حمله به سلمان رشدی مولف کتابی که در دنیا به آیات شیطانی می شناسند، پس از سی و اندی سال زندگی با ترس و پنهانی که در پی فتوای رهبر فقید انقلاب اسلامی ایران نصیبش شده بود ،جمعه گذشته با سو قصدی جانش به لب آمد و راهی بیمارستان شد تا ببینیم چه حیاتی برای او رقم می خورد.
در پی قصدی از مسلمانی برای گرفتن جان رشدی، واکنش های مختلفی که بیشتر با نگاه سیاسی و برداشت های خاص از این حادثه علیه مسلمانان بویژه جمهوری اسلامی ایران همراه که برخی هم آنرا در آستانه توافق احیای برجام توطئه ای خاص تفسیر می کنند به راه افتاد ، بویژه اپوزسیون ایرانی که فورا ماشه را علیه جمهوری اسلامی کشیدند و این روزها با تمام انرژی مشغول بهره برداری از آن در رسانه ها و فضاهای اجتماعی و مجازی هستند و حتی پای آن وزیر ارشاد معروف و منتقد این کتاب را که روزگارانی است از ایران مهاجرت کرده به میان کشیده اند تا شاید او را اینبار از میدان انگلیس بدر کنند!
آنچه در تحلیل و تفسیرهای این گروه ها شنیده می شود، ادعاها در محکومیت خشونت و اینگونه رفتارها است تا نخبگان سیاسی و علمی و اجتماعی و فرهنگی و یا هر انسانی بتواند آزادانه نقد کند و بتازاند انچه در سردارد در این جامعه بشریت!
البته آنچه این طیف می گویند و می خواهند شاید چندان هم به دور از انتطار نیست و هر انسانی در ابن جامعه بشریت باید بتواند آزادانه نقد کند و زیست اجتماعی خود را به پیش ببرد اما باید بداند که نبایدهایی هم تعریف شده است و الزامات زیست اجتماعی است و آن حرمت ها را نگه داشتن است.
پرهیز از خشونت های لفظی و توهین و بی احترامی ها نیز بخشی از این الزامات به شمار می رود که اگر صحبت از خشونت فیزیکی به میان می آید و باید جلوی آن گرفته شود پس خشونت های لفظی و نوشتاری هم باید در نظر گرفته شود و احترام دیدگاهها نیز حفط شود و کسی به خود اجازه ندهد بنام آزادی بیان به هتک حرمت عقاید دینی و مذهبی و باورداشت های جامعه بشریت بپردازد مانند انچه رشدی و دیگران علیه مسلمانان با تحریک ها انجام می دهند.
آنچه که در تحریک جماعت مسلمان با نوشتارها و رفتارهای هتاکانه انجام می شود نه تنها آزادی نیست و مدعیان آن آزادی پرور نیستند بلکه ابزاری برای ترویج خشونت و بازیگرانی برای بازی سازان سیاسی در سپهر جهانی هستند تا از این طریق به تاراج منابع ملت ها در مسیر منافع خویش برسند که زیاد هم قابل انکار نیست این روش با اندکی مرور تاریخ و آموختن از تجربه های تاریخی می توان به آن دست یافت.
پس بیاییم برای دنیایی عاری از خشونت به همه انسان ها با عقایدشان و مرامی که دارند و از دینی که پیروی می کنند در لفط و عمل واندیشه و نقد احترام بگذاریم و ابزار و وسیله سیاست بازان پشت پرده استثمار ملت ها نباشیم!