به گزارش ایرناپلاس، شیوه عجیب و غیرکارشناسی برگزاری مناظرهها انتخاباتی در صداوسیما، حالا به جایی رسیده است که بخش بزرگی از کارشناسان و ناظران منقد آن شدهاند؛ از برخی وزیران دولت تا چهرههای سیاسی و البته خود نامزدهای ریاست جمهوری.
تا پیش از مناظره دوم در چندین یادداشت به نقد اصولی محتوا و ساختار این برنامه پرداختیم و پیشنهادهایی برای بهتر برگزار شدن آن ارائه دادیم اما گویا مرغ مدیران سیمای ملی یک پا دارد و متاسفانه با این شیوه نادرست، بخش بزرگی از فرصت معرفی و شناخت کاندیداها از بین رفت؛ جالب اینجاست که بیشتر حاضران در مناظره نیز به این شیوه اعتراض داشتند و در برنامه دوم انتقاد خود را مطرح کردند.
عبدالناصر همتی در انتقاد به شیوه و نوع پرسشهای مطرح شده گفت: «به شیوه مناظره انتقاد دارم زیرا کاملا شبیه مسابقه هفتگی شده است. برای اینکه مردم مواضع ما را بدانند بهتر بود سوالات بهتری مطرح میشد. این هم نوعی انحصار است و من مخالف انحصار در حوزه اقتصاد و همچنین فرهنگ و رسانه هستم».
سعید جلیلی نیز با انتقاد از برنامههای انتخاباتی صداوسیما و همچنین شیوه پاسخگویی نامزدها گفت: «برخی موضوعات از جمله وضعیت شهر و روستا، جوانان و آموزش در پرسشهای برنامههای انتخاباتی صداوسیما مطرح نمیشود و این شیوه پاسخگویی نامزدها در مناظره هم کمکی به انتخاب مردم نمیکند».
او پیشنهاد کرد، در شیوه طرح پرسشها و شیوه پاسخگویی نامزدها تغییر ایجاد شود و تصریح کرد «ما نمیخواهیم تست هوش از نامزدها بگیریم. مردمی که نشستند باید اولویتها را بشناسند و صحبتهای هر کدام از نامزدها را بشنوند».
انتقادهای نامزدها به همین جا ختم نشد و امیرحسین قاضی زاده هاشمی نیز با حمایت از انتقاد جلیلی، تاکید کرد «نحوه پرسشها در مناظره بهگونهای است که تفاوت نگاه نامزدها مشخص نمیشود و تذکری که داده شد به جا بود. شاید بتوان با تغییر رویه، آورده هر کدام از نامزدها را بهتر دید». او همچنین به یکی از انتقادهای اولیه دولت اشاره کرد و تذکر داد که «در پرسشهای مناظره، تاکنون از موضوع مهمی مانند کرونا پرسشی به میان نیامده است».
همچنین علیرضا زاکانی با انتقاد از شیوه برگزاری مناظرهها، گفت: انتظار داشتم این مناظرهها دو به دو برگزار شود.
محسن رضایی نیز با موافقت با پیشنهاد جلیلی برای تغییر ساختار مناظره سوم، در عین حال خواستار این شد که نامزدها هم در ارائه برنامههایشان تغییراتی دهند.
فارغ از محتوای به شدت یکسویه مناظره نخست و برخی بیاخلاقیها و تهمتپراکنیها علیه دولت، شیوه برگزاری مناظره دوم نیز از سوی برخی وزیران مورد نقد و پرسش قرار گرفت؛ سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ساعتی بعد از مناظره دیروز، در توئیتی به دومین مناظره نامزدهای ریاستجمهوری واکنش نشان داد: «فرهنگ و هنر بخش مغفول مناظرات بود، حتی در دومین مناظره با عنوان فرهنگی و اجتماعی. ایران بدون فرهنگ و هنر، ایران نیست! از کدام برنامه سخن میگوئیم»؟
محمد جواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات نیز در کانال تلگرامی خود با انتقاد شدید از شیوه برگزاری مناظره دوم انتخابات نوشت: امیدی ندارم که اصلاح شود پس نخواهم گفت. «مناظره دوم بدتر از مناظره اول؛ اینقدر بیکیفیت که صدای برخی از کاندیداها هم درآمد. البته به نظرم این روند، مطلوب عدهای محدود است؛ امیدی هم ندارم که اصلاح شود پس نخواهم گفت؛ امیدوارم روند اصلاح شود».
در همین فاصله، بسیاری از چهرههای سیاسی از جناحهای مختلف، انتقادهای مهمی از آنچه «مناظره» خوانده میشود مطرح کردند که بازهم از سوی صد وسیما نشنیده ماند؛ از جمله غلامحسن کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، مناظرهها را به برنامههای «کودک شو» و خندوانه تشبیه کرد و در توئیتی نوشت: «ای کاش صداوسیما که اول انقلاب قرار بود، دانشگاه باشد قدری از این همه تشریفات و زرقوبرق تکراری و بیفایده کم میکرد و از کارشناسان بیغرض میخواست در شکل مناظره و طرح سؤالات کمکی کنند که وقت بینندگان هدر نرود و شوری در فضای انتخابات ایجاد شود».
وی همچنین گفت: «من فکر میکنم دو تا مشکل وجود دارد؛ اول نحوه طراحی مناظره و نگاه صداوسیما. عزیزان صداوسیما همانطور که به برنامههای «کودک شو» و «خندوانه» نگاه میکنند، نگاهشان به مناظره هم همین است».
غلامرضا مصباحیمقدم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز به محتوا و شکل واقعی یک برنامه «مناظره» اشاره کرد و گفت «زمانی مناظره شکل میگیرد که افراد روی یک موضوع تمرکز کنند و حرفهای خودشان را درباره آن موضوع بزنند و معلوم شود روی آن موضوع حرف پُختهای دارند یا ندارند».
وی اضافه کرد: «این شکل که ۷ سؤال از ۷ نفر جدا جدا صورت گیرد به نظر من نمیتواند اولا مناظره شکل دهد و دوم نمیتواند به ما معرفی کند که آنها چه تواناییها و چه صلاحیتهایی را دارند».
وی این برنامه سیمای ملی را شبیه کنکور دانست و افزود: «مناظره چندان معنا پیدا نمیکرد. آنجایی بیشتر خودش را به سمت مناظره نشان میداد که منازعه شکل میگرفت، آنجا بیشتر به مناظره شباهت داشت وگرنه مثل این است که کنکوری برگزار کردهاند و از هرکسی یک سؤال جداگانهای میپرسند».
با این تفاسیر و انتقادهای گسترده کارشناسان و صاحبنظران، مشخص نیست چرا صداوسیما به روش اشتباه خود اصرار دارد و گوش شنوایی برای نظرهای افراد و چهرههای سیاسی نزدیک به خود هم وجود ندارد؛ در مناظره دیروز نه محور مشخصی از «فرهنگ و هنر» در پرسشها و پاسخها مطرح شد، نه برنامهای برای انبوه مشکلات کشور در این بحش ارائه شد؛ غفلت تعمدی سیمای ملی و طراحان برنامه مناظره، ممکن است تریبونی پرمخاطب را در اختیار برخی افراد قرار دهد تا سیاهنمایی علیه دولت را به حداکثر ممکن ارتقا دهند اما هرگز باعث ارتقای مشارکت و آفریدن شور بیشتر برای حضور مردم پای صندوقها نخواهد شد. کاش فرصت مناظره سوم (و آخر) را مغتنم شمارند و جبران کنند!