جایزه ” گرمی” آکادمی علوم و فنون موسیقی آمریکا با سابقه بیش از شش دهه از جوایز معتبر جهانی برای موسیقی است و امسال در حالی با حضور همسر رییس جمهور آمریکا برگزار شد، که یک تفاوت آشکار و هیجانی برای نام ایران داشت و آن قرار گرفتن شروین حاجی پور هنرمند ایرانی برای ساخت آهنگ” برای ” در جمع برندگان بود .
این آهنگ که در واکنش به اتفاقات متاثر کننده مرگ مهسا امینی و وقایع اعتراضی تولید و پس از ان بازتاب جهانی گرفت، نمادی از موسیقی اجتماعی این اتفاقات شد بطوریکه به شکل گسترده ای در شبکه های مختلف اجتماعی و تلویزیون های ایرانی اپوزسیون خارج نشین مورد استفاده و بهره برداری قرار می گیرد.
این جایزه اگر چه تاکنون به هنرمندان موسیقی بسیاری به واسطه نوع نگاه با تاثیر گذاری های اجتماعی و تخصصی گردانندگان آن اختصاص یافت ،اما تعلق گرفتن آن در شرایط فعلی برای ابن هنرمند جوان کشور شاید چندان بدون اغراض سیاسی نباشد ، هرچند که ارزش هنری این اثر تولیدی را باید به معیار دانش متخصصان و اهل آن سپرد .
این جایزه در کنار استقبالی که از آن توسط گروهها و اشخاص مختلف صورت گرفت، اما سازنده آن با برخوردی هوشمندانه ضمن تشکر از این انتخاب و ابراز خوشحالی اعلام کرد که ترجیح می داد جایزه گرمی را به جای دریافت از چهره های سیاسی از دستان هنرمندان و چهره های برجسته هنری دریافت می کرد و ضمن پافشاری بر علاقه اش به خاک و سرزمین مادری به نوعی خود را از درافتادن در فضای سیاسی بهره برداری از ابن اتفاق دور نگه داشت!
آنچه اکنون مورد اشکال است نه اختصاص این جایزه از سوی گردانندگان گرمی است و نه دریافت آن توسط این هنرمند موسیقی ایرانی که اتفاقا از دل جامعه ایرانی و ابتکار عصر جدید سیمای ملی درخشید و یا هر هنرمند دیگری است، بلکه اشکال عمده به اصل نگاهی محدود گرا و سلیقه ای با برداشت های خاص از جامعه و تعلقات و مطالبات و تحولات آن است که با یک رویکرد صفر و صدی در پی حکمرانی بر آن هستند و بدون شک اینچنین نگاهی موجب تولید فضاهای طرد سازی و بهره برداری مخالفان از جامعه طرد شدگان با حداقل های توجه به آنان اما با حساب و کتاب بهتر خواهد بود.
به دلیل برخوردها و تصمیمات نامناسب با برخی از چهره ها و سرمایه های اجتماعی از جمع هنرمندان ، ورزشکاران ، سیاسیون و منتقدین که به نوعی با بخشی هایی از سیاست های جاری کشور مخالف و اظهار نظر هایی دارند، موجب شده است تا کشور با چالش خروج سرمایه های اجتماعی و به قولی جمع کردن و رفتن انان روبرو شود و مشکلاتی در ابن بخش و اعتماد عمومی به حکمرانان جدید بروز کند، که اینگونه برخوردها موجب تبدیل یک فرد با یک موضوع انتقادی به جریانی اعتراضی و تولید چالش های سیاسی خواهد شد و در نهایت زمینه بهره برداری های دیگران را فراهم خواهد کرد و در این میان شاهد مثال ها مصادیق فراوان دیده می شود.
حکمرانان عصر جدید در حوزه های اجتماعی و فرهنگی باید با درک واقعیت های حکمرانی و افزایش استانه تحمل پذیری موجب در افتادن فرزندان این آب و خاک در دامن بیگانگان نشوند و بدانند که خروج هر نام و نشانی حتی اگر به چشم این متولیان عددی به شمر نیایند اما در دنیای دیگر با بزرگ نمایی های گاه اغراق آمیز چالشی پیچیده برای مدیریت کشور خواهند شد و اکنون برای اثبات این گفته کافی است چشمی بچرخانند و به گردانندگان همین رسانه های ان سوی مرزها بنگریند که توسط چه کسانی برنامه سازی می شوند همان هایی که روزگاری در همین کشور با حداقل های زندگی روزنامه نگاری، روزگار می گذراندند اما در نبود فهم درست و استراتژی مناسب به دامن بیگانگان کشانده شدند و مابقی داستان و تاثیر و چالش انان را که دیگر همه می بینند!
نکته دیگری که باید به آن اشاره داشت درک وقایع روز و تصمیمات آگاهانه و خردمندانه است و همانگونه که رهبری نظام در اقدامی به موقع با حکم عفو و بخشودگی موجب آزادی در بند شدگان اعتراضات اخیر شدند و گامی مهم در پیشگیری از سناریوهای احتمالی دیگر داشتند، متولیان امور و دولت نیز باید با درک شرایط و واقعیت ها و باز کردن دایره تحمل، زمینه های حفظ سرمایه های اجتماعی و فرزندان کشور را فراهم و به جای نگاههای محفلی و تصمیمات محفل نشینی در سایه دولتمندی خود از طرفیت های انان برای پویایی جامعه بهره ببرد و نگاه ایران برای همه ایرانیان را با همه وعده هایی که داده شد بگستراند و زمینه را برای بازار” گرمی” ها ی دیگران گرم نکند!