اگر ستاره های امروز و دیروز تلویزیون را به عنوان فرزندان رسانه ملی قلمداد کنیم و معتقد باشیم که آنها در قاب تلویزیون دیده شده اند، شناخته شده اند، دارای اسم و رسم شدند و در نهایت به جایگاهی رسیدند که جعبه جادویی آن را به آنها داد پس منطقی است که بگوییم آن ها فرزندان رسانه ها هستند و بر فرض سر زدن هر اشتباه و خطایی نیز می توان با نگاهی رئوف البته بر اساس چارچوب و قواعد، مسیری منطقی را برای بخشش و به کارگیری مجدد آنها در نظر گرفت.
هفته گذشته خبر سفر فرزاد حسنی به رسانه ی فارسی زبان آن سوی آبی منتشر شد و فقط دقایقی نیاز بود تا این خبر کذب در انواع رسانه ها دست به دست شود اگرچه فرزاد حسنی در گفت و گویی که با برنا داشت این خبر را تکذیب کرد و گفت:
من در خانه پدری و در کنار مادر مشغول مطالعه هستم…
در واقع واکنش سریع و هوشمندانه فرزاد حسنی این اجازه را به افرادی که تصمیم داشتند از این آب گل آلود ماهی خودشان را بگیرند نداد اما این سوال را برای چندمین بار به اشتراک گذاشت که آیا مدیران سیما که معمولا در نمونه های مشابه مورد را مدیریت کرده و شرایط ادامه همکاری را ایجاد کرده اند آیا تصمیمی در این باره ندارند؟
بی تعارف فرزاد حسنی را می توان جزو ۵ مجری برتر تلویزیون به لحاظ سواد رسانه ای، اطلاعات عمومی و توانمندی در اجرا دانست و بدیهی است که او تمام تجارب خودش را مدیون همین تلویزیون است و واضح است که باید در همین رسانه دوباره دیده شود به شرط آنکه این خواسته در نظر مدیران جای داشته باشد.
اگرچه هستند در میان مدیران افرادی که علاقه مند باشند تا او را دوباره به جرگه ی اجرا باز گردانند اما این اقدام به یک تصمیم جدی تر از سوی مدیران بالا دستی احتیاج دارد.
از سوی دیگر پر واضح است که رقبای متمول و تا دندان مسلح علاقه مند هستند لقمه های آماده و کنار گذاشته وطنی را روی هوا ببرند. پس باید این موقعیت را به شیوه ای تدبیر کنیم که هم چارچوب و قواعد سازمان صدا و سیما که قاعدتا بر اساس قوانین عرفی، اعتقاداتی و ممیزی های مشخص تنظیم شده است لحاظ شود و هم تخطی کردن فرزندان رسانه به یک جرم نابخشودنی تبدیل نگردد.
فرزاد حسنی هم در طول مدت عدم همکاری اش با رسانه ملی به چند اجرای نصفه و نیمه و بازی در چند نمایش اکتفا کرد درحالی که شاید شرایط تصمیم های دیگر نیز پیش روی او باز بود اما او ترجیح داد صبر کند و شایعات اطراف نامش را تکذیب کند و کماکان منتظر بماند.
بدیهی است که عادل فردوسی پورها، فرزاد حسنی ها و مرحومه نامداری ها مانند دیگر انسان های جامعه ممکن الخطا هستند «اگر خطایی در کار باشد» ، برخورد مدیران رأس هرم رسانه و واکنشی که در قبال هر خطا نشان داده می شود است که در حفظ انسجام خانواده رسانه نقشی حیاتی دارد.
شاید به بازی گرفتن مجدد افراد مورد غضب قرار گرفته اتفاقا این امکان را ایجاد کند که کار آنتن رسانه در شرایط مصون تری راه بیفتد چرا که سرد و گرم کشیده های این حوزه با شناخت بهتر و بیشتر از گودال های پیش رو خواهند پرید و بی تردید تجارب شان می تواند موقعیتی مورد وثوق برای رسانه باشد.
لذا باید گفت همه در تصمیمی که فرزاد حسنی ها به درست یا غلط می گیرند سهم داریم و نمی توانیم از آن شانه خالی کنیم چه خوب که در بهترین اتفاق با یکدیگر سهیم باشیم.