ولی یکی از رویدادهای مهم ماه خرداد که آن را سر زبانها انداخته فصل برگزاری امتحانات مدارس است؛ روزهایی که مطالعه آزاد برای برگزاری امتحانات آغاز میشود و دانشآموزان فقط برای دادن آزمون به مدرسه میروند؛ ماهی که سبک زندگی خانوادهها تغییر میکند و خانهها رنگ سکوت میگیرد تا دانشآموزان با فراغ خاطر به مرور درسها بپردازند. ولی خرداد امسال متفاوت از سالهای پیشین است.
به گزارش ایسنا، روزنامه «جوان» در ادامه نوشت: دو سال است که یک مهمان ناخوانده خارجی داریم. کرونا همه برنامههای آموزشی را بر هم زده است تا جایی که بچهها به جای رفتن سر آزمون و برقراری برخی مقررات جدی، در خانه و به صورت آنلاین آزمون میدهند؛ آزمونی که قرار است ملاک میزان یادگیری و توان علمی دانشآموز باشد و او را برای ورود به سال تحصیلی جدید تأیید کند.
در اینکه سلامت دانشآموزان از هر چیزی مهمتر است تردیدی نیست اما مسئله مهم اینجاست که آیا این ارزشیابی، دقیق و کاربردی است؟ یعنی میشود به نتیجه آن استناد و میزان یادگیری دانشآموزان را بررسی کرد؟ برای پاسخ به این پرسش پای صحبت تعدادی از والدین نشستهایم که حرفهایشان را در ادامه میخوانید.
دخترم هیچ چیزی از کلاس اول نفهمید
زهرا حیدری / مادر آینازِ ۸ ساله
ما امسال چیزی از درس و مشق نفهمیدیم. دختر من کلاس اول بود؛ مهمترین سالی که باید الفبا را یاد میگرفت. از دوستانم شنیده بودم شیوههای آموزشی زیادی ابداع شده تا دانشآموزان کلاس اولی به بهترین شکل الفبا را به خاطر بسپارند. کلاس اولیها با ذوق به مدرسه میروند و خیلی از مدارس برایشان جشن اسم میگیرند. یا وقتی آب را یاد میگیرند جشن آب میگیرند و برای یادگیری هر کلمهای کلی فوقبرنامه جذاب دارند که یادگیری را برای دانشآموز خوشایند میکند ولی در آموزش آنلاین خبری از هیچیک از این برنامهها نیست. دخترم بدون هیچ شوقی سر درس مینشیند و خبری از مهرهای صدآفرین پای دفترهایشان نیست.
دخترم پس از یادگیری هر کدام از حروف الفبا چند کاربرگ دریافت میکرد که باید آنها را رنگ میکرد و این نهایت جذابیتها بود. خبری از با هم خواندن درسها نبود و خستگی کلاس اول روی دوش مادرها ماند. آنها شاید به زور تمرینات ریز و درشت کاغذی الفبا آموخته باشند ولی هیچیک لذتی از آموزش نبردند. اگر دست من بود آیناز دخترم را سال بعد دوباره به کلاس اول میفرستادم تا هم پایهاش قوی شود و هم لذت کلاس اول بودن را تجربه کند. مطمئنم بچههایی که در دوران کرونا کلاس اول را گذراندند نسبت به سایر بچهها املا و دستور زبان ضعیفتری دارند.
دانش چندانی به بچهها اضافه نشد
فاطمه صباحی / مادر یک نوجوان ۱۴ ساله
سال کرونایی فقط بچهها را یک پله به جلو میبرد بدون اینکه دانش چندانی به آنها افزوده باشد. دختر من امسال پایه دهم بود. تا پارسال شاگرد ممتاز بود ولی امسال لای کتابهایش را باز نکرد. توی رختخواب حاضری میزد و تا شروع کلاس بعدی وقتی که درسها در حال دانلودشدن بودند او میخوابید و این قصه پنج روز هفته تکرار میشد. موقع امتحانات ترم اول ما سفر رفتیم و درست در مسیر باید امتحان روانشناسی میداد. حتی کتاب هم با خودش نیاورده بود. تمام سؤالات را در واتساپ از دوستانش میپرسید و به گمانم برگه همه بچهها جوابشان شبیه هم بود؛ بدون اینکه حتی یک واو جا انداخته باشند. دغدغه دیگری که امسال خبری از آن نبود بحث پژوهش و تحقیق بود. دخترم برای هر موضوعی دو دقیقه در اینترنت جستوجو میکرد و چند صفحه پاورپوینت تحویل میداد. بعید میدانم خیلی به دانش او و همکلاسهایش اضافه شده باشد.
پسرم بیخیال درس و مشق شده است
آتنه فدایی / مادر یک پسر ۱۶ ساله
پسرم کلاً بیخیال درس و مشق شده و دنبال کار رفته است. در خانه مدام سرش توی گوشی است و با دوستش کسب و کار مجازی راه انداخته است. تنها نشانه محصلبودنش حضور و غیابهای مجازی است که گاهی در رختخواب، گاهی در حمام یا حتی گاهی در دورهمی با دوستانش انجام میدهد. او یک سال است درست و حسابی درس نخوانده، درست تکلیف ننوشته و حالا باید امتحان بدهد. من هم جای و او دوستانش باشم کمپین «نه به امتحانات حضوری» راه میاندازم. البته این به معنی آن نیست که من دلهرهای از انتقال ویروس کرونا در حوزههای امتحانی ندارم. فقط معتقدم بچههایی که یک سال درس نخواندهاند و فرمالیته یک جوابی از روی کتاب یا اینترنت دادهاند نمیتوانند یکشبه علامه دهر شوند و راحت آزمون حضوری بدهند. پایههایی که پیشنیاز سالهای بعد هستند دانشآموزان را در سال بعد با مشکلات جدی روبهرو میکند و سیستم آموزشی باید از ابتدا تمام دروس را مرور و یادآوری کند.
والدین را به جای دانشآموز تشویق میکنم
سودابه امامی / معلم
سال تحصیلی جاری را قبول ندارم و هرگز نمرههایی که به شاگردانم دادهام واقعی نبوده است. آنها هر روز خطشان عوض میشود. یک روز پدر مینویسد، یک روز مادر … وقتی میگویم کاردستی درست کنند بلافاصله عکسش را برایم ارسال میکنند. در حالی که سر کلاس تمام ساعت هنر طول میکشید تا کاری انجام شود. حالا همه چیز با سرعت و در نهایت دقت و ظرافت انجام میشود و من آن عبارت تشویقی را برای مادر دانشآموزم میفرستم و نه خودش!
موقع امتحان خطها مدام عوض میشود ولی ما حق نداریم به کسی اعتراض کنیم چراکه خط قابل استناد نیست. چطور میشود دانشآموزانی که در کلاس به هر قیمتی بود تقلب میکردند، حالا کتاب و اینترنت پیش رویشان و لقمه آماده کنارشان است به اصول خاصی پایبند باشند و خودشان را به طور واقعی محک بزنند؟ چرا باید زحمت خواندن به خود بدهند؟ چرا باید به رقابت سالم فکر کنند وقتی با برخی والدین مجبور به رقابت هستند؟ چرا باید برای پژوهش یا انشا وقت بگذارند وقتی والدینشان انجام میدهند؟
اگر از من میپرسید میگویم امتحان امسال برای والدین است و هیچ تأثیری در ارزشیابی واقعی من نسبت به شاگردانم ندارد. آنها آنسوی خط در یک صفحه بیجان مجازی به نام «شاد» میتوانند با هر هویتی حاضر شوند. میتوانند سرکلاس حاضر باشند و حاضری بزنند. میتوانند خواب باشند و در کلاس بمانند. در ماشین و در حال خرید آنلاین باشند یا حتی کنار سواحل شمال کشور پرسشهای معلم را پاسخ دهند. چنین آزمونی از اساس اشتباه است و هم والدین و هم سیستم آموزشی خوب میدانند که این آزمون تأثیری ندارد و چیزی از بیسوادی کلی بچهها کم نمیکند ولی همه خودشان را به راه دیگری زدهاند و وانمود میکنند زندگی گل و بلبل است. ضربه این شیوه آموزش مجازی را سالهای بعد خواهیم خورد.
دلم میخواهد در آزمون حضوری کنکور باشم
اسرا محبی / دانشآموز
سال سختی را پشت سر گذاشتهام و مجبور شدم جور کمکاری آموزش را خودم با معلم خصوصی و برنامههای آموزشی پر کنم. سال قبل دانشآموز ممتاز بودم و قصد دارم در کنکور تجربی رتبه بالایی بگیرم. امسال تمام سعیام را میکنم تا کمکاریها را تنهایی و با صرف وقت بیشتر جبران کنم. به نظر من چاه باید از خودش آب داشته باشد و اگر کسی اهل درس و برایش مهم باشد خودش را برای یادگیری به آب و آتش میزند. هرچند تعطیلی کتابخانه و دسترسی به منابع عمومی به خاطر کرونا دشوار شده است. خیلی شوق کنکور دارم و دلم میخواهد حتی با سه تا ماسک سر آزمون امتحانات حاضر شوم ولی والدینم میگویند جان از درس و نمره مهمتر است و اجازه نمیدهند در آزمونهای حضوری شرکت کنم.