شاید یکی از نظام های سیاسی بر تر دنیا که شیفتگی هایی را نیز در سال های متمادی برانگیخته و در زیر چتر ان سبک زندگی جدیدی معیار و الگوی ملت های در ارزوی توسعه بوده و هست نظام امریکاباشد.
امریکا با توجه به سیطره جهانی اش بویژه پس از شرایط جنگ جهانی دوم توانست کشور امال و ارزوها گردد و حتی در دو قطبی شرق و غرب نیز گرایش ها به دلیل جذابیت های زندگی در فضای ازاد اجتماعی و لیبرالیبیشتر به سمت ان جلوه گری می کرد و در دوران فروپاشی قطب شرقی و اغاز یکجانبه گرایی امریکایی و تعاریف جدید شکل گیری از استراتژی منافع ملی این کشور ، همچنان یکه تاز به شمار می رفت.
وقوع جنگ اول نفت خلیج فارس و حمله به عراق و افغانستان ، مداخله در زایش گروههای تروریستی بویژه داعش در کنار زنده شدن تجربه تلخ جنگ ویتنام و مداخلات دیگرش در پیش از این ،ارام ارام با پرده برداری از ان روی سکه سبک زندگی امریکایی و سیاست های سلطه گرایانه ان ، توانستچهره ای دیگراز این قدرت بلامنازع قرن بیستم رونمایی کند.
بدون شک یکی از نمادهای فکری و هویت فرهنگی ملت ها و بویژه سیاست های نظام سیاسی در نوع انتخاب های انان جلوه گر می شود و در طول این دوران با در نظر گرفتن تغییر نسل ها چهره هایی در راس نظام سیاسی و تصمیم گیری های این کشور قرار گرفته اند که هر کدام نماد بخشی از هویت این کشور بوده اند.
امریکای امروز را همه با نام ترامپ می شناسند رییس جمهوری تاجر پیشه که هر چند در دوران رقابت های انتخابات ریاست جمهوری این کشور چندان جدی گرفته نمی شد اما با پشتیبانی حزب جمهوریخواه به عالی ترین مسند تصمیم گیری امریکا قرار گرفت تا سیاست های این حزب را در چار چوب امنیت و منفعت ملی ترسیم شده ان کشور به پیش ببرد.
از مهمترین ویژگی های این دوره سیاست امریکا در داخل و خارج احیای ناسیونالیسم امریکایی و محاسبه کوتاه مدت منافع اقتصادی است که بر خلاف روسای جمهور گذشته که بیشتر از جنس فرمانداران ایالتی و مدیران اجرایی ارشد و سیاستمدارا امریکا بودند و افق های بلند مدت را برای رسیدن به منافع ترسیم و اعتقاد به همزیستی مسالمت امیز با جهان در حوزه های مختلف برای رسیدن به اهداف استراتژیک کشور خویش داشته اند ، ترامپ از جنس دیگری بود که تنها منفعت را در بدو بستانی در شرایط زمان و مکان حال می بیند.
امریکای امروز به رهبری ترامپ به دلیل اتخاذ سیاست های کوتاه مدت با چالش های جدی در جنگ اقتصادی با دنیا بویژه با چین و روسیه دو رفیق استر ا تژیک مقابل امریکا از یک سو و شکست سیاست ها در مقابل تحریم کشورهایی چون ایران از دیگر سو و همچنین مقابله با سایر کشورها و نا امیدی همپیمان بویژه اروپا در کنار انتقادها نسبت به خروج از پیمان های بین المللی و از همه مهمتر شیوع بیماری کرونا ویروس و اثر تخریبی ان بر اقتصاد و سیاست های ترامپ در داخل این کشور رو برو است که باید در این میانه اعتراضات اجتماعی ناشی از قتل شهروند سیاهپوست امریکایی توسط پلیس این کشور را هم به ان اضافه کرد.
بررسی این اتفاق ها و سیاست های مرد اول کاخ سفید در گذر از میدان جنگی که برای خود و امریکای تحت نفوذش اندیشیده است بیش از هر زمان دیگری نشانه اشکاری از افول و هیبت یک امپراطوری است که در نظام امروز نظم نوین جهانی به چشم می اید.
هیبت و اقتدار امریکایی دیگر مانند گذشته پر طمطراق و سرمشق نیست و این قدرت فرو ریخته ای است که از نگاه های داخلی و خارجی زمان بسیاری برای جبران ان و بازگشت به دوران گذشته باید صرف شود هر چند که نظام سیاسی امریکا نظامی نیست که در پیچ و خم حوادث و بحران هایی اینگونه شاهد فروپاشی باشد و تجربیات گذشته از وال استریت تا دیگر چالش های اجتماعی و اقتصادی ان را به اثبات رسانده است اما مهم ان است که هیبت شکسته شده فرصت شکنندگی به سایر ساختارها خواهد بخشید و باید منتظر ماند!
امریکای قرن ۲۱ با بحران هویت و تابو شکنندگی اش روبرو است که در جنگی با ابعاد گوناگون از اقتصاد تا سیاست و فرهنگ و اجتماع در داخل و خارج دست به گریبان است ودر احیای دو قطبی دوباره شرق و غرب با محوریت بازیگرانی جدید باید چشم انتظار روزهای پر رمز رازی در مداخلات امنیت ملی خویش باشد.
- نویسنده : یونس رنجکش