شرق :بخشی از این گفتگو را در ادامه بخوانید؛
*سال ۹۸ بحثی که از سوی برخی از اصلاحطلبان درباره ردصلاحیتها مطرح میشد، گفتوگو با شورای نگهبان بود، اما عملا ردصلاحیتها در سال ۹۸ بیشتر از قبل شد. به نظر شما گفتوگو با نهادهای مرجع در این زمینه نتیجه میدهد؟
برخی از دوستان معتدل هم بودند احساسشان این بود که تا زمانیکه این قانون اساسی و این رویکرد ازسوی شورای نگهبان حاکم باشد، یکی از کارهایی که برای احقاق حق خود میتوان در پیش بگیریم و گام درستی برداریم، معجزه گفتوگو است. اگرچه بعضی مدعی تحققاند با اینحال ما فقط حرف این مسئله را زدهایم و رفقا کاری در این زمینه نکردهاند. ما یک سرزمین مشترک داریم که بههرصورت نهادهای نظارتی هم در آن وجود دارد. اگر در روند فعالیتهای قانونی بخواهیم کرسیهای قدرت را از آن خود کنیم، باید واقعیت مماشات و گفتوگو را بهعنوان امر واقع و روی زمین که رقیب یا گروههای مرجع حقوقی چندان هم نظر مثبتی به اندیشه چپ ندارند را بپذیریم.
*ممکن است برای انتخابات ۱۴۰۰ چنین گفتوگوهایی شکل بگیرد؟
در دقیقه۹۰ نمیشود مذاکره و جبران مافات کرد. اگر واقعا چنین توصیهای به دوستان اصلاحطلب داشته باشیم که بخواهند آینده را بهتر از گذشته رقم بزنند، باید بنای انتخابات۱۴۰۴ را از الان بچینند و فرصتها را غنیمت بشمرند. اینکه ما دو سال اخیر را بدون هیچگونه عمل سیاسی به بطالت گذراندیم و به سمت نهادهای مرجع نرفتیم و فرصت را از دست دادیم و الان بخواهیم در دقیقه۹۰ فقط حرف بزنیم، هیچ برونرفت مؤثری صورت نخواهد گرفت.
*جبهه اصلاحطلبان ایران خواهان معرفی کاندیدای تمام اصلاحطلب هستند، اگر آن کاندیدا ردصلاحیت شد، اصلاحطلبان چه وضعیتی در انتخابات پیدا میکنند؟
اگر اصلاحطلبان با یک کاندیدای توانمند و موجه و کسی وارد شوند که جامعه نسبت به آن شناخت کافی داشته باشد و رأی منفی او حداقلی باشد و بتواند نماد اجماع همه نخبگان سیاسی اصلاحطلب باشد و بتواند اعتماد رهبری برای حضور در انتخابات را جلب کند، یک انتخابات قطبی و دارای پیام شکل میگیرد. به نظر من چنین چهرهای ردصلاحیت نخواهد شد. این مسئله را در گذشته در مشی رهبری دیدهایم که ایشان قائل به این هستند که این دو گروه سیاسی اصیل در انقلاب باید حضور سیاسی داشته باشند اما اگر دچار تکثر نامزدها شدیم، ممکن است عمده نیروها ردصلاحیت شوند و یک اصلاحطلب فرعی تأیید صلاحیت شود که دچار آسیب میشویم. عرصه سیاست عرصه ممکنات است و باید متکی بر گمانهزنی درست، کارها را سامان دهیم؛ اینکه اینطور فکر کنیم که یک نفر را انتخاب کردیم و اگر ردصلاحیت شد چه کنیم، البته به لحاظ ذهن ریاضی باید احتمال را داد اما نباید روی این احتمال ضعیف تمرکز کرد. اگر بر اساس درک درست به این رسیدیم که یک شخصیت ممتاز را معرفی کنیم، باید امیدواری کامل داشته باشیم که صلاحیتش مورد تأیید قرار خواهد گرفت.
* اکنون دو ماه به انتخابات مانده است و توقعی هم نیست که نامزد نهایی اصلاحطلبان اعلام شود اما پیرو صحبتی که عنوان کردید که باید یک کاندیدای تماما اصلاحطلب، مورد قبول رهبری و شورای نگهبان و با مقبولیت میان نخبگان سیاسی معرفی شود، سه مثال بزنید که در میان اصلاحطلبان این خصوصیات را داشته باشند؟
ظریف، جهانگیری، پزشکیان که اجماع نخبگانی روی این افراد بعید نیست.
*مگر آقای ظریف اصلاحطلب است؟
بله، اصلاحطلبی مهری بر پیشانی افراد نیست. عملکرد آنها را که نگاه میکنیم با ظرفیتهای اصلاحطلبی سازگاری تاموتمام دارد.
*کاندیدای مورد نظر شما چه زمانی معرفی خواهد شد؟
به عنوان یک جریان سیاسی علاقهمند و ملی تا دقیقه۹۰ ثبتنام انتخابات نمیتوانیم به سمت گزینه مورد نظر برویم، چون نهادهای مرجع اینقدر فضا را تیرهوتار کردهاند که شما مجبورید تا دقایق آخر منتظر باشید. امیدواریم روزی رقابت سیاسی به شکلی ایجاد شود که یکسال قبل از برگزاری انتخابات به سمت رقابتهای درونجبههای و انتخاب نامزدهای موردنظر بدون دلهره و ترس از ردصلاحیت آنها برویم.