مجلس انقلابی و ساعت به دستان میلیاردی !
مجلس انقلابی و ساعت به دستان میلیاردی !
معین نیوز_این روزها هیچ چیز از دید جامعه پنهان نمی ماند حتی اگر انقدردکمه های آستین پیر اهنت را سفت ببندی که مچ دست هایت پیدا نباشد اما در یک لحظه پنهانی هایت شکار می شود و به بیرون درز می کند انچه را که انتظار نداری مثل همین مچ دست و ساعت میلیاردی نماینده مجلس انقلابی که با یک چرتکه انداختن می سنجند که این قیافه برای نشستن بر آن صندلی های سبز چند می ارزد و در شبکه های اجتماعی دست به دست می شود...

این روزها هیچ چیز از دید جامعه پنهان نمی ماند حتی اگر انقدردکمه های آستین پیر اهنت را سفت ببندی که مچ دست هایت پیدا نباشد اما در یک لحظه پنهانی هایت شکار می شود و به بیرون درز می کند انچه را که انتظار نداری مثل همین مچ دست و ساعت میلیاردی نماینده مجلس انقلابی که با یک چرتکه انداختن می سنجند که این قیافه برای نشستن بر آن صندلی های سبز چند می ارزد و در شبکه های اجتماعی دست به دست می شود.

کسی منکر دارندگی و برازندگی نیست اما آنچه سوژه می شود دارندگی ها در پس پنهان‌کاری ها و دم از انقلاب و مردم زدن و سردادن شعارهای تند و تیز انقلابی و داد و هوار دفاع از حق و حقوق مردمی است که بی خبر از همه جا برای روزهای بهتری که وعده می دهید در حداقل های انتخاباتی به ناچار دوزیست هایی را برمی گزینند که پیدا و پنهانشان در دوروی سکه ضرب می خورد و در شعارگرایی چهار و این چند درصدی ها در سادگی های باورانه انان جاخوش کرده اند.

حالا وقتی هم که ،تشت رسوایی دورویی ها بر زمین می افتد به ناچار باز این مردمند که باید به حال خویش بگریند و برای باورهایی که روزهایشان را برباد داد، غصه ها قصه کنند.

نمی دانیم عاقبت این داستان و سریال های مجلسیان و سایر قد کشبده های به بالا با ترفندهای رقیب در کنی و ضدو بندهای پیدا و پنهان که همه را هم به اسم مردم و انقلاب و حفظ نظام و پیروی از رهبری و اینگونه ابزار ها تمام می کنند به کجا ختم خواهد شد اما آنچه مهم است همان ضرب المثلی است که می گوید عاقبت آن دروکنی که کاشتی!

امروز جامعه به شدت گرفتار دورویی کارگزارانی است که چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند و این هزینه های بسیاری برای کشور و ملت به بار آورده است که باید یکجا این قائله ی مردم آزاری تمام شود.

با مرور انچه این روزها از عملکرد دست اندرکاران جلوه می کند تکرار ناخوشی هایی است که به دلیل ناکار آمدی و عدم اشرافیت به حکمرانی صحیح از یکسو و وجود فرصت طلبانه عده ای بر مسندها و بازی دوگانه با مردم و نظام برآیند حرکت به سوی آینده وعده بهتر را به صفر کشانده اند.

اما به سرانجام که می نگری قصه در هر کجا تمام شود، عاقبت این است غیر خیرخواهان و فرصت طلبان از خون و جان و مال ملت عاقبت به خیری ندارند!