آیا اصلاحات قدر این فرصت را می داند؟!
آیا اصلاحات قدر این فرصت را می داند؟!
معین نیوز_نهادهای اجرایی و تقنینی در هر نظام سیاسی برای موفقیت جهت حل مشکلات مردم نیازمند برخورداری از آگاهی و دانش کافی در حوزه‌های مختلف و دخالت دادن عامل دانایی در تصمیم‌گیری‌ها می‌باشند. در ایران به دلیل نبود احزاب سیاسی پایدار و بادوام، طبیعتاً گفتمان سازی صحیح و معقولانه‌ای نیز توسط جریانات سیاسی برای چگونگی حل مشکلات صورت نمی‌گیرد.

دقیقاً به همین دلیل است که بعد از برگزاری هر انتخاباتی، شخص یا جریان پیروز معمولاً در ابتدای مسیر تدوین نظریه جهت اداره امور قرار می‌گیرد و مشخص هم نیست که در نهایت بتواند واقعاً عده‌ای هم‌فکر و منسجم را تحت لوای یک کابینه کارآمد و یکپارچه دورهم جمع نماید. البته ممکن است یک جریان و گروه سیاسی نیز بدون نظریه و گفتمان مشخص، مدتی در رأس امور قرار گیرد اما طبیعتاً نمی‌تواند موفقیت جدی به دست آورد.

تجربه سه دهه گذشته در عرصه سیاسی کشور نشان می‌دهد اصولگرایان و اصلاح‌طلبان از ضعف گفتمانی جدی در حوزه‌های سیاستی مختلف رنج می‌برند و همین مسئله موجب شده تصمیمات و عملکرد آن‌ها بعضاً در زمینه‌هایی مانند اقتصادی تفاوت چندانی نداشته باشد. البته به موضوع ضعف گفتمانی احزاب و گروه‌های سیاسی در کشور می‌باید ابهام و سیالیت اندیشه‌ای را نیز افزود که موجب می‌شود قابلیت پیش‌بینی پذیری تصمیمات آن‌ها بسیار سخت باشد.

احتمالاً یکی از علل رویگردانی مردم از گروه‌های سیاسی نیز به همین مسئله برمی‌گردد که خروجی عملکردی و سیاستی آن‌ها تفاوت چشمگیری با یکدیگر ندارد و برخی از اقشار و طبقات مردم هم تمایل چندانی به مشارکت در انتخابات ندارند.

به همین دلیل است که برخی نامزدهای انتخابات در دوران رقابت‌های تبلیغاتی دائماً تأکید دارند عضو هیچ‌کدام از جناح‌های معروف کشور نیستند و در واقع به‌صورت فراجناحی در انتخابات شرکت کرده‌اند.

در دو سال اخیر با برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۹۸ و انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی در خردادماه ۱۴۰۰، عملاً جریان اصلاح‌طلب از حضور در جایگاه و مناصب رسمی کشور کنار می‌رود. نیروهای جریان اصلاح‌طلب از سال ۱۳۹۲ و بعد از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری توانسته بودند مناصب مهم حوزه اجرا و سپس مجلس شورای اسلامی و شوراهای اسلامی کشور را به دست بیاورند. اگرچه اصلاح‌طلبان در بیشتر انتخابات بر مبنای رویکرد سلبی و ایجاد ترس از رقیب توانسته‌اند به پیروزی دست پیدا کنند اما دوری از قدرت موجب شده فرصت بی‌نظیری در اختیار آن‌ها قرار گیرد تا به ایجاد گفتمانی مردم محور متناسب با شرایط کشور در حوزه‌های مختلف بپردازند.

احزاب و گروه‌های سیاسی اصلاح‌طلب می‌توانند ضمن بازسازی اندیشه‌ای و گفتمانی، رویکردی حمایتی اما نقادانه در قبال سیاست‌های دولت مستقر داشته باشند. اگر چنین اتفاقی رخ دهد حتماً فرصت پیش‌آمده برای آن‌ها بسیار کمک‌کننده خواهد بود و می‌تواند موجب رشد دانشی آن‌ها در حوزه‌های مختلف همراه با تقویت تعاملات آن‌ها با جامعه شود. بدون شک اگر آن‌ها طی سال‌های آینده هم‌وغم خود را بر مبنای این رفتار تنظیم نمایند می‌توانند در انتخابات آتی با پشتوانه تئوریک قوی‌تری ظاهر شوند.

البته تجربه ثابت کرده افراد جریان های سیاسی مختلف زمان‌هایی که دور از قدرت قرار می‌گیرند برای دست یافتن به منصبی، اقدام به تغییر گفتمان خود می‌نمایند که طبیعتاً عقلانی نیست و می‌تواند موجبات بی‌اعتمادی بیشتر مردم به احزاب سیاسی را فراهم آورد. البته این احتمال نیز وجود دارد طبق روال همیشگی رویکردی سلبی و تخریبی در قبال دولت مستقر در پیش‌گرفته شود که آن مسئله نیز غیراخلاقی است .

درنهایت باید گفت فرصت کم‌نظیری در اختیار اصلاح‌طلبان و حتی برخی گروه‌های سیاسی اصولگرا قرارگرفته تا ضمن تفکر و بازاندیشی به مسائل مهم جامعه بپردازند و موجبات کمک به دولتی که از چند هفته آینده سرکار می‌آیند فراهم آورند. آیا آن‌ها قدر این فرصت را خواهند دانست یا خیر. بدون شک گذر زمان پاسخ مناسبی به این سؤال خواهد داد.