انتصاب اخیر علی باقری کنی به عنوان معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی توسط علی لاریجانی سوژه پردازش تحلیل های جدیدی از سوی رسانه ها شده است و گمانه زنی های بسیاری را در خصوص رابطه باقری و جلیلی که پیشتر ها به عنوان مرید و مراد از آن یاد می شد، به راه انداخته و قوی ترین آن بریدگی از یک رابطه معنا دار و رسیدن به نقطه ای از سر خط است.
اگرچه با آمدن دوباره لاریجانی به شعام در شرایط فعلی باید آنرا تغییری جدی در مسیر مصلحت های کشور و آنچه پیش از این در این شورا می گذشت تعبیر کرد و چینش های آنرا هم بر اساس همین مصلحت ها جست اما تغییر در بنیان نگاههای گذشته و هزینه هایی تحمیلی بر ملت و کشور را که برخی عقلای سیاسی هر چند دیر هنگام به آن رسیده اند هم باید به فال نیک گرفت تا در چنین شرایط سخت راهی به روزنه ای گشوده شود.
کشور و ملت امروز در فضای فشار و تهدیدهای اقتصادی و امنیتی از بیرون و بدخواهانه برخی از داخل قرار گرفته است که راهی جز رسیدن به مسیری تعاملی که بر پایه تعادل میدان و دیپلماسی است ندارد وگرنه با نگاه تک بعدی از سوی هر نحله و نگاه فکری راه برون رفت از چالش ها به سختی طی خواهد شد.
در چنین شرایطی که عقلانیت سیاسی طیف های حاکم بر سرنوشت ملت و کشور منطبق بر واقعیت های جهان قدرت و شرایط موجود است کنار هم قرار گرفتن این دو علی هر چند در طیف اصولگرایی در نقطه و ریشه مشترک ایستاده اند اما با بریدگی از تندروی ها می توانند جریان های منسوب به خویش را به تعادل در نگاه و رفتار و عمل وادارند تا شاید از این پیچ تاریخی، کشور به سلامت بگذرد هر چند که دلخوری های برخی از ابن دست انتصابات که از روزنه شعار وفاق سر بر می اورد، هنوز باقی است!
- نویسنده : یونس رنجکش