به گزارش گروه فرهنگی ایرنا از کمیسیون ملی یونسکو-ایران، شب شعر و ادب گیلان بهمناسبت سالروز درگذشت شیون فومنی با اجرای باران نیکراه و حضور حامد فومنی رئیس بنیاد فرهنگی شیون فومنی، صفرعلی رمضانی محقق و موسیقیدان گیلانی، عبدالمهدی مستکین مدیر گروه فرهنگ کمیسیون ملی یونسکو-ایران و استاد شمس لنگرودی شاعر به صورت مجازی برگزار شد.
نیکراه در ابتدای این برنامه اظهار کرد: شیون فومنی جز معدود شاعرانی است که به گویش گیلکی و زبان فارسی شعر میگفته است. جای تبریک دارد که گیلانیها به نشر اشعار شیون همت گماردند. ولی چقدر حیف است که من وقتی نام شیون را به شعردوستان میگویم کمتر او را میشناسند و البته از خواندن اشعار او شگفتزده میشوند.
در ادامه پیام استاد شمس لنگرودی شاعر پخش شد. در این پیام شمس لنگرودی صحبتهایش را با خواندن یکی از اشعار شیون فومنی آغاز کرد:
وزید صاعقه – از من چه مانـد! – خاکستر
وکندهای که همه چشم سوز واشک آور
خــزان، کشیــد نخ بخیـه کتابـم را
ورق ورق همـه برگم به باد رفت دگر
گرفت شعله در آغوش قهر خویش مرا
پرندهها همه بـا من شـدنـد خاکستر
پرندههای من آری پرندههای جوان
پـر از غـرور پـریدن پر از سرور سفر
وی یادآور شد: غزلی نو که خواندم از شیون فومنی بود؛ از دوست قدیمیام. چرا غزل نو؟ در نگاه من غزل نو تعابیر و الفاظ و تصاویر تازه دارد. در این اثر یک زیباییشناسی نو در قالب غزل به چشم میخورد. غزل نو برخورد احساسی با یک قالب قدیم نیست. غزل نو با شعری از فروغ فرخزاد شروع شد؛ چون سنگها صدای مرا گوش میکنید و…
این شاعر عنوان کرد: غزل نو به ناگهان پیدا نشد و نادر نادرپور و فروغ فرخزاد پیشروی این غزل بودند. در ادامه شاعرانی در این راه قدم گذاشتند که متاسفانه نامی از آنان برده نمیشود. محمد زکایی با تخلص هومن یکی از این شعرا بود. منوچهر نیستانی یکی دیگر از این افراد بود. حسین منزوی، محمد علی بهمنی و شیون فومنی در ادامه در این عرصه قدم گذاشتند.
لنگرودی توضیح داد: نام این شاعران کمتر در بررسیها دیده میشود. شیون فومنی اواخر دهه ۴۰ سر پرشور غزلسرایی در ذهن داشت بود. این غزلی که خواندم یک صدم قدرت شیون در اشعار گیلکی است. در این اشعار خون (شریان حیات) و زندگی جریان دارد. لاشه لفظ نیست بلکه موجودات زندهای در کنار هم در اشعار شیون دیده میشوند و طنزهای جذابی در الفاظ او دیده میشود.
وی تاکید کرد: علت توجه گیلکیزبانان بر روی شعر شیون این است که فضای اشعار او دلچسب، زنده و شیرین است. علاوه بر همه اینها شیون به لحاظ اخلاقی و روحیات بسیار جذاب بود و کسی بود که در رفاقت و در روابط چیزی به انسان میافزود. نوعی حافظانگی و سرزندگی در رفتارش مشاهده میشد. حیف بود شاعری با این خصوصیات از دست برود. و حیف است وقتی چنین شاعر و رفیقی را از دست میدهیم. شیون فومنی از شاعران درخشانی است که یاد و نامش همواره گرامی است.
حکایت تخلص شیون
در ادامه حامد فومنی رییس بنیاد فرهنگی شیون فومنی اظهار کرد: ۲۳ سال است که شیون فومنی حیات آسمانی دارد و از کمیسیون ملی یونسکو- ایران تشکر میکنم که در روز درگذشت شیون عزیز، درباره او گفتوگو میکنیم و یادش را گرامی میداریم.
وی افزود: در سال ۱۳۶۶ شبی در منزل اخوان ثالث بودیم، در آن شب استاد اخوان از شیون درباره تخلصش می پرسید و برای ایشان ارجمند و دلنشین بود که شیون در پاسخ گفت: سرشکم همچو آب روشن هستی غم ناشستهرویان با من هستی به دوش ناله دارم بار خاطر، از آن شعر نام شیون هستی.
رییس بنیاد فرهنگی شیون فومنی توضیح داد: وقتی با نام شیون روبرو میشوم ارتباط پدر فرزندی از من دور شده و بهعنوان یکی از شهروندان گیلانی شیون را میفهمم و درک میکنم. شیون فرزندان معنوی بسیاری در گیلان دارد که آنها بهتر از من او را میشناسند. من خادمی هستم که در راهی که شیون میاندیشید قدم میگذارم. گیلکزبانها با اشعار شیون زندگی میکنند و در معابر و کوچه و بازار و شالیزارها اشعار او زمزمه میشود و گویی همواره این اشعار زنده هستند.
فومنی تاکید کرد: شیون یعنی مردم و در آینه مردم، اشعار او شکل خاص به خود میگیرد. قدیمیترین اثر مکتوب ما در شعر گیلکی به قرن هشتم بازمیگردد و در دوره مشروطه شعر گیلکی جان میگیرد. شیون با شعر زندگی کرد. مخاطب شعر شیون با دقایق اشعار او همراه است ما این مهم را در زندگی با او لمس کردیم.
شیون شاعر بیمرز و جغرافیا است
وی عنوان کرد: در شعر فارسی و گیلکی ترانههای شیون را داریم که او مفاهیم ادبی خود را از این طریق به مخاطبان عرضه کرده است. شیون شاعر عشق است و اهالی عشق مرزپذیر نیستند. شاعران اقوام و هر قوم به اقلیم و زبان و فرهنگ خود میپردازند اما شیون شاعر بی مرز و جغرافیا بود. هنرمندان و شاعران سفیران فرهنگی هستند که ملتها را بههم پیوند میدهند.
رییس بنیاد فرهنگی شیون فومنی توضیح داد: شیون در جایی گفته بود: بس که سر در قدح حضرت حافظ دارم/ لهجه نرگس فومن شنوم شیرازی. که این نشان از تفکر او دارد. شیون به انسان امروز و بشریت می اندیشید. باز در جایی برای اردبیلی ها شیون می سراید. حتی یک روز به من گفت اگر انگلیسی می دانستم شعر به زبان انگلیسی می گفتم. گیلک من دارد کرسی های دانشگاهی را در سطح دنیا در می نوردد و شعر گیلکی به قدری وسیع است می خواهم با همه زبان ها در ارتباط باشم و با حفظ باورهای خود، ارزشگذار فرهنگ ملی خودم هستم.
فومنی گفت: این نگاه پیشروی شیون در دهه ۶۰ بود اما شیون اهل رسانه نبود و بسیاری از نگاه های شیون برای خیلی افراد عریان نشده است. شیون یک ماهی بوده که به اقیانوس ها فکر می کرده است و در آن اقیانوس ها نیز شیون گیلکی بوده است.
وی یادآور شد: تولید فیلم مستند شیون را حدود یکسال است آغاز کردیم و به بخش های پایانی رسیدیم و امیدوارم تا پایان سال آماده نمایش شود.
وی در ادامه غزلی گیلکی از شیون خواند.
عالم از ناله عشاق مبادا خالی
عبدالمهدی مستکین مدیر گروه فرهنگ کمیسیون ملی یونسکو- ایران نیز در ادامه این برنامه اظهار کرد: واژه شیون غریب و لطیف است. حافظ میگوید: عالم از ناله عشاق مبادا خالی و به ظن من استاد فومنی در تخلص خود به این کلام حافظ اقتباس کرده است. گراهام فولر از اندیشمندان آمریکایی کتابی در خصوص ژئوپولتیک ایران دارد که در آن نوشته ایرانیان بهسان قالیهاشان هستند. وقتی از نزدیک به این قالی مینگرید مفتون میشوید و حیرت میکنید و هرآینه از دور به آن مینگرید از خود بیخود میشوید و ایرانیان چون قالی درهم تنیده هستند.
وی ادامه داد: وقتی به شهرهای ایران میاندیشیم همه چنان درهم تنیده هستند که وصفناپذیرند. افتخار میکنم چنین شایستگانی در ایران داریم. شیون به شعر و ادب پارسی عشق میورزید و گیلهخوانی را در صدر قرار داده بود. شیون ناله و شرحه شرحه درد اشتیاق است که مولانا گفت. او ۵۲ سال عمر کرد اما گنجینه او بسیار پربار است.
مدیر گروه فرهنگ کمیسیون ملی یونسکو- ایران با خواندن شعری از شیون عنوان کرد: واژههای استفاده شده از سوی شیون فومنی شاهکار است. قافله شعر و ادب ما سر بازایستادن ندارد. از گیلان و مازندران تا سیستان و کرمان و… مملو از شگفتانگیزی است.
در ادامه صفرعلی رمضانی محقق و موسیقیدان گیلانی به اجرای موسیقی با ترانهای از شیون فومنی پرداخت. وی یکی از احیاکنندگان کمانچه ۵ سیم است.
وی عنوان کرد: از عزیزان گلهمند هستم که در برنامههای فرهنگی از شیون نامی نمیبرند و صراحتا میخواهم به این چهره فراگیلانی بیشتر بپردازند. رمضانی در ادامه یاد و خاطر استاد فریدون پوررضا خواننده و موسیقیدان نامدار گیلک و صاحبنظر در زمینه موسیقی فولکلوریک گیلکی را نیز گرامی داشت.
به گزارش ایرنا، میراحمد سید فخری نژاد با نام شاعری شیون فومنی سوم دی ۱۳۲۵ در شهرستان فومن متولد شد.تحصیلات ابتدایی خود را در رشت سپری و بعد همراه خانواده به کرمانشاه کوچ کرد و سه سالهٔ دوم دبیرستان را تا اخذ دیپلم طبیعی در ۱۳۴۵ در آنجا گذراند. شیون سال ۱۳۴۶ وارد سپاه دانش در طارم شد و یک سال بعد به استخدام اداره کل آموزش و پرورش مازندران درآمد.
شیون با سرایش اشعار ساده و دلنشین ، زبان گیلکی را با اشعار زیبایش بار دیگر در مرکز توجه مردم قرار داد و در حوزه شعر فارسی با انتشار مجموعههای شعر فارسی و ارائه قالب های معمول و مرسوم شعر فارسی از شاعران تأثیر گذار و توانای شعر معاصر بهشمار میرود.
از آثار این شاعر می توان به پیش پای برگ، یک آسمان پرواز، از تو برای تو (مجموعه غزل، رباعی، دو بیتی، مثنوی)، رودخانه در بهار و کوچهباغ حرف اشاره کرد.
شیون فومنی در شهریور ۱۳۷۷ پس از یک دوره بیماری مزمن کلیوی و انجام پیوند کلیه در یکی از بیمارستان های تهران از دنیا رفت و بنا به وصیتش در جوار آرامگاه میرزا کوچک جنگلی در آرامستان سلیمان داراب رشت به خاک سپرده شد.