ترور و شهادت اسماعیل هنیه در آغوش امن ایران که در ادعاها رد و پای رژیم صهیونیستی در آن دیده می شود و رسانه های معتبر جهانی هم از تایید غیر رسمی آن پرده برداشته اند در کنار غفلت های امنیتی و حفره نفوذ، بیانگر طراحی شیطنت آمیزی برای کشاندن ایران در میدان اتش و جنگی فراگیر و رودرویی مستقیم با اسراییل و جهان همپیمان اوست.
این تله صهیونیسم که نتانباهو مدت هاست در پی سناریوی نا امن سازی ایران و فراگیر کردن جنگ خاورمیانه برای فرار از منجلاب فرو رفته در ناکارآمدی مقابله با جبهه مقاومت و اعتبار فرو ریخته خویش است، نیازمند نگاهی هوشمندانه تر در مدیریت فضای عمومی جامعه و تصمیم سازان سیاسی و امنیتی بر پایه منافع ملی در بلند مدت است.
اگرچه حکمرانی هوشمندانه در دکترین دفاع ملی کشور تاکنون توانسته با صبر استراتژیک تله های اینگونه ای را از سر ملت و کشور دور سازد، اما تحرک های مداوم رژیم صهیونیستی در عبور از خط قرمزها و پشتیباتی همپیمانان مداخله جو ی ان زمینه های جرقه ی اتش و جنگ را هر روز در بیشتر و بر طبل آشوب در مسیر منافع خویش می کوبند.
انچه در رفتار شناسی رژیم صهیونیستی در زمان و مکان ترور شهید اسماعیل هنیه رییس دفتر سیاسی حماس مشاهده می شود فتنه جدیدی برای ایران و منطقه خاور میانه است که هر چند پاسخ ان و خونخواهی ترور مهمان باید در شرایط مناسب و در اوج خوش باوری و اسوده خیالی این رژیم داده شود اما در افتادن در تله احساسی مورد نظر این رژیم تدبیر معقولی نمی تواند تعبیر شود ، بلکه برنامه ریزی برای تغییر نگاه ایران هراسی وایجاد اجماع همگرایی صلح در منطقه و جهان که مهمترین سناریوی مقابله ای با رژیم صهیونیستی و جهان همپیمان اوست، نقش کارامد تری در حفاظت از منافع ملی و طرد این رژیم از صحنه افکار عمومی جهان خواهد داشت.
این اقدام با توجه به نگاه و تدبیر دولت جدید در عرصه سیاسی در کنار دیپلماسی میدان می تواند چالش های پیش رو بر سر مصالح ملی را بر طرف کند.
جهان امروز اسیر نکبتی شده است که از هیچ مرام و رفتار پذیرفته ای پیروی نمی کند و تنها راه مقابله با ان تعقل گرایی است.