چرا روحانی مردم را عصبانی می کند؟
متاسفانه حسن روحانی در دور دوم ریاست جمهوری خود هیچ توجهی به گفتار خود ندارد. از سال ۹۷ که با جهش ارز، تورم مزمن میهمان اقتصاد کشور شده و سطح نارضایتی از دولت و نظام هر روز بیش از گذشته می شود.
در این میان مسئولین کشور به خصوص مسئولین رده بالا بایستی مراقب گفتار خود باشند تا در این شرایط اقتصادی سخت، نمک به زخم مردم نپاشند و ملت را عصبانی نکنند.
اما حسن روحانی در این زمینه هیچ مراقبتی ندارد و هرروز با سخنان غلط خویش، مردم ناراضی را عصبانی و عصبانیتر می کند. نمونه مشهور این ماجرا گفتن جمله «من هم صبح جمعه متوجه شدم» همراه با خنده درباره افزایش قیمت بنزین در آبان ۹۸ بود.
مع الاسف این رویه غلط، همچنان ادامه دارد و انگار روحانی تعمدی دارد تا با کمترین محبوبیت از مردم خداحافظی کند.
روحانی در جلسه امروز هیئت دولت در تشریح دستاوردهای دولت در زمان کرونا گفته است: «بازار سرمایه را در همین دوران به اوج رساندیم، بازار سرمایه مخصوص عدهای از شرکتها بود که در یک گوشهای کار میکردند. بازار سرمایهای که همه مردم حضور پیدا کنند، ۵، ۱۰ و ۱۵ میلیون نفر در این بازار سرمایه فعال هستند، ما بازار سرمایهای با این قدرت نداشتیم که اکنون بسیاری از پروژههای مهم و بزرگ را به جای بانک بازار سرمایه به میدان میآید.
البته بازار سرمایه، فراز و نشیبی هم دارد و دولت فقط باید بازار سرمایه را یاری و کمک کند، و هیچ وقت در این بازار مداخله نمیکند، بازار سرمایه به دولت مربوط نیست چرا که یک بازار آزاد است و مربوط به شرکتها و مردم است.»
طبیعتا این سخنان برای مردمی که بخشی از دارایی خود را در سقوط بورس از دست داده اند ماند سوهان روح عمل می کند و احتمالا با شنیدن آن، اموات روحانی از لعن و نفرین، بی نصیب نمانند.
باز هم به جناب روحانی توصیه می کنیم کمتر سخن بگویند و در هنگام سخن گفتن مراقب گفتار خویش باشند.
***
جهانگیری هم پوششی است؟
اصلاح طلبان در انتخابات ۹۶ بدعت غلطی با عنوان «نامزد پوششی» بنیان گذاشتند. متاسفانه گروههای سیاسی در کشور ما هم به جای آنکه از خوبی های یکدیگر تقلید کنند کارهای غلط را سرمشق خویش قرار می دهند. بر همین منوال ظاهرا اصولگرایان در این دوره از انتخابات تصمیم گرفته اند با نامزدهای پوششی وارد شوند.
اما سوالی که مطرح می شود این است کهاصلاح طلبان باز هم بنا دارند از حربه نامزد پوششی استفاده کنند؟ عمده اصلاح طلبان و به خصوص افرادی که در تشکیلات نهاد اجماع ساز مشغول هستند تاکید می کنند که در این انتخابات حاضر به ائتلاف با لاریجانی نیستند و همه نامزدهای اصلاح طلب هم در نهایت با ساز و کار این نهاد به نفع نامزد نهایی کنار می روند و عمده گمانه ها هم می گویند که جهانگیری نامزد نهایی می شود.
اما برخی از اصلاح طلبان که از فرایند تشکیلاتی دور هستند بر این عقیده هستند که جهانگیری باز هم بناست برای پوشش یک نامزد دیگر عمل کند. سردبیر روزنامه اصلاح طلب آفتاب یزد در این زمینه نوشت: «چندی پیش در گزارشی عنوان کردیم که لازم است اسحاق جهانگیری کاندیدا شود و از کارنامه دولت در مناظرهها دفاع نماید.از همین رو او اکنون پا به میدان گذاشته تا همین اقدام را انجام دهد ولی سوال اینجاست آیا او کاندیدای هدف اصلاحطلبان است و یا مانند سال ۱۳۹۶ بناست در قامت یک کاندیدای پوششی باشد؟
صاحب این قلم تصور میکند اسحاق جهانگیری کاندیدای اصلی و هدف جریان اصلاحات نیست و تقریبا همان نقش پوشش را بازی خواهد کرد.البته به نظر میرسد این موضوع محتوم نیست ولی اگر شرایط به همین منوال ادامه پیدا کند حضور جهانگیری دو حسن را میتواند داشته باشد.اول برداشتن باری از روی دوش کاندیدای اصلی و هدف و دوم گیج کردن رسانههای پرمدعا و بیادب دست راستی.تا اینجای کار او حداقل توانسته هدف دوم را محقق سازد.غالب انرژی استراتژیستهای رسانهای محافظه کاران درگیر اسحاق جهانگیری شده این یعنی تنفس و فرصت کاندیدای هدف.
در سال ۱۳۹۶ نیز اسحاق جهانگیری در قامت پوششی به خوبی توانست از رئیس دفاع کند و به نظر میرسد در ۱۴۰۰ نیز بتواند هم محذوریتهای دولت را بگوید و هم میدان بازی را به میل اصلاحطلبان تغییر دهد. باید منتظر ماند و دید در میدان اصلی و تاثیرگذار انتخابات یعنی مناظرههای تلویزیونی شرایط چگونه پیش میرود.»
***
بازی اصولگرایان در زمین لاریجانی
ثبت نام علی لاریجانی در انتخابات ریاست جمهوری غیرمنتظره نبود اما نطق او حتما غیرمنتظره بود. آنچه لاریجانی در بیانیه ورود و بعد از آن در توییت خود منتشر کرد نشان می داد وی تلاش دارد با دولت روحانی و با اصولگرایان مرزبندی کند.
مشخص است کنایه به دادگاه و پادگان در بیانیه و عبارت «نه چکش» در هشتگ «نه کلید نه چکش» نشان می دهد علی لاریجانی به شدت میخواهد خود را خراج از دایره اصولگرایان قرار دهد. به نظر می رسد لاریجانی تلاش دارد در گام اول خود را به عنوان قطب مخالف رئیسی جا بیندازد تا بتواند در ادامه اصلاح طلبان را مجبور کند از وی حمایت کنند.
در این میان نحوه عملکرد اصولگرایان بسیار مهم است. از زمانی که لاریجانی ثبت نام کرد فعالان سیاسی و رسانه های اصولگرا با حمله همه جانبه به او دقیقا کاری را انجام دادند که مطلوب لاریجانی بود.
تعدادی از نامزدهای اصولگرا مثل زاکانی و رضایی حین ثبت نام تلاش کردند پاسخ اریجانی را بدهند. در شبکه های اجتماعی، پیاده نظام سایبری اصولگرایان با شدت و حدت به لاریجانی تاختند. رسانه های رسمی اصولگرا هم از این قافله عقب نماندند. مثلا روزنامه کیهان در سرمقاله روز دوشنبه مفصلا به نقد لاریجانی پرداخت. بقیه روزنامه ها و رسانه های اصولگرا نیز به همین منوال عمل کردند؛ بدون اینکه متوجه باشند دقیقا در حال بازی در زمین لاریجانی هستند.
به دلیل همین عملکرد رسانه ای اصولگرایان، تا امروز بیش از آنکه نامزدهای اصلاح طلب در انتخابات دیده شوند، علی لاریجانی دیده شده و به نظر می رسد تاکنون از ناپختگی اصولگرایان بیشترین استفاده را برده است.
***
شورای نگهبان سختگیری نکند
دیروز در بسته خبری از مطالبه گروههای سیاسی از شورای نگهبان نوشتیم که برخی از گروههای سیاسی از شورای نگهبان خواسته اند در بررسی صلاحیت ها جوری عمل کند که همه سلایق سیاسی در انتخابات نمابنده ای داشته باشند.
احمد توکلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هم در گفتگو با همشهری تقاضای مشابهی داشته و گفته است: «در انتخابات تا میتوان باید تنوع افراد را حفظ کرد. عدهای داوطلب وارد عرصه میشوند که صلاحیت دارند. این تنوع البته از سوی دیگر تا جایی که قانون مشخص کرده باید نمود و ظهور داشته باشد، نه بیشتر…
شورای نگهبان باید در روش خودش تغییر ایجاد کند. حق مردم را حداکثری قبول داشته باشد و با دلیل روشنی ردصلاحیت کند. کسی که واجد شرایط نیست و اعتقاد ندارد، صلاحیت ندارد. گاهی سختگیری بیش از اندازه میشود و گاهی هم تساهل در کار است. درمجموع باید تا جایی که امکان دارد، با تسامح برخورد کرد و افرادی که میتوانند قدرت انتخاب به مردم بدهند، در صحنه حفظ شوند. نظر رهبری هم همین بوده…
اما دستهبندیهای موهوم نباید در کار باشد. دستهبندیها باید واقعی باشند و کارآمد. کسی که طرفدار سرمایهداری است و به مستضعفان بیاعتناست، در رانتخواری فعال است، نباید تأیید صلاحیت شود. نباید به او بگویند تو اصولگرا هستی. شورای نگهبان باید محکم بایستد و این فرد را بیرون بگذارد.»
دعوای فیلترینگ آغاز شد
از مدتی پیش به نظر می رسید که پای موضوع فیلترینگ به این دوره از انتخابات باز شود. نخستین موضوعی که بحث فیلترینگ را داغ کرد، فعالیت دوباره رئیسی در تلگرام بود. کانال رئیسی در تلگرام از بهار ۹۷ فعالیتی نداشت اما از روز ثبت نام رئیسی در انتخابات این کانال دوباره شروع به فعالیت کرد.
این اتفاق باعث شد عده ای از فعالان مجازی از رئیسی انتقاد کنند که «اگر تلگرام مشکلی ندارد و خودت استفاده می کنی چرا دستور بازپرس زیردستت را ابطال نمی کنی؟»
اما اتفاق مهمتر در روز چهارشنبه رخ داد. مرکز رسانه قوه قضائیه درباره صدور نامه ای مبنی بر فیلترینگ اینستاگرام اعلام کرد: پیشتر نامهای از سوی جواد جاویدنیا یکی از معاونین قضایی رئیس کل دادگستری استان تهران، در مورد فیلترینگ اینستاگرام صادر شده بود که بلافاصله در همان ساعات اولیه از سوی محمد جواد حشمتی رئیس دادگستری استان تهران بلااثر شده است.
و در ادامه هم تاکید کرد که اقدام جاویدنیا در نوشتن چنین نامهای یک تخلف اداری و مداخلهای خارج از وظایف و اختیارات نامبرده بوده و وی به جهت انجام اقدام غیرقانونی، تحت تعقیب دادسرای انتظامی قضات قرار گرفته است.
توضیحات قوه قضائیه در این زمینه بسیار مختصر و اندکی عجیب است. اولا معاون دادگستری تهران مگر اجازه دارد دستور به فیلترینگ اینستاگرام با این حجم از مخاطب را صادر کند؟ البته در جواب ممکن است برخی بگویند که بله پیش از این بازپرسی که اکنون در زندان است دستور فیلترینگ تلگرام را صادر کرده و اجرایی شده بود.
ثانیا چرا باید این موضوع بدین شکل رسانه ای شود؟ جواب این مسئله هم مشخص است. چون جناب رئیسی همزمان که رئیس قوه قضائیه هستند اسب ریاس جمهوری زین کرده اند و این اقدام چه راسا برای تخریب وی بوده باشد و چه برخورد با آن برای تبلیغ وی در هر صورت بودار و مرتبط با انتخابات است.
آن روز که خیرخواهان به ایشان توصیه می کردند در انتخابات ریاست جمهوری حاضر نشو باید به فکر این روزها هم می بود. هرچند که هنوز هم دیر نشده و می تواند با سرافرازی از ریاست قوه قضائیه استعفا دهد تا هم عدالت بهتر رعایت شود و هم این قبیل حواشی دامن وی را نگیرد.