به گزارش معین نیوز به نقل از صاحب مقصودی، با الزام کمیته مجوز حرفهای فدراسیون فوتبال، تمامی باشگاههای لیگ برتر می باست تیم بانوان خود راهاندازی کنند، از همین رو تیم های لیگ برتری – حتی استقلال و پرسپولیس – هم به تکاپو افتاده و بالاخره تیم بانوان خود را راه اندازی کرده و از دسته اول شروع به تیمداری نمودند، اما یک باشگاه در این زمینه پرچمدار بوده و پیش از اینکه فدراسیون، باشگاهی را مجاب به این کار نماید، خود به احترام دختران سرزمینش تیم فوتبال بانوان را تاسیس کرده بود و بسیار هم پرقدرت در رقابتها حاضر شد، این تیم که حالا جزو یکی از ریشهدارترین تیمهای فوتبال بانوان در ایران می باشد، ملوان بندرانزلی است.
نکته جالب اینجاست همانگونه که وقتی تیم مردان ملوان بازی دارد، انزلی تعطیل و پرهیاهوست، در دیدارهای بانوان ملوان نیز این شهر بندری حال و هوایی متفاوت دارد و به جرات می توان گفت حتی تیم های پرطرفدار پایتخت هم نیمی از این هواداران پرشور را در اختیار ندارند. اما این تیم پرصلابت که وقتی میزبان است بیش از پنج هزار دختر انزلیچی، ۹۰ دقیقه بی امان نامش را فریاد می زنند، این روزها در بلاتکلیفی عجیبی به سر میبرد!
هشت هفته، هشت امتیاز باید دلیلی داشته باشد، انگار تیمی که فصل گذشته به همراه خاتون بم در کورس جدی قهرمانی قرار داشت، اکنون رها شده و صرفا برای بقا می جنگد، اگرچه سپیده نزهتی و دخترکانش تا پای جان می جنگند اما ابزاری مهم به نام افسانه چترنو و شبنم بهشت را پیش از شروع رقابتها به سادگی از دست دادند و این روزها حتی مربی هم ندارند.
اعظم غلامی سرمربی این تیم به مارماهی ماند، نه این تمام، نه ان تمام؛ نه دوست دارد از ملوان دل بکند، نه از تیم ملی. او مدیر تیم ملی است و همزمان سرمربی بانوان ملوان؛ اما با توجه به مصوبه فدراسیون فوتبال در خصوص ممنوعیت همکاری همزمان کادرفنی تیم ملی با تیمهای باشگاهی، باید یا قید مدیریت در تیم ملی زنان را بزند و یا نیمکت تیم ملوان را. اما ظاهرا او ترجیح داد با ننشستن روی نیمکت ملوان و راهبری از پشت فنس ها، هر دو را داشته باشد، اما این شیوه مربیگری نتیجه ای دور از شان ملوان داد و این تیم ابرودار را به زنگ تفریح رقبا تبدیل کرد.
رفتار اعظم طبیعی است؛ هیچ کس دوست ندارد چنین فرصتی را به سادگی از دست دهد، تعجب هواداران از مدیران ملوان است که چرا با این شرایط مماشات می کنند؟ انها باید در یک رفتار محکم، تعارف را کنار بگذارند و تکلیف سرمربیگری بانوان ملوان را مشخص نمایند، البته شاید این اه مریم ایراندوست باشد که ملوان به این روز افتاده باشد.
مریم که پایهگذار تیم بانوان ملوان است، روزهای درخشانی در این باشگاه داشته، در سالهای گذشته هدایت تیمهایی مثل سپاهان و شهرداری سیرجان را برعهده داشته و در تیم ملی نیز کارنامه خوبی از خود بهجای گذاشته است. اما این دوری دو سه ساله باعث شده روابطش با انزلی چی ها مثل گذشته حسنه نباشد. به گونه ای که وقتی سال گذشته مهاجم غیربومی ملوان در سیرجان به تیم ایراندوست گل می زند و شادی عجیبی از خود بروز می دهد، مدیران ملوان نه تنها عذرخواهی نکردند، بلکه رفتار بازیکنشان را توجیه می کردند و ان رو بی احترامی نمی دانستند.
این مورد و مواردی از این دست، باعث شد وقتی پیش از شروع فصل امسال مریم از شهرداری سیرجان استعفا کرد باز هم برای اینکه انزلی چی ها هوا برشان ندارد که او هوای وطن کرده، بلافاصله در پستی احساسی ابراز کرد که قصد بازگشت به انزلی را ندارد، این شد که بسیاری اینگونه برداشت کنند او طمع سرمربیگری سرخابی ها را در سر می پروراند.
موضوعی که البته به حقیقت نپیوست و ایراندوست در نهایت مجبور شد ماه گذشته بعد از گذشت شش هفته با ایستای کردستان قرارداد ببندد، اگرچه او در آن پست احساسی تکلیف را مشخص کرد ولی اگر در این مدتی که بدون تیم بود روی خوش همشهریانش را می دید بلاشک بین ایستا و ملوان، انتخاب او ملوان بود، اما بفرمایی ندید و اکنون در بین دختران غیور کرد دریبل می زند. پس پر بیراه نیست که بگویم اگر ملوان به این روز افتاده این ” اه مریم ” بوده است.