به گزارش ایرنا، کشت چای در سال ۱۲۷۸ خورشیدی به همت محمد میرزای چایکار (کاشف السلطنه) در لاهیجان رونق یافت و مردمش به استناد تاریخ ثروتمند شدند؛ اما در گذر روزگار رونقش رنگ باخت و میرفت تا باغها کافی شاپ شوند که به گواه چایکاران از پس دلواپسیهای بسیار و به همت حمایت عطر چای داغ لاهیجان ماندگار شد.
گیلان سراسر همایشی است از تاریخ و طبیعت و این بار لاهیجان که خود تاریخی است به بلندای هزاران سال و به عطر بوته هایی شهره دارد که طعم و گرمای فنجانی از آن سبب می شود تا زنان شالیکار که اینک دیگر کمتر جوانان هستند، لذت سایهسار را بچشند و خستگی بزدایند.
۹۰ درصد از ۲۶ هکتار باغ های چای شمال کشور مربوط به گیلان است و لاهیجان پایتخت چای کشور لقب گرفته است؛ اگر چه برداشت برگ سبز چای هر ساله در سه چین بهاره، تابستانه و پائیزه توسط هزاران چایکار انجام می شود اما موسم بهار که می شود خرید برگ سبز بهاره چای بیشترین زمزمه مردمان این مرز و بوم است.
پیش تر روزگار بر وفق مراد چایکاران نمی چرخید اما این روزها خبرهای خوش میرسد که چایکاران از فروش باغ ها دست کشیده و دل به کار داده تا عطر چای داغ سرزمینشان را جهانی کنند؛ ایرنا گیلان در راستای رسیدن بر این مدعا احوال چند تن از چایکاران را جویا شد که دانست اگر چه حمایت از چایکاران افزایش یافته اما مشکلاتی همچنان پابرجاست و چنین شد که گروه خبری ایرنا بر حسب رسالت، شنیدن جان کلام چایکار ، کارگر ، ناظر و کارخانه دار را پای بوته های چای به گفت و گوی تلفنی ترجیح داد.
رشت را به سمت شرق و پس از کوچصفهان و آستانه اشرفیه پشت سر گذاشتیم که بافت قدیم لاهیجان با خانه هایی چند در میان با سقفهای سفالی و آجرهایی سرخ به عطر قدمت هویدا شد تا به میدان کاشف السلطنه با یادمانی غرق در گلهای آتشین و رزهای صورتی رسیدیم و مجسمه پیرمرد (کاشف السلطنه) در میان میدان، تکیه زده بر عصای داستان سازش و عینکی برچشم به دورها خیره مانده بود.
‘محمد میرزا قاجار قوانلو لقب یافته به کاشف السلطنه – پدر چای ایران – نه تنها دانه های چای را در عصایش پنهان نکرد بلکه خود با افتخار زمینی در هند خریداری کرد و فرایند کشت را کامل آموخت و سه هزار اصله نهال چای را قانونی وارد کشور کرد و در نقطه نقطه سرزمینش کاشت تا اینکه در لاهیجان دانه های آرامش بخش چای جان گرفت.
بر اساس سندی قدیمی در روزنامه ای مربوط به ۲۹ آبان ۱۳۳۱ نوشته شده است: «فقط کشاورزان چای بخوانند! خوانندگان گرام تصدیق می فرمایند اگر لاهیجان دارای فلاحت چای نبود مردم آن از فقیرترین مردم کشور بودند ولی در سایه فلاحت چای به یکی از ثروتمندترین شهرها تبدیل شده ولی کشاورزان چای حاضر شدند قبر آن ناجی بزرگ (کاشف) همانند فرد گمنامی در یکی از زوایای شهر روی تپه ای قرار گیرد این است معنی حقشناسی فردی که احیاءکننده شهر و بلکه کشوری است؟»
چنین شد که از کشاورزان چایکار آن زمان خواسته شد صدی یک از درآمد حاصل از چای را برای ساخت آرامگاه به حساب اعلام شده واریز کنند و بدین صورت سنگ بنای نخست ساخت آرامگاه زده شد؛ تا سال ۱۳۷۵ که این بنا با معماری ویژه اش تبدیل به موزه شد و آرامگاه کاشف السلطنه به شماره ۱۷۶۹در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید.
با یادآوری این نقل قول ها از یکی از پژوهشگران فرهنگی – اجتماعی لاهیجان راه به سوی باغ های چای گذاشتیم و در میان بازی پرستوها بر فراز بوته های سبز چای و چلچله چلچله ها، پا بر خارهای تمشک وحشی رو به ارتفاع نهادیم و به زنان و مردان چایکار رسیدیم که اینک با «کیسه قیچی (قیچی متصل به کیسه ای طولانی از ابزار چینش) برگ سبز چای می چیدند.
درآمد بر حسب چینش
بهمن رستمی خوش سخن بود و ایرنا را هم خوب می شناخت و در ابتدای سخن گفت: ۲ سال است که اوضاع چای دیگر شده و چایکاران کمتر حاضر به فروش باغ هایشان هستند.
او ادامه داد: لاهیجانی ها کمتر کار می کنند و امروز کارگران از لنگرود و اطاق ور به لاهیجان می آیند و باغات چای را شریک می شوند.
فیروزه قربانی دیگر کارگر مزرعه گره روسری را بالای سر محکم می کند و می گوید: هر چقدر بیشتر برگ سبز بچینیم درآمد بیشتری در پایان روز خواهیم داشت که گاه به ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان می رسد.
حسین قاسم نژاد ۲۲ ساله است و یک به یک ابزار چایچینی را شرح می دهد و توضیح می دهد پس از سربازی با اشتیاق به سمت شغل اجدادیش آمده چرا که حمایت ها موجب جان گرفتن چای کاری شده اما هنوز هزینه ها بالاست و می توان بیشتر چایکاری را به روزهای خوش رونقش نزدیک کرد.
چینش مدام برگ سبز چای و از کار باز نایستادن حین صحبت نشان از مزاحمت ما برای کار کارگران داشت که خنده های آرمین و کوثر ۲کودک چهار پنج ساله در حال قایم موشک لا به لای بوته های چای نظرمان را جلب کرد؛ همصحبت که شدیم زیر سایه درخت عظیم پناه آوردند و بر زنبیل های یکصد کیلویی تکیه زدند و چه خوب فرهنگ چای و چایکاری در باورشان نشسته بود و بدرستی فرآیند چای را کودکانه شرح می دادند و از همه زیباتر ما را به بازی گل یا پوچ با گلبرگ هایی دعوت کردند که خود از باغ چیده بودند.
نیروی کار کم است
پائین آمدیم و راهی کارخانه های چای شدیم که در ابتدای کارخانه سیاوش رامین فر باغدار و ناظر کارخانه بعد از پارک کردن خودرواش با ما همکلام شد.
گفتم خوشحال شدیم که دیدیم کارگران خرسندند، سری تکان داد و گفت: اوضاع برای کارگران عالیست اما هنوز برای باغداران نمی صرفد چرا که نیروی کار و کود گران است .
وی ادامه داد: کارگر می خواهد زنبیل پر کند کیفیت برایش مهم نیست؛ دستمان زیر ساطور کارگر است چون نیروی کار کم است اما نمی توان از وضعیت حمایت هم تشکر نکرد چون اوضاع نسبت به قبل خیلی بهتر شده است.
رامین فرد در بخش دیگری از سخنانش به فروش باغ های چای اشاره کرد و گفت: پیش تر ها باغ های چای ناموس باغداران تلقی می شد؛ قدیمی ها نسبت به زمین هایشان عرق داشتند اما متاسفانه دنیای دیگری شده و جوانان آسان آسان امکانات مدرن می خواهند و اینجاست که می گوییم فرهنگ کار در میان نسل جدید نیاز به فرهنگ سازی است.
وی ادامه داد: چای اول بهار است که قیمت و ارزش دارد برگ سبزهای بعد، از بهاره قیمتشان پائین تر است و روی دست کارخانه ها می مانند؛ اکثر کارخانه ها مشکل فروش چای با کیفیت متوسط را دارند و مجبور می شوند بدلیل اینکه بتوانند از عهده هزینه ها برآیند به قیمت پیشنهادی بازرگان بفروشند.
کم شدن واردات، رمقی تازه برای چایکاران
بابایی کارخانه دار است؛ هیبت و گوش های شکسته اش نشان از کشتی گیر بودنش داشت و اگرچه روی خوش به گروه رسانه نشان نداد اما به مرام ورزشکاری آرام آرام سخن گفت و از جلوگیری از واردات چای ابراز خرسندی کرد.
وی ادامه داد: خوشبختانه بالارفتن قیمت دلار به جلوگیری از واردات انجامید و این موضوع چایکاری را رونق داد و تاحدودی جلوی فروش باغ های چای را گرفت.
وی گفت: اگرچه شهر به سرعت به سمت باغ های چای در فرودست پیش می رود اما باید با جدیت موضوع تغییر کاربری اراضی پیگیری شود و از سویی اجازه ویلاسازی در میان باغ های چای در ارتفاع هم داده نشود.
بابایی گفت: قبلا چایی وارد می کردند محصول چایکاران روی دستشان باد می کرد الان بازار داخلی راه افتاده و اگر تلاش شود که باز هم جلوی واردات گرفته شود و شرایط صادرات فراهم شود وضعیت بهتر می شود.
ناظران چای بلاتکلیفند
یونس محمدی در میان گپ و گفت میان کارخانه دار و باغدار و کارگر می گوید: کاش! از بلاتکلیفی ناظران هم بنویسید.
صندلی را عوض می کنم تا صدای محمدی را بهتر بشنوم و او منسجم تر توضیح می دهد: ناظران به عنوان نماینده های دولت و معتمدان کارخانجات حلقه بین کشاورز و کارخانه دار هستند اما قراردادشان فصلی است و شش ماه از سال بیکار هستند و این درحالی است که این افراد از متخصصان حوزه کشاورزی هستند.
وی ادامه می دهد: ناظرانی داریم که بصورت فصلی سابقه ۱۵ سال نظارت دارند؛ در صورتی که می توانند بر حسب تخصص شش ماه دوم سال را در حوزه زراعی در باغات حضور داشته باشند و یا در جهاد کشاورزی فعالیت کنند.
جان دوباره حیات چایکاری با پرداخت به موقع مطالبات چایکاران
رئیس سازمان چای کشور گفت: تاکنون بیش از ۱۳۴ میلیارد تومان از مطالبات سال جاری چایکاران پرداخت شده و مابقی نیز پس از پایان نوبت اول برداشت چای پرداخت می شود.
حبیب جهانساز در گفت و گو با خبرنگار ایرنا تصریح کرد: در حال حاضر مجموع مبلغ خرید برگ سبز چای امسال ۳۳۲ میلیارد تومان است که تاکنون ۴۰ درصد مطالبات چایکاران پرداخت شده است.
وی به پرداخت تمام سهم دولت از مطالبات چایکاران اشاره کرد و افزود: تا امروز ۵۱ هزار و ۵۲۳ تن برگ سبز چای درجه یک و دو از کشاورزان چایکار استانهای گیلان و مازندران بصورت تضمینی خریداری شده است.
این مقام مسئول اضافه کرد: از این مقدار برگ سبز خریداری شده، ۱۱ هزار و ۵۹۳ تن چای خشک نیز استحصال شده است.
رئیس سازمان چای کشور همچنین به پرداخت کامل مطالبات سالهای گذشته چای کاران اشاره کرد و گفت: خوشبختانه در سالهای اخیر با حمایت دولت پرداخت مطالبات چای کاران به سرعت و در همان فصل چای تسویه حساب می شود.
نرخ خرید تضمینی هر کیلوگرم برگ سبز چای درجه یک امسال ۶ هزار و ۶۹۰ تومان و درجه دو، ۴ هزار و ۷۸۱ تومان است که پرداخت ۷۵ درصد از بهای خرید تضمینی برگ سبز چای بر عهده صاحبان کارخانجات چای و ۲۵ درصد بر عهده دولت است.
برداشت برگ سبز چای هر ساله در سه چین بهاره ، تابستانه و پائیزه صورت می گیرد و استان های گیلان و مازندران، ۵۵ هزار چایکار دارند.
وسعت باغ های چای در استان های گیلان و مازندران ۲۶ هزار هکتار است که میزان زیرکشت هر سال متفاوت است. ۹۰ درصد باغهای چای در استان گیلان و ۱۰ درصد در استان مازندران قرار دارد.
کشت چای در سال ۱۲۷۸خورشیدی به همت محمد میرزای چایکار (کاشف السلطنه) در لاهیجان رونق یافت و مردمش به استناد تاریخ ثروتمند شدند؛ اما در گذر روزگار رونقش رنگ باخت و می رفت تا باغ های چای یک به یک کافی شاپ شوند گواه چایکاران اگرچه سخت، اما به همت حمایت عطر چای داغ لاهیجان ماندگار شده است و در صورت حمایت بیشتر وسعت باغ های چای بر فراز تپه های شرق گیلان بیش از همیشه رخ خواهد گشود.