تصویر اگر اساس شعر نباشد، یکی از عناصر اصلی سازنده آن به شمار می رود؛ شاعران با آفرینش تصاویر شعری خود، ضمن آن که توان خیالپردازی خود را به نمایش میگذارند، گرایشهای فردی و نیز سبک شخصی و دورهای خویش را نیز نمایان میکنند. یکی از زمینههایی که برای تحلیل در خصوص سبک شاعران مورد بررسی قرار میگیرد، استفاده شاعر از صور خیال در سرودههایش است. در شعر این شاعران بنام که تشبیه در اشعار او به وفور یافت می شود، می توان به وحشی بافقی اشاره کرد؛ او از شاعران بنام دوره صفوی است که به لحاظ سبک ویژه خود که بینابین عراقی و هندی مکتبی به نام «واسوخت» است، همواره مورد توجه پژوهشگران بود. شعر بافقی به عنوان یکی از برجستهترین شاعران مکتب وقوع و بنیانگذار مکتب واسوخت از جهات گوناگون قابل بررسی و تحقیق است. دیوان وحشی مشتمل بر قسمتهای گوناگون و قالبهای شعری مختلف است. وحشی مانند دیگر شاعران دوران خـود در همه قالبهای شعر فارسی طبع آزمایی و هنر نمایی کردهاست. (۱)
وحشی بافقی از شاعرانی به شمار می رود که کلام زیبا و دلنشین خود را با سادهگویی، دوچندان زیبا و جذاب کرده بـود، از این رو از میان عناصر صور خیال، انواع تشبیه در اشعار وی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. زیرا تشبیه سادهترین نوع صور خیال محسوب میشود.
زندگی وحشی بافقی
کمال الدین محمد بافقی متخلص به وحشی، از شاعران پرآوازه سده دهم هجری است. او در بافق زاده شد و تربیت اولیه را از برادر شاعرش مرادی بافقی و شرف الدین بافقی از ادیبان روزگار خویش گرفت و آنگاه به یزد و سپس به کاشان رفت. در کاشان، مکتب دار بود و روزگار، سرانجام بار دیگر او را به یزد افکند و دوران نام و آوازه شاعری خود را در آن دیار گذراند. سال های زندگی وحشی، با چند پادشاه صفوی همزمان بود. (۲)
وحشی، مردی عاشق پیشه، بلند نظر، حساس و پاکباز بود. وی در یزد در گوشه انزوای خود ماند و هنر خویش را فدای منافع مادی نکرد و به سابقه این انزوا گزینی بود که او را وحشی خواندند و وی نیز آن را تخلص شاعرانه خویش کرد. از وحشی یک دیوان و سه منظومه بازمانده است، دیوان او شامل قصیده ها، غزل های پرسوز و گداز، مثنوی ها و چند ترکیب بند زیبا می شود که برخی در سوگ شهیدان کربلاست و برخی در ستایش میرمیران و دوترکیب بند عاشقانه پر آوازه و بی همانند و یک ترجیع بند پرشور که در بندی با ساقی سخن می گوید و دربندی روی سخن او با مطرب است:(۳)
ما، گوشه نشینان خرابات الستیم
تا بوی میی هست درین میکده، مستیم
وی، مثنوی های سه گانه خلدبرین، ناظر و منظور و فرهاد و شیرین را به پیروی از نظامی سرود که در وزن و معنی، مشتمل بر مخزن الاسرار نظامی است. او ناظر و منظور را از نظر مضمون، همانند شاه و درویش هلالی سروده است اما فرهاد و شیرین او نیز نظری بر خسرو شیرین نظامی دارد که با مرگ وحشی ناتمام ماند و سپس وصال شیرازی، آن را به پایان رساند. در این مجموعه آثار بازمانده از وحشی بافقی، گرچه سادگی و روانی و بی پیرایگی، اصل هنر شاعرانه او است اما گاه مضامین شعر او چنان عمیق هستند که هر خواننده ای را از تنوع و تو در تویی خود سرگشته می دارد.
شعر وحشی
مکتب وا سوخت به معنی تجدید و دوبارگی است. وحشی بافقی آغازگر و پایان بخش واسوخت به شمار می رود. وی در اسـاس از شاعران مکتب وقوع است و نیز از مقلدان بابا فغانی محسوب میشود اما در حدود وسع خود و تا آنجا که بنیه فرهنگی عصر اجازه میداد، نوآوری کرد و طرز واسوخت را پدید آورد. واسوخت توسط وحشی شـکل میگیرد و به وسیله او نیز به اوج میرسد. روش وحشی و زیبایی شعر او اینگونه اسـت کـه سوز و گداز عاشقانه خود را با معشوق باز میگوید.
شعر وحشی بافقی را در زمره مکتب وقوع و واسوخت قرار میدهند. هم زمانی این نوع شعر با سبک هندی و تأثیری که از شعر پیش از خود گرفته است، باعث شده که ویژگیهای مشترکی میان مکتب واسوخت و سبک هندی و سبک عراقی به وجود آید. اشعار وحشی دارای سـادگی، ملاحت، شور و سوزی خاص است که سخن او را از دیگران ممتاز کرده است. در حقیقت این چاشنی عشق است کـه شعر او را این چنین دلنشین ساخت. (۴)
راز سوزندگی و آتش افروزی سخنان وحشی جز این نیست که این سخنان از دلی دردمند و سـینهای آتشافروز برخاسته است. سخنان پرشوری که وحشی در آغاز فرهاد و شیرین سروده، به وضوح این حالات را بـیان میکند :
الـهـی، سینـهای ده آتشافـروز هر آن دل را کـه سوزی نیست دل نیست در آن سـینه دلی، وآن دل همه سوزدل افسرده غیر از آب و گل نیست
در سـراسر زندگانی دردآلود این شاعر سوخته، عشق یک لحظه او را رها نکرد. اکثر ابیات و اشعار وحشی، معانی زمینی و روزمرهای دارنـد کـه ذهن هر بشری را درگیر میکند اما گاه جلوههای تصویری و کاربرد وجهشبههای دور از ذهن، درک بسیاری از اشعار او را دشوار کرده است. (۵)
قالب اصلی شعر وحشی غزل است. توجه به سرودن مثنویهایی به تقلید از نظامی نیز مورد عنایت وحشی بوده است. همچنین وحشی در شعر خود از عناصر ادبی از جمله آرایههای بدیع و تصاویر شعری به ویژه تشبیههایی دور از ذهن اما زیبا و لطیف برخوردار است. توجه به مسایل ادبی گاهی بر شـیوه بـیان و زیباییهای شعر او تسلط مییابد؛ در حالی که برخی از ابیات او در عین سـادگی، خالی از هر گونه تصویرسازی و زیباییهای شعری است.
تشبیه در شعر وحشی
تشبیه یکی از عناصر تصویرساز درکلام است که باعث خیالانگیز شدن آن میشود. تشبیه را میتوان اساس و بنیاد تمام یا بخش زیادی از تصویرهای موجود در شـعر و ادب دانست.
بسیاری از تصاویری که وحشی در قالب تشبیه گسترده به کار برده، زاییده ذهن خود اوست. در پارهای از موارد نیز شاعر از تصاویر قدما استفاده مـیکند اما آنها را در ذهن خود میپرورد و با زبان خویش بیان میکند. وحشی در دیوان اشعارش از این تشبیه کمتر از تشبیههای دیگر بهره میگیرد. (۶)
تا هـمچو ماه خیمه به سر منزل که زد
وز مِهر با که دم زند و مهربان کیست
بافقی تشبیه را از نظر شکل ظاهری به انواعی تقسیم میکند. مقصود از شکل ظاهری تعداد یا تعدد مشبه و ترتیب قرار گرفتن آنها در یک تشبیه یا آوردن چـند تشبیه در کنار هم است.
کاربرد صور خیال در اشعار وحشی نسبت به شاعران بزرگ ادب فارسی، ضعیف و تا حدودی ابتدایی اسـت. بـه این صورت که از عناصر پیچیده خیالی در آثار او به ندرت دیده میشود. پس از بررسی اشعار واسوختی وحشی بـافقی ایـن نتیجه حاصل شد که او بار مفهومی تصاویر کلیشهای گذشته را تغییر میدهد و با این کار، هم خلاقیت خود را به اثبات میرساند و هم احساسات خود را بیدریغ بیان میکند. تلاش شاعر برای استفاده از تصویرهای بدیع و تازه، باعث به وجود آمدن وجه شبههای دور از ذهن شده است.
وحشی در میان صـور خیال به آن دسته از تصویرهایی که سادهتر هستند، رغبت و تمایل بیشتری نشان میدهد. به طور کلی میتوان گفت که وحشی در بهرهگیری از صور خیال نیز به سادهگویی و سادهگرایی تمایل بـیشتری دارد. بررسی تشبیه در دیوان وی نشان میدهد که وحشی، اوج هنر خود را در سرودن غزلها به کار میگیرد. شواهد شعری، گویای این مطلب است که غزلهای دیوان وحشی دارای بیشترین تعداد تصاویر از جهت کاربرد تشبیه است. در دیوان وی از میان یک هزار و ۴۹۸ تشبیه به کار رفته، غزل با ۴۶۱ تشبیه، از بسامد بالایی برخوردار اسـت و ۳۰درصد تمام تشبیه را به خود اختصاص داده است. قصیده از نظر تعداد تشبیه با ۲۵ درصد کاربرد در رتبه دوم قرار دارد. ترجیعبند نیز با داشتن فراوانی یک درصد کمترین میزان تشبیه را دارد. از بین تشبیههای به کار رفته به لحاظ ساختاری تشبیه بلیغ با فراوانی ۴۲ درصد و به لحاظ حسی و عقلی، از بسامد بالایی برخوردار است. (۷)
منابع:
۱. ابراهیمی. مختار. (۱۳۷۸ ). شعر رندانه(بررسی سبک شخصی حافظ). چاپ اول. اصفهان: انتشارات مولانا.
۲. حافظ. شمس الدین. (۱۳۷۰). دیوان غزلیات. تصحیح خلیل خطیب رهبر. تهران: انتشارات صفی علی شاه.
۳. دهخدا. علی اکـبر. (۱۳۳۴ ). لغت نامه. تهران: دانشگاه تهران.
۴. زرین کوب. عبدالحسین. ( ۱۳۷۵). از گذشته ادبی ایران. چاپ اول. تهران: انتشارات الهـدی.
۵. فرخی سیستانی. (۱۳۸۶ ). دیوان اشعار. بـه کوشش محمد دبیرسیاقی. تهران: انتشارات زوّار.
۶. گلچین معانی. احمد. ( ۱۳۷۴). مکتب وقوع در شعر فارسی. مشهد: انتشارات دانشگاه فردوسی.
۷. محجوب. محمد جعفر. (۱۳۸۵). خاکستر هستی. چاپ سوم. تـهران : نـشر مروارید.