رتبه‌های برتر کنکور در اختیار پولدار‌ها!
رتبه‌های برتر کنکور در اختیار پولدار‌ها!
معین نیوز_یک کارشناس حوزه آموزش می‌گوید: آموزش در مدارس کشور به شدت طبقاتی شده و شکاف آموزشی هر سال دارد بیشتر می‌شود.

حدود دو ماه به برگزاری نوبت دوم کنکور سراسری ۱۴۰۲ باقی مانده و قرار است یک میلیون و ۱۱۹ هزار داوطلب در رشته‌های مختلف در آن شرکت کنند. با آن که کنکور دونوبته شده و انتظار می‌رود داوطلبان از این موضوع خوشحال باشند، با این حال تعدادی از دانش‌آموزان مدارس دولتی که تعداد آن‌ها کم نیست، عطای شرکت در کنکور را به لقای آن بخشیده‌اند و به دلیل سهم ناچیز مدارس دولتی در رتبه‌های برتر کنکور، از تحصیل در دانشگاه منصرف شده و ترجیح می‌دهند به سمت بازار کار یا تحصیل در رشته‌های فنیِ بیرون از دانشگاه بروند.

بسیاری از دانش‌آموزان، دلیل خود برای انصراف از تحصیلات دانشگاهی را کمرنگ شدن عدالت آموزشی و پررنگ‌تر شدن اختلاف طبقاتیِ بین دانش‌آموزان کشور ذکر می‌کنند. موضوعی که به گفته آن‌ها و به گفته کارشناسان حوزه آموزش، هر سال وضعیت بدتری پیدا می‌کند. در کنکور سال ۱۴۰۱ از بین ۴۰ داوطلب برتر کنکور، تنها یک نفر از رتبه‌های برتر، از مدرسه دولتی بود و یک نفر هم از مدرسه‌ای نمونه‌دولتی که سطح آموزشی‌اش با مدارس دولتی عادی متفاوت است.

طبق گفته وزیر سابق آموزش و پرورش (یوسف نوری)، ۸۰ درصد رتبه‌های برتر کنکور در تمام گروه‌های آموزشی به مدارس خاص دولتی اختصاص دارد. سیدجلال موسوی، مدیر کل دفتر تدوین و راهبری اسناد و سیاست‌های آموزش و پژوهش ستاد علم و فناوری دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی هم پیش از این گفته بود: ۸۱ درصد رتبه‌های زیر ۳ هزار کنکور متعلق به دهک ۸ تا ۱۰ هستند. حدود ۱۹ درصد رتبه‌های زیر ۳ هزار هم برای هفت دهک بعدی هستند و جالب اینکه ۴۸ درصد از رتبه‌های زیر ۳ هزار – یعنی تقریبا نیمی از آن‌ها – جزو دهک ۱۰ جامعه هستند.

درحال‌حاضر ۲۳ نوع مدرسه در کشور داریم که اغلب آن‌ها پولی هستند و طبقات پایین جامعه نمی‌توانند در آن‌ها تحصیل کنند. از جمله این مدارس می‌توان به مدارس نمونه‌دولتی، غیرانتفاعی، تیزهوشان، مدارس تطبیقی، شاهد، مدارس ورزش، مدارس هیأت امنایی، مدارس ماندگار، مدارس استثنایی، آموزش از راه دور و مدارس شبانه‌روزی اشاره کرد. مدارسی که هر دانش‌آموز می‌توانست به فراخور علاقه و استعداد، یکی از آن‌ها را انتخاب و در آن‌ها تحصیل کند، اما نه تنها خیلی از نوجوانان این فرصت را به دست نمی‌آورند و مجبورند در مدارس دولتی با کمترین امکانات تحصیل کنند، بلکه بعد از اتمام مدرسه نیز با سد و مانع بزرگی به نام کنکور مواجه می‌شوند. سدی که خرید و فروش سوالات، تقلب وسیع در کنکور، کلاس‌های کنکور گران‌قیمت تنها بخشی از بدنه آن است. گفته می‌شود درحال‌حاضر در برخی مدارس شمال شهر تهران برای آمادگی کنکور، بالای ۱۰۰ میلیون تومان هزینه از خانواده‌ها دریافت می‌شود و بدتر از آن برخی مدارس، شهریه را به صورت دلاری دریافت می‌کنند!

موضوع اختلاف طبقاتی ایجادشده و رشدیافته در مدارس تا حدی نگران‌کننده شده که چند روز قبل، دانش‌آموزان دهه‌هشتادی در نشستی که با حضور ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور برگزار شد، دغدغه‌ها و مشکلات خود را خطاب به وی بیان کردند. گلایه‌های دانش‌آموزان در این نشست، این‌ها بود: «برخی معلمان، مهارت لازم برای تدریس در رشته تخصصی خود را ندارند و برخی از آن‌ها تدریس باکیفیت را می‌گذارند برای کلاس‌های خصوصی. وجود انواع مدارس در کشور نشان‌دهنده ضعف وزارت آموزش و پرورش در حوزه عدالت آموزشی است. اختلاف طبقاتی بر کیفیت آموزش مدارس تاثیر زیادی گذاشته است.»

شکاف آموزشی هر سال دارد بیشتر می‌شود/ ۲۳ مدل مدرسه در کشور داریم، اما عدالت آموزشی وجود ندارد
محمدرضا نیک‌نژاد، کارشناس حوزه آموزش معتقد است: آمار‌هایی که خود دولت و نهاد‌هایی مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی منتشر می‌کنند، نشان می‌دهد که آموزش در کشور ما به شدت طبقاتی شده و شکاف آموزشی هر سال دارد بیشتر می‌شود و برخلاف شعار‌هایی که درباره عدالت آموزشی از دولت‌های متفاوت می‌شنویم، در عمل عدالت آموزشی وجود ندارد. نه در مدارس و نه برای ورود به دانشگاه. شما ببینید ما الان ۲۳ مدل مدرسه در کشور داریم، اما نه تنها شکاف طبقاتی کم نشده، بلکه همین موضوع به شکاف طبقاتی بین دانش‌آموزان و بی‌عدالتی آموزشی دامن زده است. الان برخی مدارس برای برگزاری کلاس‌های کنکوری از دانش‌آموزان مبلغی بین ۱۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تومان دریافت می‌کنند.

نیک‌نژاد می‌گوید: الان بخش‌هایی از جامعه به ویژه خانواده‌هایی که از لحاظ مالی ضعیفند، اما از نظر فرهنگی و اجتماعی قوی‌ترند، تمام تلاش خود را می‌کنند تا فرزندان خود را به هر قیمتی وارد دانشگاه کنند. فرهنگیان، گروهی از کارمندان هستند که زمینه‌های فرهنگی بالایی دارند، اما طی چند سال گذشته با فشار‌های اقتصادی زیادی زندگی می‌کنند، اما در عین حال همچنان دغدغه‌های آموزشی و فرهنگی را دارند. این افراد که تعدادشان در جامعه کم نیست، اصرار دارند که آینده فرزندان خود را از نظر آموزشی تامین کنند.

این کارشناس آموزشی می‌گوید: هزینه‌های بالای کلاس‌های کنکور که هر سال هم گران‌تر می‌شود و خودش گسترش‌دهنده فقر آموزشی در کشور است، گسترش یافتن تقلب در کنکور، موضوع خرید و فروش سوالات کنکور و … در ناامید شدن دانش‌آموزان از تحصیل و آینده تاثیر دارد. عامل دیگر، بی‌تاثیر بودن تحصیل در جامعه کنونی ماست. این مشکل در سطح جهان هم نمود دارد. مثل آن اقتدار آموزشی که ۶۰ سال پیش در دنیا وجود داشت، الان دیگر وجود ندارد. کسی که درس می‌خواند و مدرک می‌گیرد، الزاما آینده‌اش تامین نمی‌شود. مشکلات اقتصادی و اجتماعی باعث می‌شود بچه‌ها فکر می‌کنند درس خواندن دیگر نمی‌تواند گرهی از مشکلات آن‌ها حل و زندگی آینده آن‌ها را تامین کند. همین موضوع باعث می‌شود خیلی از آن‌ها از خیر شرکت در کنکور بگذرند. در این میان تعدادی از دانش‌آموزان که فقط به دلیل فشار‌های خانواده مجبورند تحصیل کنند، سعی می‌کنند راه‌های کوتاه‌تر را امتحان کنند و مثلا وارد موسسات آموزشیِ ارزان‌تر و کم‌زمان‌تر وارد می‌شوند.

ساختار آموزشی ما هیچ برنامه‌ای برای دانش‌آموزان ندارد

این کارشناس حوزه آموزش معتقد است تعداد دانش‌آموزانی که تمایل به ورود به دانشگاه دارند، در مقایسه با گذشته کاهش پیدا کرده و دلیلش هم البته فقط شکاف طبقاتی و بی‌عدالتی آموزشی نیست. هرچند این موضوع به تنهایی تاثیر پررنگی دارد. اما نکته مهم این است که آموزشِ مدرسه‌ای در جهان دارد به این سمت می‌رود که شهروندسازی کند و کودک و نوجوان را طوری پرورش می‌دهد که بتواند به شکل فردی، گلیم خود را از آب بیرون بکشد و تا اندازه‌ای شهروند مفیدی برای جامعه شود. متاسفانه مدارس ایران این توانایی و کارکرد را هم از دست داده‌اند و عموما خانواده‌ها به جای مدارس، عهده‌دار پرورش مهارت‌های فردی دانش‌آموزان هستند. خانواده‌هایی هم که آگاهی لازم را برای مهارت‌آموزی ندارند، فرزندان‌شان بدون مهارت بار می‌آیند و وبال گردن خانواده و جامعه می‌شوند و خودشان هم در آینده دچار مشکلات متعدد خواهند شد.

نیک‌نژاد می‌گوید: متاسفانه ساختار آموزشی ما برای دانش‌آموزان هیچ برنامه‌ای ندارد و نظام آموزشی فعلی کشور نمی‌تواند گرهی از زندگی کنونی و آینده دانش‌آموزان باز کند. یک زمانی فرد درس می‌خواند برای این که وارد دانشگاه شود و زندگی آینده خود را شکل دهد. اما زمانی فرد می‌خواهد گره زندگی فردی خود را باز کند و در جایی مثل مدرسه باید این موضوع را یاد گرفته باشد. اما مدرسه و نظام آموزشی در ایران از هر دو جنبه تهی و ناکارآمد است و هر سال هم دارد بدتر می‌شود.

مهاجرت‌ها به سن دانش‌آموزی رسیده است/ دانشجو‌ها الان به صورت دانشکده‌ای مهاجرت می‌کنند

این کارشناس حوزه آموزش ادامه می‌دهد: ما در خصوص موضوع انصراف دانش‌آموزان از تحصیل، آمار کمی نداریم. نوجوان ترجیح می‌دهد به سمت بازار کار برود یا مهاجرت کند، اما مدرسه نرود. سن مهاجرت هم خیلی پایین آمده است. از یک دانشگاه در تهران خبر موثق دارم که دانشجو‌های کارشناسی ارشد، به صورت دانشکده‌ای قصد مهاجرت دارند. یعنی همه با هم! متاسفانه شرایط به گونه‌ای شده که مهاجرت به دوره و سن دانش‌آموزی رسیده است.

نیک‌نژاد می‌گوید: البته ما شکاف طبقاتی را موضوع مهاجرت هم داریم؛ بچه‌هایی که والدینش دست‌شان به دهان‌شان می‌رسد، راحت‌تر می‌توانند برای تحصیل و زندگی بهتر راهی کشور‌های دیگر شوند. متاسفانه شکاف‌های طبقاتی در همه امور دارد خود را نشان می‌دهد. جوان نخبه‌ای که از طبقات پایین جامعه است، در جذب شدن به بازار کار هم مشکل دارد. چون افرادی که پول، رانت و امکانات دارند، در تصاحب موقعیت‌های شغلی هم دست‌شان بازتر است و موفق‌ترند. شما می‌بینید دو جوان فارغ‌التحصیل از یک دانشگاه و یک رشته، در یک شرکت و به یک نوع کار مشغول می‌شوند، اما حقوق متفاوت دریافت می‌کنند! چون یکی از آن‌ها از لحاظ طبقاتی موقعیت بهتری دارد.