این روزها با روی کار آمدن دولت چهاردهم شاهد تحرکات و تلاش برای به کرسی نشاندن افرادی در گوشه و کنار هستیم که سابقه و تجربه بسیاری با آنچه از گفتار رییس دولت برداشت می شود، متفاوت و مغایر گفتمانی است که برای شنیده شدن صدای بی صدایان درک شده است و حتی آخرین دیدگاه پزشکیان در تاکید بر تخصص و تجربه گرایی با مضمون آنانکه آسانسوری در ارکان مدیریتی جا خوش کرده اند باید به جایگاه خودشان برگردند، گویا نادیده گرفته می شود!
تجربه دولت آسانسوری که در یک فضای بی رقابت بر قله اختیارات سرنوشت ملت و کشور قرار گرفت، نشان داد که چه فاجعه ای می تواند ببار آورد و چه زیان ها بر منافع ملی تحمل کند و اکنون که به واسطه درک واقعیت ها، مردم از میان دو گفتمان تغییر وضع موجود و استمرار حکمرانی هیاتی، بر کارآمدی و تغییر تاکید داشته اند باید در به کار گیری نیروهای متخصص و متعهد به منافع ملی انتخابی درست شکل گیرد نه آنکه، محفل نشینان همیشه در میدان با گماردن وابستگان، تیشه به ریشه اعتماد دوباره ملت به حاکمیت بزنند.
رییس جمهور اینک در میانه انتخاب های با واسطه و بی واسطه، مسوولیت سنگینی بر دوش دارد و همانگونه که خود تاکید بر کارآمدی افراد برای برون رفت از چالش ها و مشکلات کشور دارد، می بایست به نظارت دقیق تر بنشیند و دولت ایشان آسانسوری برای فرصت طلبان و برخی به اشتباه در رسیدن به جایگاهها نشود و از دولت آسانسوری به اسانسور دولتی برای منفعت طلبان نرسیم!
- نویسنده : یونس رنجکش