به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در فرصت ۹ماهه باقی مانده تا انتخابات ۱۴۰۰،درحالی که تنور انتخابات هم هنوز روشن نشده،فعالان سیاسی نظرات مختلفی درباره نحوه بروز و ظهور دو طیف اصلاح طلب و اصولگرا در این انتخابات،میزان مشارکت مردم و تحرکات برخی چهره های سیاسی همچون محمود احمدی نژاد دارند.
در این بین حسن غفوریفرد که سابقهای طولانی در امور اجرایی و نمایندگی مجلس دارد معتقد است که مردم دیگر فریب شعارهای عوام فریبانه و پوپولیستی را نمی خورند و پیش بینی می کند میزان مشارکت در انتخابات ۱۴۰۰ از انتخابات مجلس یازدهم که در اسفندماه برگزار شد بیشتر خواهد بود.
او می گوید «انتخابات در کشور ما دقیقه نودی است و اصلاح طلبان هم شانس خوبی برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ دارند.» هرچند اصلاح طلبان خودشان به حضور پررنگ در این انتخابات خوشبین نیستند و در این راستا انتقادات زیادی هم به عملکرد شورای نگهبان وارد می کنند اما این فعال سیاسی اصولگرا معتقد است نمی توان ادعا کرد یک گروه چند نفره در جریان بررسی صلاحیت ها بی نقص باشند اما در عین حال تاکید می کند که شورای نگهبان چشم مردم و عملکردش قابل دفاع است.
مشروح گفتگوی خبرآنلاین با حسن غفوریفرد را در ادامه بخوانید؛
****
*آقای غفوریفرد! به نظر شما فرمول رای آوری در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ چیست؟ کاندیداها با طرح چه شعارهایی می توانند توجه افکار عمومی را به خود جلب کنند؟
اکنون دو مساله جدی داخلی وجود دارد که با شیوع ویروس کرونا هم بدتر شده و می توان گفت که شرایط بحرانی است. مسئله اول گرانی و تورم است که واقعا کمرشکن شده و همه را درگیر کرده است و کرونا هم بر این موضوع دامن زده است. در عین حال انتظار از دولت زیاد است چون کنترل قیمت ها برآورده نشده ، شما ببینید که دلار به چند هزار تومان رسیده است و اینها اصلا برای مملکت و مردم قابل تحمل نیست، آمارها نشان می دهد که بر اثر کرونا بیش از ۱ میلیون نفر کار خود را از دست دادند، البته به نظر من اگر مدیریت خوبی شود تمام این مشکلات قابل حل و کنترل است.
اعتمادِ اجتماعیِ آسیبدیده باید احیا شود
بنابراین کاندیداهای ریاست جمهوری اولین امیدی که می توانند برای جذب آرا بدهند یک برنامه مشخص بدون شعار و عملی برای حل مشکلات معیشتی مردم، گرانی، تورم، بیکاری، رکود و… است، هر کدام از کاندیدا ها که بتوانند طرح جدیدتر و عملی تری بدهد یقینا شانس بالاتری خواهد داشت، به نظر من باید بتوانند اعتماد مردم را جلب کنند چون مهمترین سرمایه برای یک نظام اعتماد اجتماعی است، مردم باید بتوانند به حرف های مسؤلان اعتماد کنند متاسفانه با توجه به قول ها و وعده هایی که داده شده و بعدا عملی نشد، اعتماد اجتماعی به شدت آسیب دیده است. برای کشور ما که مردم قدرت اصلی نظام هستند باید این سرمایه اجتماعی دوباره احیا شود و کاندیداهایی می توانند این کار را بکنند که برنامه مشخصی برای حل این مشکلات داشته باشند.
مشکلات تحریم ها هم مسئله دیگری است که هر کاندیدا باید بگوید چگونه می توان با این تحریم ها کار کرد، بگوید چند درصد اقتصاد را در بر داشته و چه بخش هایی در تنگنا است وچه بخش هایی وابسته به ضعف تصمیم گیری های نظام و دولت است.
مردم خسته هستند و فریب شعارها را نمی خورند
*فکر می کنید طرح شعارهای عوام فریبانه و به اصطلاح پوپولیستی در این شرایط اقتصادی می تواند مجددا یک نفر را با طرح این شعارها سر کار بیاورد؟ یعنی توجه مردم مجددا به این شعارها جلب می شود؟
من فکر می کنم که به اندازه کافی از این شعارها داده شده و مردم دیگر آگاه شده اند. شعارهایی که هم گوینده و هم شنونده می داند که عملی نیست. اول انقلاب یک آقایی می گفت که کشاورزی مملکت را می شود دو شبه حل کرد، از این نوع شعارها زیاد داده شد که من نمی خواهم وارد آن شوم، مردم خسته هستند و دنبال یک طرح عملی می گردند، خیلی بعید است که باز هم چنین شعارهایی نظر مردم را جلب کند چون مؤمن هیچگاه ۲ بار گزیده نمی شود.
مردم دنبال یک رئیس جمهور صادق هستند
من فکر می کنم ایندفعه مردم دنبال یک آدم صادق می گردند که توان اجرایی داشته باشد و اگر برنامه ای دارد اثبات کند که توان اجرای آن برنامه را دارد، مشکلات مملکت زیاد است و با یک روز و دو روز و سه هفته و یک ماه و دو ماه بیشتر و کمتر این مشکلات حل نمی شود و باید که با صبر و حوصله و مدیریت جهادی که رهبری هم به آن تاکید داشته است کار کرد و بیخود شعار یک ماهه و دو ماهه و پنج ماهه ندهیم و به جای بیان ضعف ها، نقاط قوت خودمان را بیان کنیم و شناسنامه کاری خود را ارائه دهیم که مثلا من انقدر کار کرده ام و می توانم این کارها را انجام دهم، این چنین حرف و عملی ممکن است که موجب گرایش مردم به یک کاندیدا شود.
مشارکت مردم در انتخابات ۱۴۰۰ از انتخابات مجلس یازدهم بالاتر خواهد بود
*مشارکت مردم در انتخابات مجلس یازدهم از همیشه پایین تر بود که دلایل متعددی هم داشت، یکی از مسائلی که خودتان هم اشاره کردید مشکلات اقتصادی و شرایطی است که اکنون در کشور وجود دارد، فکر می کنید که انتخابات ریاست جمهوری هم تحت تاثیر این شرایط قرار می گیرد و ما همچنان شاهد مشارکت پایین هستیم؟
بخشی از مشکلات انتخابات مجلس یازدهم ناراضی بودن مردم بود، بخش دیگر به دلیل بیماری کرونا بود که مردم نگرانی از این بیماری داشتند و نگران سلامت خودشان بودند؛ از سویی مشکلات اقتصادی و معیشتی و امیدی که از زمان برجام ایجاد شده بود و متاسفانه به هردلیلی به نتیجه نرسید، اثر منفی در انتخابات مجلس یازدهم داشت، اگر دولت در این ۱۰ الی ۱۱ ماهی که مانده است با مجلس یازدهم همکاری کند و یعنی ۳ قوه اختلافاتشان را کنار بگذارند و با هم متحدانه کار کنند تا مشکلات را حل کنند، سرمایه اجتماعی دوباره احیا می شود و مردم حضور بهتری خواهند داشت اما در هرحال من فکر می کنم که حضور و مشارکت مردم از انتخابات مجلس یازدهم بالاتر خواهد بود.
شورای نگهبان باید دقت بیشتری کند نه اینکه کار را رها کند
*عملکرد شورای نگهبان را چگونه ارزیابی می کنید؟ چون انتقادات زیادی به خصوص از سوی جناح اصلاح طلب به آنها وارد می شود، فکر می کنید شاهد تغییری در رویه و عملکرد آنها در جریان بررسی صلاحیت ها خواهیم بود؟
عملکرد شورای نگهبان کاملا مشخص است اما مسائل دیگری هم وجود دارد. به طور مثال دیدیم یکی از مشکلات این بود که تعداد زیادی از نمایندگان مجلس دهم دچار تخلفات اقتصادی شدند و اگر در انتخابات دقت نشود و افرادی وارد شوند و از اهرم مجلس سوءاستفاده های مالی کنند، این اثرات منفی دارد اما هر زمان اگر کسی واقعا اعتراض جدی دارد باید اعلام کند تا دلیل آن ردصلاحیت به او گفته شود.
کسانی در مجلس دهم برگه استیضاح امضا می کردند اما با داد و ستدها خودشان ترفیع گرفتند. بنابراین هرکسی خواهان پیشرفت و ترقی مملکت است باید تقاضا کند که شورای نگهبان دقت بیشتری کند نه اینکه رها کند.
شورای نگهبان چشم مردم است
بعضی ها شعار پوپولیستی یا عوام فریبانه می دهند که خود مردم باید تصمیم بگیرند، مردم که اطلاعات کافی درباره افراد ندارند که بخواهند تصمیم بگیرند، اطلاعات مردم فقط در حد همان شعارهای تبلیغاتی است که کاندیداها می دهند و این شورای نگهبان است که این وظیفه را دارد تا سوابق کاندیداها را بررسی کند. بنابراین به نظر من هرکسی که خواهان ترقی و توسعه ممکلت است باید این تقاضا را داشته باشد که این مرجع قانونی وظیفه خودش را به صورت قانونی و دقیق تر انجام دهد چون این مرجع چشم مردم است. کدام یکی از افراد ما این فرصت را دارند که سابقه ۲۰ یا ۳۰ سال گذشته کاندیداها را بررسی کنند و ببیند که آیا او نقطه ضعفی داشته است یا خیر؟ به نظر من قانون این وظیفه را به عهده شورای نگهبان گذاشته و ما باید انتظار داشته باشیم که شورای نگهبان به این وظیفه با دقت عمل کند، نه اینکه انتظار داشته باشیم که دیده ها را ندیده بگیرد و همه افراد را تایید کند، تایید افراد برای بالاترین پست اجرایی کشور اگر بدون دقت نظر باشد می تواند خسارت زیادی به مملکت وارد کند.
*یعنی شما فکر می کنید که در مجموع انتقاد جدی به عملکرد شورای نگهبان وارد نیست؟
دو مساله است، یک مساله این است که شورای نگهبان باید به فرض طبق قانون سوابق ۱۰ تا ۱۵ هزار نفر در مجلس را در یک فرصت کوتاهی بررسی کند و عملا خود شورای نگهبان بارها اعلام کرده که نه همه آنهایی که رد شده اند واقعا بد بوده اند و نه همه آنهایی که تایید شده اند واقعا خوب بوده اند چون شورای نگهبان فرصت کافی ندارد تا این تعداد خیلی زیاد را بررسی کند. بنابراین تا جایی که من اطلاع دارم خود شورای نگهبان هرگز نگفته که تمام آنهایی که رد یا تایید کردیم به حق بوده است و اصلا این امکان وجود ندارد که یک گروه ۱۲ نفره بخواهند پرونده ۱۰ تا ۱۵ هزار نفر را در فاصله ۱ یا ۲ ماه بررسی کنند.
نکته دوم این است که بشر دائما تغییر می کند و ممکن است انسانی قبل از ورود به کار خوب باشد اما زمانی که وارد مجلس شد و با آن امکانات و آن شرایطی و رانت هایی که آنجا وجود دارد تغییرکند، یعنی اینکه گفتم بیش از ۵۰ نفر مشکل اقتصادی داشتند، معلوم نیست که اینها قبل از ورود به مجلس هم مشکل اقتصادی داشتند یا خدایی نکرده مشکل اخلاقی داشتند یا خیر؛ اما در مجموع هر انسانی ممکن است در هر شرایطی که قرار می گیرد بسیاری از روش هایش را بهتر یا بدتر کند. بنابراین اگر دیدید که تعداد زیادی از نماینده های مجلس دهم برای مجلس یازدهم تایید صلاحیت نشدند، اینها عده ای بودند که در مجلس آمدند و شرایطی دیدند که می توانند بده بستان هایی با بعضی از وزرا و دستگاه ها داشته باشند و با کوتاه آمدن و مماشات با وزرا برای آینده خودشان جایگاهی مشخص کنند یا در وزارتخانه ای استخدام شوند، اینها مواردی است که وقتی در شرایط مختلف قرار می گیرند ممکن است که تغییر کنند.
نمی توان ادعا کرد عملکرد یک گروه چند نفره کاملا بی نقص است
بنابراین اگر من ادعا می کنم که عملکرد شورای نگهبان ۱۰۰ درصد مطابق حقایق و واقعیت بوده است، چنین ادعایی درست نیست، من فکر می کنم که آنها تلاش صحیحی دارند که در این فرصت کم بهترین عملکرد خودشان را داشته باشند. در مورد قانون باید کاری کرد که قبل از رسیدن به شورای نگهبان تعداد ۱۰ الی ۱۵ هزار نفر کاهش پیدا کند یا به شورای نگهبان زمان بیشتری دهند تا آنها بتوانند بررسی کنند. هیچ وقت نمی شود ادعا کرد که عملکرد یک گروه چند نفره کاملا بدون نقص است اما من فکر می کنم که شورای نگهبان با احساس مسؤلیت در مقابل مردم و در مقابل قانون کارش را انجام می دهد.
شاید اصلاح طلبان در دقیقه ۹۰ رأی بیاورند
*شما شرایط اصلاح طلبان را چگونه ارزیابی می کنید؟ به نظر می رسد آنها خودشان به حضور موثر در عرصه سیاسی و انتخابات امیدوار نیستند اما آیا شما فکر می کنید که می توانند در دقیقه ۹۰ یک شوک به جریان انتخابات وارد کنند یا تصمیمی بگیرند که فضای سیاسی و اجتماعی عوض شود؟
بله، واقعیت این است که انتخابات در کشور ما دقیقه نودی است؛ آقای خاتمی در سال ۷۶ تا یکی دو ماه قبل از انتخابات چقدر رای داشتند؟ اما بعد با آن تعداد رای بالا انتخاب شدند. در مجلس هم همینطور بوده ، مجلس ششم کلا دست اصلاح طلبان و مجلس هفتم کلا دست اصولگرایان بود. این اتفاقات هر بار تکرار می شود، اصلاح طلبان هم اگر با برنامه بیایند و تلاش کنند می توانند فعال باشند.
اصلاح طلبان شانس خوبی برای انتخابات ۱۴۰۰ دارند
هرچند متاسفانه در بسیاری از انتخابات ها من دیدم که کاندیداها از هر دو جناح، بیشتر از اینکه توانایی های خودشان را بیان کنند، تلاش می کنند که ضعف رقیب را بگویند، در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ هم هر کاندیدایی که آمد تلاش کرد از دیگری انتقاد کند و کمتر دیدیم که کاندیدایی بیاید و برنامه های خودش را بگوید، مثلا بگوید که من برای مسکن این برنامه را دارم یا برای رفع بیکاری و فعال شدن صنایع این برنامه را دارم و …؛ اگر یک نفر بتواند یک برنامه بدهد حتما موفق خواهد شد و من فکر می کنم که آنها هم شانس خیلی خوبی دارند.
آقای هاشمی با آن عظمت برای کاندیداتوری مجدد موفق نبود
*وضعیت اصولگرایان را چطور می بینید؟ بعضی ها هنوز می گویند که شاید آقای احمدی نژاد بتواند یک تحرکاتی داشته باشد، او دور گذشته رد صلاحیت شد اما موجی که با ثبت نام و مابقی قضایا ایجاد کرد در فضای سیاسی تاثیرگذار بود ، یا نوع مواجهه و فعالیت جبهه پایداری و مشکلاتی که معمولا برای جریان اصولگرا درست می کنند را در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده چطور می بینید؟
تجربه نشان داده که هیچ رئیس جمهوری برای بار سوم موفق نبوده است. آقای هاشمی با آن عظمت آمدند و موفق نبودند، آقای خاتمی هم آمدند البته خودشان کنار رفتند، پس تجربه نشان داده که کسی برای بار سوم شانس زیادی ندارد. آقای احمدی نژاد هم فعالیت هایی داشته و دارد اما من شخصا بعید می دانم که ایشان با توجه به سوابقشان تایید شوند.
شرایط کاندیداتوری برای احمدینژاد از همیشه سختتر است
من فکر می کنم شرایط برای ایشان از قبل هم مشکل تر شده است چون ایشان در سخنرانی هایی که داشتند به اصل ولایت فقیه هم با اشاره و کنایه ایراد وارد کردند و گفتند مردم هرچه بخواهند، همان است، پس شرایط برای ایشان با توجه به این صحبت ها و برای گزینش قطعا بدتر شده و گرایش مردم هم از قبل نسبت به ایشان کمتر شده است، ضمن اینکه هنوز چند نفر از معاونین ایشان مشکل و پرونده دارند. من فکر می کنم که ایشان شانس زیادی برای تایید در شورای نگهبان دارد و حتی اگر در شرایطی که کاملا بعید به نظر می آید تایید شود، شانس بزرگی برای انتخابات ندارد.
بعید است کاندیدای جبهه پایداری احمدی نژاد باشد
از طرفی جبهه پایداری ممکن است که کاندیدای مستقل داشته باشند و خیلی بعید است که کاندید آنها آقای احمدی نژاد باشد؛ آنها می توانند فعال باشند که هستند و در مجلس یازدهم خودشان را با اصولگرایان هماهنگ کردند و این هماهنگی می تواند ادامه پیدا کند و به یک کاندیدای واحد برسند که انشالله مورد توافق همه طیف های مختلف جناح اصولگرایی باشد و انشالله که موفق باشند.
احتمال وحدت اصولگرایان در ۱۴۰۰ زیاد است
*پس فکر می کنید احتمال ائتلاف مجموع اصولگرایان بر سریک کاندیدا همراه با جبهه پایداری و سایرین وجود دارد؟
من فکر می کنم شانس بسیار خوبی وجود دارند و مثل دوره قبل که اصولگرایان به یک کاندید واحدی رسیدند (آقای رئیسی) و دیدید که رای متشتت اصولگرایان به طورهوشمندانه یکی شد. من فکر می کنم که آن شرایط قابل تکرار است و با توجه به شرایط مملکت همه کاندیداهای علاقه مند به نظام هم احساس می کنند که باید وحدت داشته باشند و انشالله با وحدت کامل بین همه طیف های مختلف ما شاهد کاندیدای واحد در جبهه اصولگرایان خواهیم بود.
لاریجانی یک چهره معتدل و موفق است
از سوی دیگر خیلی بعید می دانم که آقای لاریجانی با اصلاح طلب ها به ائتلاف برسد. آقای لاریجانی یک مشی مستقلی دارد و با گروه های مختلف هم همکاری می کند و به همین دلیل توانست ۳ دوره مجلس را اداره کند. در کل بعید می دانم که آقای لاریجانی رزومه و شناسنامه خودشان را تغییر دهند.
این به این معنا نیست که با اصلاح طلبان مخالفت یا موافقت می کند، اما اینکه با آنها ائتلاف کند و جزء کاندیداهای آنها معرفی شود، من فکر می کنم که نه اصلاح طلب ها به این کار راضی باشند و نه آقای لاریجانی علاقه ای به این کار داشته باشند. آقای لاریجانی آدم معتدلی هستند که در مملکت از همه گروه ها استفاده می کنند و موفق هم بوده اند و توانستند ۳ دوره مجلس را اداره کنند.انشالله که ایشان این سابقه را حفظ می کنند و جزو اصولگرایان هستند و هنوز هم اصولگرایان ایشان را در داخل اصولگرایی تعریف می کنند بنابراین من فکر می کنم ایشان همان مشی خودشان را ادامه خواهند داد.