این روزها همزمان با درگیر بودن ایران با پرونده هسته ای، جنگ ۱۲روزه رژیم صهیونیستی و احتمال تهدیدهای دیگر و کشیدن ماشه تروئیکای اروپا، صلح بین آذربایجان و ارمنستان با میانجیگری آمریکا برای بستن یک پرونده چالش برانگیز و البته با دریافت مزد کافی ازاین واسطه گری، بازی جدیدی در عرصه روابط بین الملل بویژه در قفقاز جنوبی متوجه افکار عمومی جهان کرده است.
این بازی در کنار بازنشر ویدئوی معروفی از ظریف وزیر دولت روحانی توجه های بسیاری را به خود جلب کرد که در آن از دور میز نشینی ها و توافق بر سر منافع ملی و یا توافق کردن دیگران و نگریستن ها با داد و حوارهایی که ره به جایی نمی برد، سخن می گفت!
آنچه در این سخنان مهم بودو پیشگویی برای پیشگیری ها تفسیر می شد، اینکه خلاصه معامله انجام خواهد شد و اگر غفلت و کوتاهی صورت گیرد دیگر نمی توان آن را جبران کرد و حالا آنچه در نقشه راه آمریکا برای قفقاز جنوبی دیده می شود معامله ای است که گویا رقم خورده است و منافعی که دیگران با ایجاد مسیر ترامپ راهی جدید در کوتاه کردن دست ایران از موقعیت ژئو پلتیکی آن در مسیر تاریخی ارتباطات جهانی سخن به میان می آورند هر چند که رئیس جمهور و وزارت خارجه از قول ارمنستان از نگاه به ملاحظات ایران گفتند و بر خلاف پیش بینی های آینده نظر داده اند ! جدای از بحث های ضد و نقیض در داخل و تفسیرهایی که توسط کارشناسان بر سر نقش آمریکا در مسیر رسیدن به منافع این کشور بر زبان رانده می شود، آنچه مهم است معامله ای که انجام شد و بدون شک آمریکای به رهبری ترامپ بدون کسب امتیاز وارد حل مناقشه آذربایجان و ارمنستان نمی شود!
امروز بیش از هر زمان دیگری باید طرحی نو در مسیر حفظ و باز تولید منافع ملی با توجه به موقعیت ها ی ایران در انداخت و این به بازنگری در سیاست ها و روابط بین الملل دارد که بر مینای دکترین این منافع خواهد بود زیرا همچنان معاملات جهانی در حال انجام است.ایران در چنین شرایطی باید از اهرم های در اختیار در غیاب قدرت روبه افول روسیه در منطقه و از دست دادن حیات خلوت آن بهره بگیرد و در این معامله نیز دست بالا داشته باشد!