به لحاظ شرایط تاریخی شاید شکل گیری روابط ایران و آمریکا در بهترین زمان در کمرنگی مداخلات دیگران و همچنین بازیگری بازیگران جدید تفسیر شود.
اگر مروری به سال های پسا انقلاب و جنگ سرد میان ایران و آمریکا بیاندازیم و بازیگری قدرت های پیدا و پنهانی از روسیه تا چین و اروپا در میانجیگری و یا تنظیم شکل گیری روابط این دوکشور با دیوارهای بلند بی اعتمادی را در نظر داشته باشیم، اینک شرایط زمانی بطوری رقم خورده است که شاید بهترین زمان برای رودرو نشستن این دوکشور برای حل مسائل و مناقشه های فی مابین با همه تخاصم ها تفسیر شود.
آنچه این شرایط زمانی را پر اهمیت می کند، درگیری و ضعف هر کدام از کشورهای میانجی و مداخله گر از چین و روسیه رقبای جدی آمریکا در نظام بین الملل گرفته تا اروپایی که هر چند همپیمان آمریکا است اما اکنون در نقطه ضعف و گوشه رینگ تنظیم سیاست جدید آمریکای در اختیار ترامپ قرار گرفته اند.
از چنگ و دندان تیز کردن های ترامپ رییس جمهور آمریکا برای چین با جنگ تجاری و تعرفه هایی که در مسیر کاهش قدرت نفوذ اقتصادی این کشور نشان داده است تا دست یاری او به سمت پوتین برای نجات روسیه از باتلاق جنگ اوکراین، موجب شده است تا این دو قدرت و رقیب جدی و مداخله گر شرقی آمریکا در سرنوشت بدد و نبود این کشور کنار ایران در ادوار مختلف برغم پیمان های استراتژیک و راهبردی با ایران در احتیاط بیشتری برای نزدیکی بین ایران و آمریکا حرکت کنند.البته در این میان اروپا هرچند نقش محرک در فشار علیه ایران و بازی سفت و شل کنی بر این روابط دارد اما دستش زیر ساطور ترامپی است که فعلا یکه تازی می کند و تا او اشاره ای برای بازی بیشتر اروپاییان نداشته باشد آنان قادر به اقدامی خلاف نظر او نیستند.
البته در این میانه اما کشورهای منطقه از جمله عربستان رقیب قدیمی ایران با نشان دادن حسن نیت در نزدیکی ایران و آمریکا سعی دارد خود را از بیم و موج های آینده در احتمالاتی که پیش بینی می شود دور نگهدارد، اما با همه بررسی های زمانی و نقش کشورهای مداخله گر در بازی قدرت دوری و نزدیکی ایران و آمریکا نباید از نقش رژیم اسرائیل غافل بود زیرا هر میزان ابن نزدیکی بیشتر شود بازیگری و ماهیت این رژیم در برهم زدن تعادل منطقه ای کمتر و نقش آن خنثی تر خواهد شد و شاید در میان تمام مداخله گران صلح و آرامش منطقه ای هر چند در قرار های نانوشته تمامی کشورها خواهان ایرانی کم توان و خنثی شده به لحاظ قدرت نظامی و دفاعی و اقتصادی در روابط بین الملل هستند، اما رژیم صهیونیستی شرایط سخت تر و ناتوانی بیشتر برای ایران در آرزو دارد و تمام توان خود را صرف این اسنراتژی که راهبرد مهم سیاست این کشور در سیطره منطقه ای است، کرده است.
در کنار شرایط مداخله گران بر این روابط پوسته های فکری سخت دو کشور نیز اینک در یک همزبانی خاصی قرار گرفته اند و تاریخ نیز گواه همکاری های پیدا و پنهان این دو تفکر در برهه هایی از زمان برای خارج کردن دشمنان مشترک دارد چه در آن زمان که به اشاره حاکمان جمهوری خواه آمریکا کمک فروش تسلیحات نظامی به ایران در جنگ آیدان و عراق مشاهده شد و چه در زمانی که برای حمله نظامی به عراق و افغانستان برای نابودی صدام و طالبان شاهد این همراهی های مقطعی در سیاست خارجه بوده ایم.
اکنون نیز ترامپ جمهوری خواه با همه نگاههای یک سو نگرانه و افراطی که از حاکمان این جریان فکری در او نمایان است و در داخل هم با تمام مقاومت هایی که سوی برخی نعله های فکری و هسته سخت دیده می شود اما تمایل ها برای پایان بخشی به جنگ میان ایران و آمریکا است تا جهان شاهد تغییری دیگر در مسیر تحولات منطقه ای باشد هر چند که نباید به تردیدها نسبت به نیت طرفین به هم واقعیت ها را نادیده گرفت.
آنچه اما مهم در این شرایط زمانی است فرصت درگیر بودن اجزای جهان قدرت در چالش های خویش و کوتاه آمدن برای یک فرصت احیای دیگر است که ایران نیز به دلیل جایگاه استراتژیک خود در منطقه می تواند فصل جدیدی رقم بزند هر چند که منافع آینده آمریکا برای یک دوره طولانی مدت برای پیشبرد اهداف خود نیازمند قرار گرفتن کنار این کشور و حل مشکلات و مناقشه های پیدا و پنهان با آن که بخشی از آن به بهانه دست یابی به قدرت هسته ای و موشکی ایران است، می باشد.
با تمام این اوصاف زمان تکرار شدنی نیست و باید شکار را در لحظه صید کرد وان دست پایین و این دست بالا همیشگی نیست!
- نویسنده : یونس رنجکش