید کرده و گفت: «ایران باید به پایبندی کامل برجام برگردد. در غیر این صورت- و تا زمانی که [ایران] این کار را انجام دهد- واضح است که همه تحریمها پابرجا خواهند ماند.»
بلینکن در ادامه گفته که به دنبال «توافقی قویتر» با ایران خواهد بود: «اگر ما به پایبندی [به برجام] برگردیم از این مساله به همراه شرکا و متحدانمان که بار دیگر در موضع یکسانی با ما قرار میگیرند بهعنوان سکویی استفاده خواهیم کرد تا به مذاکره بر سر توافقی طولانیمدت تر و قویتر بپردازیم».
از سوی دیگر «دونالد ادوین نیوچترلین» که سابقه فعالیت در وزارت خارجه آمریکا و همچنین کار در سفارتخانههای واشنگتن در آلمان، تایلند و ایسلند را دارد، در روزنامه «دیلی پراگرس» یادداشتی با این عنوان منتشر کرده است که «بایدن و ترامپ درباره سیاست خارجی آنقدرها از هم دور نیستند (با هم اختلاف ندارند)».
درفرجام، به نظر می رسد که اگرچه سیاست خارجی دموکرات ها و ابزارهای پیگیری آن با جمهوریخواهان به ویژه شخص دونالد ترامپ تفاوت گسترده ای دارد اما به نظر می رسد که تیم سیاست خارجی بایدن تلاش خواهد کرد تا با حفظ اهداف راهبردی دولت ترامپ، از طریق ابزارهای ائتلافی و اجماعی به جای ابرارهای یکجانبه بهره بگیرد و در حوزه نهادها و سازمان های بین المللی و منطقه ای نیز رویکرد همکاری جویانه تری داشته باشد.