بهمن شریفزاده، از نزدیکان محمود احمدینژاد درباره اینکه آیا او نامزد ریاستجمهوری میشود یا نه گفت: «آقای احمدینژاد هنوز اعلام نکردهاند که قصد حضور در انتخابات دارند یا نه؛ یعنی نه نفیا و نه اثباتا درباره حضورش در انتخابات موضعی نگرفتهاند. سیاست او سکوت است و مطلقا درباره این موضوع به هیچکس سخنی نگفته است. او فعلا هیچ اظهارنظری در اینباره نمیکند و نه فقط من که هیچکس فعلا در جریان آمدن یا نیامدنش در انتخابات نیست».
او درباره اینکه آیا احتمال دارد احمدینژاد از فرد یا افراد خاصی در انتخابات حمایت کند، اظهار کرد: «من حدس خودم را میگویم. آقای احمدینژاد یک تفکر خاص دارد که اگر افرادی در این تفکر قرار داشته باشند مورد حمایتش واقع میشوند و اگر نداشته باشند طبیعتا حمایت نمیشوند. تفکر او هم بهار است که منشور نهضت به سوی بهار هم منتشر شده است. حالا اگر کسی تفکر بهار را قبول داشته باشد، آقای احمدینژاد از او حمایت میکند».
این فعال سیاسی درخصوص اینکه آیا احمدینژاد در انتخابات مجلس از افرادی چون علی نیکزاد و شمسالدین حسینی حمایت کرد یا خیر و اینکه آیا احتمال دارد در انتخابات ریاستجمهوری از چنین افرادی حمایت کند، بیان کرد: «آقای احمدینژاد از هیچیک از این آقایانی که نام بردید حمایت نکرد و خودش هم به صراحت گفت که هیچیک از نامزدهای نمایندگی مورد حمایت من نیستند. آقای نیکزاد که اصلا با تفکر آقای احمدینژاد همخوان نیست و با هیچ معیاری نمیشود او را داخل در تفکر بهار دانست. آقای حسینی هم همینطور اما آقای نیکزاد به مراتب بیشتر با افکار آقای احمدینژاد فاصله دارد. این به معنی آن نیست که آنها در گذشته با آقای احمدینژاد همکاری نکردهاند زیرا آقای احمدینژاد از هر طیفی که قصد خدمت داشت استفاده کرد، بلکه به این معنی است که آقای نیکزاد در حال حاضر اصلا همسو با اندیشههای آقای احمدینژاد نیست».
او درخصوص نسبت جبهه پایداری با محمود احمدینژاد هم یادآور شد: «آقای احمدینژاد با جبهه پایداری فاصله بسیار زیادی دارد و اصلا نمیشود آنها را در کنار هم دانست. زمانی که آقای احمدینژاد شهردار تهران بود، جبهه پایداری به دلیل سادهزیستی او و محوریت عدالت در اندیشههایش از آقای احمدینژاد حمایت کرد اما بعدها معلوم شد که تفاوت دیدگاههای بسیاری وجود دارد. نیروهای پایداری عدالت را صرفا در توزیع عادلانه ثروت میدانند؛ یعنی عدالت از منظر آنها فقط محدود به بحثهای اقتصادی میشود و اصلا به عدالت در حوزه حکمرانی باور ندارند، در حقیقت آنها محور حکومت را مردم نمیدانند؛ درصورتی که محور تفکر احمدینژاد انسان است. او قائل به حکومت مردم است و در اداره امور نقش بیبدیلی برای مردم قائل است. جبهه پایداری اساسا به جمهوریت باور ندارد؛ درحالی که جمهوریت یکی از بنیانهای فکری آقای احمدینژاد است. این موضوع تفاوت اصلی اندیشه جبهه پایداری و آقای احمدینژاد است. حالا همین موضوع را در ابعاد مختلف تسری دهید؛ در تعیین نامزدهای ریاستجمهوری، شیوه کشورداری و… که در همه اینها اختلافات اساسی میان پایداریها و آقای احمدینژاد به وجود میآید».
او در پاسخ به این پرسش که آیا بعد از فوت آیتالله مصباح یزدی تغییراتی را در جبهه پایداری شاهد خواهیم بود و آیا صادق محصولی بعد از این در جبهه پایداری قدرت بیشتری میگیرد، تصریح کرد: «من از تصمیمات و تغییرات جبهه پایداری خبری ندارم و نمیدانم فوت آقای مصباح چه تأثیری بر مناسبات آنها خواهد داشت و واقعا واقف نیستم که آقای محصولی بعد از این چه نقشی در این مجموعه ایفا میکند اما میدانم تفکر جبهه پایداری و آقای محصولی با تفکر آقای احمدینژاد فاصله بسیاری دارد».
شریفزاده در پایان در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه چرا احمدینژاد در پی درگذشت آیتالله مصباح پیام تسلیتی صادر نکرد، گفت: «تفکر آقای احمدینژاد خیلی دور از آقای مصباح بود. آقای مصباح درباره شیوه حکومتداری طور دیگری فکر میکرد. از سوی دیگر آقای مصباح و طرفدارانش از مقطعی به بعد نسبت به آقای احمدینژاد حرف هایی زدند؛ به نحوی که هرگز فراموش نمیکنیم به آقای احمدینژاد گفتند اهل سِحر و جادوست یا به آقای مشایی گفتند او ساحره است یا حتی یک زمانی گفتند احمدینژادیها فراماسون هستند یا در نهایت گفتند احمدینژاد و اطرافیانش جریان انحرافیاند. وقتی آقای احمدینژاد چنین رفتارهایی را مشاهده کرد، طبیعی است که برای درگذشت آقای مصباح پیام تسلیتی ندهد».