به گزارش ایرناپلاس، ریسک تعاریف گوناگونی دارد، اما در ادبیات اقتصادی و به زبان ساده میتوان ریسک را به صورت فاصله بازده مورد انتظار از بازده واقعی تعریف کرد. فرض کنید حساب سپرده سرمایهگذاری با نرخ سود ۱۸ درصد در بانک باز کنید. بازدهی مورد انتظار شما در زمان سررسید چند درصد است؟ ۱۸ درصد. بازدهی واقعی نیز در زمان سررسید، ۱۸ درصد خواهد بود. بنابراین ریسک این سرمایهگذاری صفر است یا به عبارت دیگر، یک سرمایهگذاری بدون ریسک با سپردهگذاری در بانک انجام دادهاید.
اگر سرمایهگذاری را در بازار دیگری بررسی کنیم، باز هم بدون ریسک خواهد بود؟
بررسی بازار سهام نشان میدهد سرمایهگذاری همیشه بدون ریسک نیست یا به عبارت دیگر، در این بازار بین بازدهی مورد انتظار و بازدهی واقعی، فاصله وجود دارد. این فاصله میتواند در جهت مثبت باشد، یعنی بازدهی واقعی از بازدهی مورد انتظار، بالاتر باشد. بنابراین سرمایهگذار با پذیرش ریسک، توانسته سود کسب کند.
از طرف دیگر، ممکن است بازدهی واقعی از بازدهی مورد انتظار کمتر باشد. در مواقعی که فاصله بازدهی واقعی و مورد انتظار بسیار زیاد باشد، ممکن است سرمایهگذاران دچار ضرر و زیان شوند.
شیوه محاسبه ریسک بازارها
ممکن است بازدهی مورد انتظار افراد، با توجه به تحلیل خود از بازار و همچنین پیشبینی نسبت به آینده، با یکدیگر متفاوت باشد و اندازهگیری ریسک را با دشواریهایی همراه کند. به همین دلیل علم آمار به کمک علم اقتصاد میآید و محاسبه ریسک را ممکن میکند.
میانگین بازدهی واقعی در بازارهای مختلف، در بازههای زمانی متفاوت قابل اندازهگیری است. بنابراین به بیان ساده میتوان گفت هر چقدر پراکندگی بازدهی نسبت به میانگین بیشتر باشد، ریسک بیشتری در مقابل سرمایهگذاران قرار دارد. پراکندگی نسبت به میانگین در علم آمار، با شاخصی به نام «واریانس» قابل اندازهگیری است و علم اقتصاد با محاسبه واریانس در بازارهای مختلف میتواند ریسک بازارها را تحلیل و بررسی کند.
بررسی بازاری مانند بازار سهام نشان میدهد فاصله بازدهی این بازار از میانگین خود، به معنای تحمیل ریسک بیشتر به سرمایهگذاران است. این فاصله میتواند هم به معنای بیشتر شدن بازدهی نسبت به میانگین و صعود شتابان شاخصهای بورس و هم به معنای کمتر شدن بازدهی نسبت به میانگین و سقوط شاخصها باشد.
با این حال، از آنجایی که بیشتر شدن بازدهی نسبت به میانگین به نوعی ریسک مطلوب برای سرمایهگذاران محسوب میشود، در دورههای صعودی شاخص بورس، سرمایهگذاران کمتر احساس خطر میکنند و به حضور فعال خود در بازار ادامه میدهند، غافل از اینکه پذیرش ریسک بالاتر همواره به معنای بازدهی بیشتر نیست.
ریسک بیشتر به معنای بازدهی بیشتر است؟
با اینکه پذیرش ریسک بیشتری، بازدهی بالقوه بیشتری را به همراه دارد، اما اینطور نیست که پذیرش ریسک بیشتر، کسب بازدهی بالاتر را تضمین کند. در واقع سرمایهگذاران در بازارهایی مانند بازار سهام و اوراق بهادار، باید با توجه به ذائقه ریسک و درجه ریسکگریزی خود، نسبت به ورود به بازار، سطوح سرمایهگذاری و خروج از بازار تصمیمگیری کنند.
در ماههای ابتدایی سال در کنار دعوت به سرمایهگذاری گسترده در بورس و استفاده از ظرفیتهای این بازار، گروهی از کارشناسان نسبت به صعود شتابان شاخص، هشدار میدادند و رکوردزنیهای روزانه آن را به معنای افزایش ریسک سرمایهگذاری میدانستند و در پیشبینیهای خود نیز نسبت به اصلاح و همچنین ریزش شاخص کل بورس تذکر میدادند.
در واقع بخش مالی، بازتابی از بخش حقیقی اقتصاد است و موفقیت یا شکست سهام شرکتها به عنوان دارایی مالی، به عملکرد داراییهای حقیقی تحت مالکیت، مدیریت و بهرهبرداری آنها وابسته است. این در حالی است که رشد بخش حقیقی اقتصاد نمیتوانست رشد بخش مالی را به ویژه با وجود کسادی ناشی از کرونا توجیه کند و در نهایت نیز شاخص کل بورس نتوانست بیش از چهار روز در محدوده بالای ۲ میلیون واحد دوام پیدا کند و ریزش بازار شروع شد تا جایی که پس از گذشت حدود پنج ماه و در روز تجمع اعتراضی سهامداران در مقابل بورس، با رشد منفی ۴۵ درصدی به حدود یک میلیون و ۱۵۰ هزار واحد رسید.
پرهیز از معامله بد در بازار هیجانی
با این حال، حتی در چنین شرایطی پرهیز از برخی واکنشهای نادرست میتواند بخشی از زیان از دسترفته سرمایهگذاران را جبران کند و حتی سود را به سبدهای سرمایهگذاری آنها بازگرداند.
با اینکه همواره به سرمایهگذاران در بورس توصیه میشود محدودههای قیمتی مشخصی را برای حد سود و زیان خود در نظر گیرند تا با ذخیره سود و کاهش زیان خود، سرمایهگذاری موفقی را تجربه کنند، برخی افراد به اشتباه تصمیم به ادامه حضور در این بازار زیانده گرفتند و پس از تحمیل زیان قابل توجه، به پیروی از دیگران در صفهای فروش قرار گرفتند.
در چنین شرایطی به افراد توصیه میشود با در پیش گرفتن رفتار منطقی در برابر ترس ناشی از ریسک و طمع نسبت به بازدهی، به جای خروج با زیان از بورس، با بررسی صنایع مختلف، ترکیب سبد سرمایهگذاری خود را تغییر دهند و با در نظر گرفتن بازه زمانی بلندمدت برای سرمایهگذاری خود، با کسب سود یا حداقل پوشش زیان، درباره آینده حضور در این بازار تصمیمگیری کنند.