به گزارش اقتصادنیوز؛ نشریه هفتگی اکونومیست در مطلبی به بررسی چگونگی صعود و افول بازار سهام در ایران پرداخت و ضمن تشبیه آن به درخت چنار نوشت: داستان حباب بازار سهام ایران آشنا و نیز عجیب و غریب است. اما برای پساندازهایی که جای دیگری برای رفتن ندارند، ماجرا بیش از این است.
حدود پنج سال پیش سرمایهگذاران بازارهای نوظهور از چشم انداز بازار سهام ایران بسیار هیجان زده بودند. آنچه انتظار میرفت، لغو تحریم ها در ازای اعمال محدودیت در برنامه هستهای ایران بود؛ صادرات نفت ، منبع اصلی ارز ایران ، افزایش مییابد و اقتصاد را تقویت میکند این امید وجود داشت که ایران به زودی در شاخصهای سهام که مورد ردیابی سرمایه گذاران جهانی است، گنجانده شود. امری که مطمئناً هجوم خریداران خارجی را به دنبال خواهد داشت. اما اوضاع نسبتاً متفاوت رقم خورد. تحریمها در سال ۲۰۱۶ برداشته شد، اما فقط تا سال ۲۰۱۸ که مجدداً توسط آمریکا اعمال شد و صادرات نفت مختل شد.
رونق یا حباب
ایران واقعاً رونق بازار سهام را تجربه کرد، اما هم خیلی دیرتر از آنچه انتظار میرفت، رخ داد و نکته دیگر آنکه خارجیها نقش چندانی در آن نداشتند. البته این بیش از اینکه رونق بوده باشد، حباب بود. چنانچه در نمودار زیر مشخص است، امسال طی مدت کوتاه چندماهه، قیمت سهام به سرعت افزایش یافت.
از آن زمان حباب تخلیه شده است قیمت سهام از اوایل ماه آگوست حدود یک چهارم و از منظر ارزهای سخت* بسیار بیشتر کاهش یافته است. یک دلیل منطقی برای خرید دیوانهوار سهام، تلاش ایرانیان برای محافظت از سرمایه و قدرت خرید خود در برابر ارزش از دست رفته ریال بود. تحریم ها باعث می شود که نگه داشتن دلار در خارج از کشور بسیار مشکل باشد. وسوسه انگیز است که نتیجه بگیریم که اتفاقات بد زمانی رخ میدهد که پس اندازها جایی جز بازار سهام ندارند. اما داستان ایران پیچیدهتر از این است.
*(ارزهای سخت، ارزهای رایج و معتبری هستند که به ندرت تحت تاثیر متغیرهایی چون بحرانهای سیاسی دچار نوسان میشوند)
سرمایههایی که به بورس پناه بردند
با اقتصاد شروع کنیم. سقوط تولید نفت که به دنبال اعمال مجدد تحریمها انجام شد، تولید ناخالص داخلی را در سال گذشته حدود ۶ درصد کاهش داد. کمبود درآمد نفتی به بخش مالی دولت لطمه زده و ریال را تضعیف کرده است. «ماسیِژ وُجتال» از آملون کپیتال، یک صندوق مستقر در اروپا که در ایران سرمایه گذاری میکند، میگوید: اقتصاد ایران بیش از نفت است. بازار داخلی آن ۸۳ میلیون نفری است که عمده آن جوانان هستند، تقریباً مشابه ترکیه. طیف وسیعی از صنایع، از کالاهای سفید (لوازم خانگی نظیر یخچال، لباسشویی و …) و اتومبیل گرفته تا لوازم آرایش و غذای فرآوری شده، در این بازار جریان دارند. تحریم ها تجارت را کاملا خفه نکرده است. همسایگان ایران – به ویژه عراق و افغانستان – فاقد پایگاه صنعتی چون ایران هستند و بنابراین مقدار زیادی از این محصولات را وارد میکنند. همسایگی آن شامل پاکستان ، ترکیه و امارات متحده عربی است.
رامین ربیعی از گروه خدمات مالی «شرکت فیروزه» (Turquoise Partners) میگوید: یک ریال ضعیفتر به مرور صنایع صادراتی غیرنفتی مانند پتروشیمیها، فلزات، خدمات مهندسی – و حتی صنعت شکلات و شیرینی را تقویت کرده است.
بازار سهام این تنوع صنعتی را منعکس میکند. صدها سهام در بخشهای مختلف وجود دارد. و از آنجا که نفت خام یک تجارت دولتی است، بازار سهام اقتصاد غیرنفتی را بهتر منعکس میکند. سال گذشته بازار به دلیل بهبود درآمد صادرات ، روند خوبی را تجربه کرد. مردم نیز توجه کردند. در اینجا یک رسته سرمایهای وجود داشت که به عنوان یک پرچین* در برابر کاهش ارزش ریال عمل میکرد. امسال صحنه برای ذوب شدن این سرمایه در قالب بازار سهام فراهم شد.
*(پرچین در ادبیات اقتصادی به معنای راهی برای محافظت از دارایی در برابر ضررهای مالی یا سایر شرایط نامطلوب است.)
ویروس کرونا که ایران را سخت تحت تأثیر قرار داد، ماشه را چکاند. صنعت متوقف شد. ارزهای سخت حتی کمیاب شدند. به گفته «بنبست» که بازار غیررسمی ارز را ردیابی میکند، از ژانویه تاکنون ریال بیش از نیمی از ارزش خود را در برابر دلار از دست داده است. بانک مرکزی ایران برای کاهش آسیبهای اقتصادی، سیستم بانکی را غرق در نقدینگی کرد. تورم تقریباً تا ۳۵٪ افزایش یافت. در نتیجه این رخدادها نقدینگی خیلی زود راه خود را به بازارهای سرمایه از جمله بازار سهام باز کرد. دولت ایران حتی در آوریل مبلغی از طریق یک عرضه اولیه بزرگ درآمد کسب کرد. همانطور که در آمریکا سرمایه گذاران خرده فروشی به بازار سهام سرازیر شدند. آقای ربیعی میگوید تعداد افراد فعال در بازار سهام طی چند ماه از ۷۰۰ هزار به ۵ میلیون نفر رسید.
روایتی مشابه در چین
سایههایی از آنچه در سال ۲۰۱۵ در چین رخ داد، در اینجا وجود دارد: ترس از کاهش ارزش پول، اقتصاد ضعیف، سرمایهای که با تشویق دولت در دام هیجان افتاد و خوراک بازار سهام شد، و البته پایان بدی داشت.
اما سهام تنها پرچین شهر در ایران نبود. آقای ربیعی می گوید از زمان اعمال مجدد تحریمهای آمریکا قیمت املاک در تهران افزایش یافته است. تقریباً هر نوع پرچین از سکههای طلا گرفته تا اتومبیلهای دست دوم، در برابر ریال ضعیف، چند برابر شده است. برخی دیگر به حباب پویای ارزهای سخت در ایران دل بستهاند. ارزهایی که هرچه بالاتر میروند، وسوسه تداوم احتکار آنها بیشتر میشود. کمبود، کمیابی میآورد.
اسفندیار بتمنقلیچ، از گروه «بورس و بازار»، اندیشکدهای مستقر در لندن ، که بر اقتصاد ایران متمرکز است، میگوید برای دولت ایران، رونق بازار سهام کمترین راه برای جذب نقدینگی مازاد بود. درست است، افرادی که در اوج بازار سهام، سرمایه خود را وارد کردند، اکنون با خسارات سنگینی مواجه شدهاند. اما یک حباب بازار سهام به ارزهای سخت، اتومبیلهای دست دوم یا داراییهای دیگر نیز ضربه میزند و همه اینها به هزینههای زندگی میافزاید.
البته افراد خوشبین به تجربه چین اشاره می کنند و میگویند چین از آشفتگی خود جان سالم به در برد و ارزش بازارهای سهام آن به اوج جدیدی رسیده است.