به گزارش ایرناپلاس، صحبتهای بشار رسن بازیکن سابق پرسپولیس که به لیگ قطر کوچ کرد، واقعیتهای پنهان فوتبال ماست که نباید به سادگی از آن عبور کرد. او گفته بود به دلیل پول از پرسپولیس جدا نشده، بلکه فوتبال ایران از نظر رسانه ضعیف است و بازیهای لیگ برتر در کشورهای دیگر پخش نمیشود.
انتقاد تند از هیأتمدیره
این سخنان رسن در حالی مطرح شده که گلمحمدی مدعی شده از رفتن بشار رسن بیاطلاع بوده است؛ با این حال قابل درک بود که بشار بعد از فینال بازیهای لیگ قهرمانان آسیا در منطقه غرب آسیا، ساز جدایی را کوک کرده و رفتن او از پرسپولیس چندان دور از ذهن نبود.
با این حال گلمحمدی بعد از شهرآورد ۹۳ با انتقاد تند از هیأتمدیره باشگاه درباره عملکرد ضعیف آنها در جذب و حفظ بازیکنان، صحبتهایی کرد که با واکنش وزارت ورزش در حمایت از مهدی رسولپناه (مدیرعامل سابق) همراه شد؛ از این نظر که فرد مورد نظر سرمربی پرسپولیس، عملکرد قابل دفاعی دارد.
رسولپناه در جذب ۹ بازیکن مور دنظر گلمحمدی در نقلوانتقالهای تابستانی عملکرد خوبی داشته و کوتاهی نکرده است و با تامین منابع مالی لازم برای پرداخت بدهیهای این باشگاه اقدام کرد تا از دغدغههای بازیکنان و هواداران پرسپولیس بکاهد.
باید یادآور شد که ۲۰ روز پیش از فینال لیگ قهرمانان آسیا در دوران مدیریت رسولپناه، قرارداد گلمحمدی و دستیارانش به مدت دو سال دیگر تمدید شد و در آن زمانیکه گلمحمدی قراردادش را تمدید میکرد، همان هیأتمدیره با رقم درخواستی او کنار آمد. از طرفی همه بازیکنان مورد بحث گل محمدی در آن زمان از پرسپولیس جدا شده بودند، چگونه همان زمان اعتراضی از طرف گل محمدی صورت نگرفت؟
چگونگی رسیدن به پرسپولیس
گلمحمدی در دو دوره از تاریخ مربیگری خود، تیمهایی که آنها را برای بازیها بسته بود را در میانه راه رها کرد و به پرسپولیس پیوست. بار اول در لیگ دوازدهم هیچکس نفهمید گلمحمدی چرا صبا را ترک کرد.
یک روز آمد سر تمرین صبای قم، بازیکنان را دور خود جمع کرد و گفت: «بچهها من رفتم و دیگر در صبا مربیگری نمیکنم.» او بدون توضیح خاصی تمرین را رها کرد و رفت و بلافاصله راهی پرسپولیس شد. بهانهای که آن زمان آورد قلب درد بود. ابتدا او دستیار مانوئل ژوزه بود و در نیم فصل سرمربی پرسپولیس شد.
بشار: به احترام گلمحمدی و هواداران قبول کردم
بار دوم یک سال پیش در همین زمان بود که گلمحمدی با وجود داشتن قرارداد با شهرخودرو به پرسپولیس رفت و حضورش برای باشگاه پرسپولیس مبلغی هنگفتی در پی داشت. اکنون برگردیم به موضوع رسن، او در مصاحبه خود گفته: «پس از بازگشت از رقابتهای مرحله نیمهنهایی لیگ قهرمانان آسیا به هیأتمدیره سابق، کنونی و کادرفنی گفتم قصد جدایی دارم، گلمحمدی با من صحبت کرد و گفت بازی فینال است و مطمئنا خیلیها میبینند و پیشنهاد میآید! من این را به احترام گلمحمدی و هواداران و هیأتمدیره قبول کردم. اما همان زمان با هیأتمدیره توافق کردم که بعد از فینال باشگاه را ترک کنم.»
من یک بازیکن حرفهای هست
رسن در بخشی از صحبتهایش به اینکه اگر خیانتی بوده، از طرف من نبوده و از طرف هیأتمدیره است، اشاره داشت و اضافه کرد: «من یک بازیکن حرفهای هستم، یک روز در ایران بازی میکنم، یک روز عراق، عربستان و … . من سه سال و ۶ ماه با این باشگاه و در سختترین شرایط کنارشان بودم و بازی کردم. چه مشکلی بود و چه نبود، باشگاه پرسپولیس را ترک میکردم چون ایران خارج از فضای رسانههاست و مردم عراق توجهی به آن ندارند و این که مسابقات آسیایی نبود و کسی از بشار خبر نداشت که کجاست و چه کار میکند.»
اگر جای بشار بودید چه کار میکردید؟
اکنون این پرسشی که پیش میآید اینکه، اگر شما جای رسن بودید چه میکردید؟ رفتاری که یحیی گلمحمدی سال پیش در همین زمان در قبال شهرخودرو انجام داد چه فرقی با رفتار هافبک عراقی دارد؟
اصلاً خودتان را جای او بگذارید؛ لیگ برتر ایران گاهی در داخل هم به دلایلی (ندادن حق پخش تلویزیونی) پخش نمیشود در خارج از کشور هم تماشای آن به سختی امکانپذیر است و از طرفی حتی کشورهای دوست و همسایه حاضر به پخش بازیهای لیگ ما نمیشوند. اکنون یک بازیکن خارجی که آمده تا در این لیگ بازی کند کجا باید دیده شود تا پیشرفت کند؟
لیگ برتر در فضای دید رسانهای نیست
آکادمی تیمهای معروف کشورمان فعالیتی ندارند؛ یعنی باشگاههای بزرگ فوتبال ما حاضر به سرمایهگذاری در این وادی نیستند؛ از طرفی، ایجنتهای خارجی هم علاقهای به تماشای بازیهای لیگ برتر ما ندارند و مصاحبه بشار رسن نشان میدهد او تحت هر شرایطی از پرسپولیس میرفت تا در فضای دید رسانهای قرار گیرد.
بازیکنان ملی پوش ما نیز به همین دلیل حتی ضعیفترین لیگهای اروپایی و لیگهای کشورهای عربی را به حضور در لیگ برتر ایران ترجیح میدهند تا بیشتر دیده شوند. حتی اگر یک تیم ایرانی دو سال پشت سر هم پای ثابت فینال لیگ قهرمانان آسیا باشد، باز هم حاضر به ماندن نیستند.
مجموعه این تحولات نشان داد، مقصران این مسائل، بسیار فراتر از هیأتمدیره باشگاهها هستند. ساختار فوتبال ما ایراد دارد؛ زیرساختها باید بازسازی شود؛ با این مدل رفتارهای مدیریتی، حالا حالاها نیز مشکل خواهیم داشت.